معنی: دستشویی، مستراحمعانی دیگر: آبریزگاه، مستراح (اتاقکی که خلا و دستشویی دارد)، (انگلیس) صندلی مستراح سیفون دار
بررسی کلمه
اسم ( noun )حالات: lavatories
• (1)تعریف: a room provided with washing and often toilet facilities.
• (2)تعریف: a basin or bowl for washing or bathing, esp. one with running water.
• (3)تعریف: (chiefly British) a room with a toilet.
جمله های نمونه
1. Where is the ladies' lavatory please?
[ترجمه گوگل]سرویس بهداشتی خانم ها کجاست لطفا؟ [ترجمه ترگمان]دستشویی زنونه کجاست؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. May I use your lavatory I'm bursting!
[ترجمه Mohamad daichi] ممکنه از دست شویی تون استفاده کنم دارم میترکم
|
[ترجمه گوگل]می توانم از دستشویی شما استفاده کنم من دارم می ترکم! [ترجمه ترگمان]اجازه می دهید از مستراح استفاده کنم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The nearest public lavatory is at the station.
[ترجمه گوگل]نزدیکترین دستشویی عمومی در ایستگاه است [ترجمه ترگمان]نزدیک ترین مستراح عمومی در ایستگاه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The criminal put the torn papers in the lavatory and tried to flush them away.
[ترجمه گوگل]جنایتکار کاغذهای پاره شده را در دستشویی گذاشت و سعی کرد آنها را بیرون بیاورد [ترجمه ترگمان]جنایتکار اوراق پاره شده را در مستراح گذاشت و سعی کرد آن ها را از خود دور کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Is there any lavatory in this building?
[ترجمه گوگل]آیا در این ساختمان دستشویی وجود دارد؟ [ترجمه ترگمان]دستشویی تو این ساختمون هست؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The lavatory won't flush.
[ترجمه گوگل]دستشویی آب نمی کشد [ترجمه ترگمان]مستراح سرخ نمی شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There's a bathroom and a lavatory upstairs.
[ترجمه گوگل]یک حمام و یک دستشویی در طبقه بالا وجود دارد [ترجمه ترگمان]یک حمام و دستشویی طبقه بالا هست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Feldwebel said he was going to the lavatory.
[ترجمه گوگل]فلد وبل گفت که به دستشویی می رود [ترجمه ترگمان]The گفت که میره دستشویی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What about going to the lavatory?
[ترجمه گوگل]در مورد رفتن به دستشویی چطور؟ [ترجمه ترگمان]رفتن به مستراح چی میشه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Is the lavatory vacant?
[ترجمه گوگل]آیا دستشویی خالی است؟ [ترجمه ترگمان]دستشویی خالیه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I told him about the lavatory on the entrance floor, which did for the fourteen tenants in the house.
[ترجمه گوگل]درباره دستشویی طبقه ورودی به او گفتم که برای چهارده مستأجر خانه انجام شد [ترجمه ترگمان]به او درباره مستراح در طبقه اول گفتم که برای چهارده مستاجر خانه این کار را کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Louis always occupied the lavatory straight after breakfast.
[ترجمه گوگل]لویی همیشه بلافاصله بعد از صبحانه دستشویی را اشغال می کرد [ترجمه ترگمان]لویی همیشه بعد از صبحانه به مستراح رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I rushed down the dark passage to the lavatory with both hands at my face.
[ترجمه گوگل]با دو دست به صورتم از راهرو تاریک به سمت دستشویی رفتم [ترجمه ترگمان]با هر دو دستش به طرف دستشویی دویدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I heard the noise of water and the lavatory flushing.
[ترجمه گوگل]صدای آب و گرگرفتگی دستشویی را شنیدم [ترجمه ترگمان]صدای آب و مستراح را شنیدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
دستشویی (اسم)
basin, lavatory, washstand
مستراح (اسم)
privy, toilet, lavatory, cloaca, loo, latrine, restroom, toilette, john
تخصصی
[عمران و معماری] دستشویی - روشویی
انگلیسی به انگلیسی
• bathroom, washroom, room with a sink and toilet; toilet; wash basin, sink a lavatory is the same as a toilet. a lavatory is the same as a washbasin; used in american english.
پیشنهاد کاربران
دست شویی داخل خانهbathroom دست شویی بیرونrestroom دست شویی هواپیما lavatory
کاربرد باکلاس و محترمانه همان �دستشویی� ست. به همین خاطر، �سرویس بهداشتی� معادل بهتری ست. مثلا وقتی می ریم رستوران به گارسون می گیم: Could you direct me to the lavatory, please نه WC یا Toilet یا Bathroom