later on

/ˈleɪtər ɑn//ˈleɪtər ɑn/

بعدها، بعدا، پس از آن، پس از این، ازاین پس

جمله های نمونه

1. Do as I tell you,or you'll regret it later on.
[ترجمه حمید] کاری رو که بهت میگم انجام بده و الا بعدش پشیمون میشی
|
[ترجمه گوگل]همانطور که به شما می گویم انجام دهید وگرنه بعداً پشیمان می شوید
[ترجمه ترگمان]همان کاری را بکن که بعدا برایت تعریف می کنم، یا بعدا پشیمان خواهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't eat too much,or you'll rolf later on.
[ترجمه گوگل]زیاد غذا نخورید، وگرنه بعداً می‌چرخید
[ترجمه ترگمان]زیاد غذا نخور، یا رالف را دیرتر بیدار می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Later on in life the sex drive tends to diminish.
[ترجمه گوگل]بعدها در زندگی میل جنسی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]بعدها در زندگی، نیروی جنسی کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What are you doing later on this evening?
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر امروز چه کار می کنی؟
[ترجمه ترگمان]امشب چه کار می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What are you doing later on?
[ترجمه حمید] بعدش چیکاره ای ؟
|
[ترجمه گوگل]بعدا چیکار میکنی؟
[ترجمه ترگمان]بعدا چه کار می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'll let you know all about it later on. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]بعداً همه چیز را به شما اطلاع خواهم داد فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]بعدا همه چیز را راجع به آن اطلاع خواهم داد لغت نامه از جمله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We'll go through the details later on.
[ترجمه گوگل]بعداً به جزئیات خواهیم پرداخت
[ترجمه ترگمان]بعدا جزئیات را مرور می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The big stores are open later on Thursdays.
[ترجمه گوگل]فروشگاه های بزرگ بعداً پنجشنبه ها باز هستند
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های بزرگ در روزه ای پنجشنبه باز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Later on I learned how to read music.
[ترجمه گوگل]بعدها یاد گرفتم که چگونه موسیقی بخوانم
[ترجمه ترگمان]بعدها یاد گرفتم که چگونه موسیقی بخوانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At first things went well, but later on we ran into trouble.
[ترجمه گوگل]در ابتدا همه چیز خوب پیش می رفت، اما بعداً با مشکل مواجه شدیم
[ترجمه ترگمان]اوایل کار خوب پیش می رفت، اما بعدا به دردسر افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Good eating habits will pay dividends later on in life.
[ترجمه گوگل]عادات غذایی خوب بعداً در زندگی تأثیرگذار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]عادات غذایی خوب بعدا در زندگی سود سهام خواهند پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The weather may turn wet later on in the week.
[ترجمه گوگل]ممکن است هوا در اواخر هفته مرطوب شود
[ترجمه ترگمان]آب و هوا ممکن است بعدا در هفته مرطوب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Can we talk about it later on?
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم بعداً در مورد آن صحبت کنیم؟
[ترجمه ترگمان]میشه بعدا در موردش صحبت کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'll tell you all about it later on.
[ترجمه گوگل]بعداً همه چیز را به شما خواهم گفت
[ترجمه ترگمان]بعدا همه چیز را برایت تعریف خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Later on I'll be speaking to Patty Davis.
[ترجمه گوگل]بعداً با پتی دیویس صحبت خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]بعدا با پتی دیویس صحبت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• afterwards

پیشنهاد کاربران

چندی بعد
بعدِش
بعدا. . . . ( خداحافظی عامیانه )
بعدا میبینمت
در آینده،
بعداً
1 ) we accept this settlement without prejudice to our claim for a better settlement later on
این مصالحه را به شرطی می پذیریم که به حق ما نسبت به یک مصالحه ی بهتر در آینده صدمه نزند.
2 ) Happen it'll rain later on
بعدتر
at a later time
در زمان های بعدی

بپرس