large sized


بزرگ

تخصصی

[برق و الکترونیک] اندازه بزرگ

پیشنهاد کاربران

اینها صفت هستند adj.
Small - sized: کوچک اندازه، ریز اندام،
Medium - sized: متوسط اندام، متوسط اندازه
Large - sized: بزرگ اندام، بزرگ جثه
مثال:
1 ) A small - sized company/business/industry
2 ) A medium - sized town/city
3 ) large - sized farms/ equipment

بپرس