landscape architect

/ˈlændˌskepˈɑːrkəˌtekt//ˈlændskeɪpˈɑːkɪtekt/

معمار یا متخصص ساختن مناظر طبیعی نما

جمله های نمونه

1. Finally in 1974 the San Francisco landscape architect Lawrence Halprin won the commission.
[ترجمه گوگل]سرانجام در سال 1974 معمار منظره سانفرانسیسکو لارنس هالپرین برنده این کمیسیون شد
[ترجمه ترگمان]سرانجام در سال ۱۹۷۴، معمار چشم انداز سان فرانسیسکو، لاورنس Halprin، این کمیسیون را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Santee recently hired a landscape architect to begin drawing designs for a skate park.
[ترجمه گوگل]Santee اخیراً یک معمار منظر را برای شروع طراحی طرح های یک پارک اسکیت استخدام کرده است
[ترجمه ترگمان]Santee اخیرا یک معمار چشم انداز را برای شروع طراحی یک پارک اسکیت استخدام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He achieved great success and became the leading landscape architect of the day.
[ترجمه گوگل]او به موفقیت بزرگی دست یافت و به معمار برجسته منظر روز تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]او به موفقیت بزرگی دست یافت و بزرگ ترین معمار چشم انداز روز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On this occasion Andy, the landscape architect, whom her father nicknamed Adam the gardener, was invited.
[ترجمه گوگل]به همین مناسبت، اندی، معمار منظر، که پدرش به آدام باغبان ملقب بود، دعوت شد
[ترجمه ترگمان]در این مورد اندی، معمار چشم انداز، که پدرش به آدم باغبان لقب داده بود، دعوت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Collaboration between the landscape architect and design team resulted in bioclimatic strategies that utilize the island's tropical climate to reduce energy needs.
[ترجمه گوگل]همکاری بین معمار منظر و تیم طراحی منجر به راهبردهای زیست اقلیمی شد که از آب و هوای استوایی جزیره برای کاهش نیازهای انرژی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]هم کاری بین معمار چشم انداز و تیم طراحی منجر به راهبردهای bioclimatic شده است که از آب و هوای استوایی جزیره برای کاهش نیاز انرژی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The progress of landscape architecture is a reduplicate dialogue between the landscape architect and the site.
[ترجمه گوگل]پیشرفت معماری منظر یک گفتگوی تکراری بین معمار منظر و سایت است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت معماری چشم انداز یک گفتگوی reduplicate بین معمار چشم انداز و سایت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The progress of landscape architecture is a progress of a reduplicate dialogue between the landscape architect and the site.
[ترجمه گوگل]پیشرفت معماری منظر پیشرفت یک گفتگوی تکراری بین معمار منظر و سایت است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت معماری چشم انداز، پیشرفت گفتگوی reduplicate بین معمار چشم انداز و سایت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By the time he began work as a landscape architect, Olmsted had developed a set of social values that gave purpose to his design work.
[ترجمه گوگل]اولمستد تا زمانی که به عنوان معمار منظر شروع به کار کرد، مجموعه ای از ارزش های اجتماعی را ایجاد کرده بود که به کار طراحی او هدف می داد
[ترجمه ترگمان]زمانی که او به عنوان معمار چشم انداز شروع به کار کرد، Olmsted مجموعه ای از ارزش های اجتماعی را توسعه داد که هدفش کار طراحی او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The landscape architect pruned around specimen trees, removing the tertiary branches to create a visual corridor downslope and allow more sunlight to reach the ground cover layer.
[ترجمه گوگل]معمار منظر اطراف درختان نمونه را هرس کرد و شاخه های سوم را حذف کرد تا یک راهروی بصری در شیب ایجاد کند و اجازه دهد نور خورشید بیشتری به لایه پوشش زمین برسد
[ترجمه ترگمان]معمار چشم انداز اطراف درختان نمونه را خم می کند و شاخه های سوم را از بین می برد تا یک محفظه بصری ایجاد کند و اجازه دهد نور خورشید بیشتری به لایه پوشش زمین برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. ZHANG Jin-shiAbstract: The ideas of the Netherlandish landscape architect, Adriaan Geuze, origin from his unique understanding of nature and influenced by some art trends.
[ترجمه گوگل]چکیده ژانگ جین شی: ایده‌های معمار منظر هلندی، آدریان گئوز، از درک منحصر به فرد او از طبیعت و تحت تأثیر برخی از گرایش‌های هنری سرچشمه می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]ZHANG جین - shiAbstract: ایده های معماری چشم انداز Netherlandish، Adriaan Geuze، منشا درک منحصر به فرد طبیعت و تحت تاثیر برخی گرایش ها هنری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The landscape architect suggested a small planting in the northwest corner.
[ترجمه گوگل]معمار منظر کاشت کوچکی را در گوشه شمال غربی پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]معمار چشم انداز، کاشت کوچکی در گوشه شمال غربی را پیشنهاد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The landscape architect has created a romantic space with color.
[ترجمه گوگل]معمار منظر فضایی رمانتیک با رنگ خلق کرده است
[ترجمه ترگمان]معمار چشم انداز یک فضای رمانتیک با رنگ ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ernst van der Hoeven, is a landscape architect. Lives and works in Amsterdam ( NL ) .
[ترجمه گوگل]ارنست ون در هوون، یک معمار منظر است در آمستردام (NL) زندگی و کار می کند
[ترجمه ترگمان]ارنست وان در، یک معمار چشم انداز است زندگی می کند و در آمستردام کار می کند (NL)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The book by Folkwin Wendland, a trained garden- and landscape architect, traces its history since 1450.
[ترجمه گوگل]کتاب فولکوین وندلند، یک معمار باغ و منظر آموزش دیده، تاریخچه خود را از سال 1450 دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]کتاب \"Folkwin wendland\" (Folkwin wendland)، یک معمار آموزش دیده در باغ، تاریخچه خود را از سال ۱۴۵۰ آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• expert on the planning and designing of gardens
a landscape architect is the same as a landscape gardener.

پیشنهاد کاربران

بپرس