lain

/ˈleɪn//leɪn/

اسم مفعول فعل: lie، طبقه، قشرزمین، اختفاء در لباس عوضی

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: past participle of lie

جمله های نمونه

1. I had no sooner lain down than the telephone rang.
[ترجمه گوگل]هنوز دراز نکشیده بودم که تلفن زنگ خورد
[ترجمه ترگمان]من زودتر از آن که تلفن زنگ بزند دراز نکشیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The church has lain empty and unused since 199
[ترجمه گوگل]این کلیسا از سال 199 خالی و بدون استفاده مانده است
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۹ به بعد کلیسا خالی و بلااستفاده مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The corpse had lain preserved in the soil for almost two millennia.
[ترجمه گوگل]جسد تقریباً دو هزار سال در خاک نگهداری می شد
[ترجمه ترگمان]جسد دو هزار سال در خاک مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She had lain in bed for so long that her shoulder blades had become ulcerated.
[ترجمه گوگل]او آنقدر در رختخواب دراز کشیده بود که تیغه های شانه اش زخمی شده بود
[ترجمه ترگمان]مدتی دراز در بس تر دراز کشیده بود که shoulder her شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She had lain there all night.
[ترجمه گوگل]تمام شب را آنجا خوابیده بود
[ترجمه ترگمان]تمام شب آنجا خوابیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They had lain on sleeping bags on the concrete floor.
[ترجمه گوگل]روی کیسه خواب روی زمین سیمانی دراز کشیده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها روی کیسه های خواب روی کف سیمانی دراز کشیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her talent might have lain dormant had it not been for her aunt's encouragement.
[ترجمه گوگل]اگر تشویق عمه اش نبود، ممکن بود استعداد او خفته بود
[ترجمه ترگمان]شاید استعداد او در خواب فرورفته بود، نه برای تشویق عمه اش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These machines have lain idle since the factory closed.
[ترجمه گوگل]این ماشین ها از زمان بسته شدن کارخانه بیکار مانده اند
[ترجمه ترگمان]این ماشین ها از زمانی که کارخانه تعطیل شد بی کار مانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I've lain awake at nights, turning the problem over and over in my mind.
[ترجمه گوگل]شب‌ها بیدار بوده‌ام و مشکل را بارها و بارها در ذهنم می‌چرخانم
[ترجمه ترگمان]شب ها از خواب بیدار می شوم و مشکل را بارها و بارها در ذهنم مرور می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Darwin's explanation of bright colour has lain dormant and untested for over a century.
[ترجمه گوگل]توضیح داروین در مورد رنگ روشن بیش از یک قرن است که نهفته و آزمایش نشده است
[ترجمه ترگمان]توضیح داروین از رنگ های روشن برای بیش از یک قرن، راکد و آزمایش نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She had lain in her bed for years, feigning illness and playing on the sympathy of her daughters.
[ترجمه گوگل]او سال‌ها در رختخوابش دراز کشیده بود، وانمود می‌کرد که بیمار است و با همدردی دخترانش بازی می‌کرد
[ترجمه ترگمان]سال ها در بس تر دراز کشیده بود و وانمود می کرد که بیماری دارد و با دلسوزی دخترانش بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's lain across the hill near Uffington for at least two thousand years.
[ترجمه گوگل]حداقل دو هزار سال است که روی تپه نزدیک اوفینگتون قرار دارد
[ترجمه ترگمان]حدود دو هزار سال در آن سوی تپه دراز کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She had lain on her bed at her farmhouse home on January 2 and put a double-barrelled shotgun to her head.
[ترجمه گوگل]او در 2 ژانویه روی تخت خود در خانه مزرعه اش دراز کشیده بود و یک تفنگ ساچمه ای دو لول را روی سرش گذاشته بود
[ترجمه ترگمان]او در ماه ژانویه روی تختش دراز کشیده بود و یک تفنگ دولول را روی سرش گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She would have lain down except that the benches had iron arms every two feet.
[ترجمه گوگل]او دراز می کشید با این تفاوت که نیمکت ها هر دو پا بازوهای آهنی داشتند
[ترجمه ترگمان]او می توانست دراز بکشد، جز این که نیمکت ها روی هر دو پا حلقه آهنی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lain is the past participle of some meanings of lie.

پیشنهاد کاربران

اسم مفعول lie در معنای دراز کشیدن میشود lain
اما اسم مفعول lie به معنای دروغ گفتن می شود lied
Lie به معنی دراز کشیدن - خوابیدن
گذشته : Lay
اسم مفعول : Lain
راه، مسیر، کوچه
find your lain
راهت را پیدا کن
دروغ گفته شد ( گذشته )
راه باریک

بپرس