labourer

/ˈleɪbərər//ˈleɪbərə/

معنی: عمله، فعله
معانی دیگر: عمله کارگرکه کارش بیشتر از رنج بدنی بخواهد

جمله های نمونه

1. The labourer is worthy of his hire.
[ترجمه گوگل]کارگر شایسته اجرت است
[ترجمه ترگمان]زحمتکش شایسته استخدام اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My father was an unemployed labourer.
[ترجمه گوگل]پدرم کارگر بیکار بود
[ترجمه ترگمان]پدرم یک کارگر بی کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He got a job as a builder's labourer.
[ترجمه آرینا] او به عنوان یه کارگر ساختمانی کار پیدا کرد
|
[ترجمه گوگل]او به عنوان کارگر بنایی مشغول به کار شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک کارگر ساز شغلی پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The meanest labourer has the same rights as the richest landowner.
[ترجمه گوگل]پست ترین کارگر حقوقی برابر با ثروتمندترین صاحب زمین دارد
[ترجمه ترگمان]تنها یک کارگر دارای حقوق یک سان به عنوان ثروتمندترین فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These rights apply even to the meanest labourer.
[ترجمه گوگل]این حقوق حتی برای پست ترین کارگر هم صدق می کند
[ترجمه ترگمان]این حقوق حتی برای یک کارگر هم صدق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her husband had been a farm labourer.
[ترجمه گوگل]شوهرش کارگر مزرعه بود
[ترجمه ترگمان]شوهرش یک کارگر مزرعه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Read in studio A labourer has been crushed to death by a cement lorry.
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو یک کارگر توسط یک کامیون سیمان له شد و جان خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید یک کارگر با یک کامیون سیمان خرد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The relationship between capitalist and wage labourer is defined as an equal exchange.
[ترجمه گوگل]رابطه بین سرمایه دار و کارگر مزدی به عنوان یک مبادله برابر تعریف می شود
[ترجمه ترگمان]رابطه بین سرمایه سرمایه داری و کارگری به عنوان یک مبادله برابر تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He eventually found work as a labourer on a construction site.
[ترجمه گوگل]او سرانجام به عنوان کارگر در یک کارگاه ساختمانی کار پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]او در نهایت به عنوان کارگر در محل ساخت پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The son of a farm labourer from Marton, James Cook was fortunate to be born into an age of great explorations.
[ترجمه گوگل]جیمز کوک، پسر یک کارگر مزرعه از مارتون، خوش شانس بود که در عصر اکتشافات بزرگ متولد شد
[ترجمه ترگمان]پسر یک کارگر کشاورزی اهل Marton، جیمز کوک، در یک دوره explorations بزرگ به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A labourer howls in the nothingness of the blank paper, which is also the empty, impoverished land.
[ترجمه گوگل]کارگری در نیستی کاغذ خالی، که همان سرزمین خالی و فقیرانه است، زوزه می کشد
[ترجمه ترگمان]یک کارگر در پوچی و خالی کاغذ خالی زوزه می کشد، که همین طور زمین خالی و خالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He tells you he is a farm labourer or sometimes a brickie.
[ترجمه گوگل]او به شما می گوید که یک کارگر مزرعه است یا گاهی اوقات یک آجرپز است
[ترجمه ترگمان]او به شما می گوید که یک کارگر مزرعه است و گاهی هم یک brickie
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And detectives arrested the farm labourer at dawn yesterday at his home in Solihull, West Midlands.
[ترجمه گوگل]و کارآگاهان کارگر مزرعه را سحرگاه دیروز در خانه اش در سولیهول، وست میدلندز دستگیر کردند
[ترجمه ترگمان]و کارآگاهان روز گذشته کارگر مزرعه را در خانه خود در Solihull، وست میدلندز دستگیر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. George Broomham was a farm labourer from East Woodhay, a nearby village.
[ترجمه گوگل]جورج برومهام یک کارگر مزرعه از ایست وودهای، روستای مجاور بود
[ترجمه ترگمان]جورج Broomham یک کارگر کشاورزی اهل Woodhay شرقی، یک روستای نزدیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عمله (اسم)
worker, laborer, farmhand, workman, labourer

فعله (اسم)
laborer, workman, labourer, hackney

انگلیسی به انگلیسی

• person who works with his/her hands; person who does manual labor; worker, wage-earner
a labourer is a person who does a job which involves a lot of hard physical work.

پیشنهاد کاربران

کارگر که کارهایی انجام میده که نیاز به مهارت خاصی نداره
کارگر یدی ( کارگری که کارش وابسته به قدرت فیزیکی زیاد است. از کولبر گرفته تا کشاورز و باغبان و کارگر ان حرفه ای و غیر حرفه ای ساختمان )
کارگر سر ساختمان ، بنا

بپرس