labor intensive


(وابسته به صنایعی که نیاز به کارگر زیاد دارند - در برابر: capilal-intensive یا صنایع و اموری که نیاز به سرمایه ی زیاد دارند) پر کارگر، کاربر، کارگیر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: requiring a relatively large amount of labor and a small amount of capital.

تخصصی

[ریاضیات] طرح کارطلب، کارطلب، کاربر، نفربر، کارگربر

انگلیسی به انگلیسی

• requires a lot of work, requires a lot on manpower, needs many workers

پیشنهاد کاربران

کارشدید
ینی نیازمند به مقدار یا شدت بالایی از کار یا زحمت. زمانی که نیروی کار انسانی فاکتور تعیین کننده است و بیشتر از همه در نتیجه ی تولید تأثیر دارد.
برای مثال: خیلی از شرکت های صنعت پوشاک به خاطر اینکه به طور بین المللی قادر به رقابت بمانند تولید خودشان را به علت شدت بالای کار به خارج از کشور قیمت مناسب تر جابه جا کردند ( بیشتر از همه به آسیا ) .
...
[مشاهده متن کامل]

بنابراین صنعت پوشاک برای خیلی از کشورهای در حال توسعه و تازه صنعتی شده یک شاخه ی اقتصادی مهم است، چون که نیازمند کار بالایی ست/کارشدید است. این به آن معناست که فرصت های شغلی بسیاری می آفریند، همینطور برای نیروها یا کارگرهای نیاموخته/ناماهر.
labour - intensive
labor - intensive
work - intensive

کارگرلازم؛ کارلازم
" پر زحمت"
Labor - intensive job : کار پر زحمت
مستلزم نیروی کار زیاد
labor - intensive ( مدیریت - مدیریت پروژه )
واژه مصوب: کارگربَر
تعریف: ویژگی فعالیت هایی تولیدی که در آنها نسبت کار نیروی انسانی به به کارگیری ماشین آلات بیشتر است
کارطلب
کارگربر
کاربر.
صنعتی که نیازمند نیروی کار فراوان است.
[اقتصاد]کاربر

بپرس