leveling


معنی: درست
معانی دیگر: تراز کردن، میزان کردن علوم نظامى : افقى کردن

جمله های نمونه

1. leveling rod
چوب ترازیابی

2. I saw a man leveling a gun at a crow.
[ترجمه مریم] مردی را دیدم که با تفنگ کلاغی را نشانه گرفته بود
|
[ترجمه آیت] مردی رادیدم که تفنگ خود را به سوی کلاغی آماده کرده بود
|
[ترجمه گوگل]مردی را دیدم که اسلحه را به سوی کلاغی تسطیح می کرد
[ترجمه ترگمان]یه نفر رو دیدم که یه تفنگ رو به یه کلاغ میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Leveling his spear at eye-level, Amphitryon sighted along it.
[ترجمه گوگل]آمفیتریون نیزه خود را تا سطح چشم صاف کرد و آن را دید
[ترجمه ترگمان]در حالی که نیزه خود را در سطح چشم ها فرو می برد، Amphitryon در امتداد آن دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Could it be that in leveling charges against the moviemakers there was method in his madness?
[ترجمه گوگل]آیا ممکن است در طرح اتهامات علیه سینماگران روشی در جنون او وجود داشته باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است این موضوع در برابر اتهامات سطحی در مورد moviemakers وجود داشته باشد؟ آیا این روش در جنون او وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With gravity pendulum and magnetic damp self - leveling, easy operation, highly trustiness.
[ترجمه گوگل]با آونگ گرانشی و مرطوب مغناطیسی خود تراز، عملکرد آسان، بسیار قابل اعتماد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از آونگ گرانش و self، عملیات ساده، عملیات آسان، بسیار دشوار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. O 02 year, hohhot city leveling - out, bring the material benefit of broad farmer apparent increase.
[ترجمه گوگل]O 02 سال، hohhot شهرستان تسطیح - از، به نفع مادی کشاورزان گسترده افزایش ظاهری
[ترجمه ترگمان]سال O، leveling شهری hohhot، منافع مادی کشاورزان وسیعی را به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By the time the wrecking ball began leveling block after block of postwar New York, serendipitously depositing the angel's head at Karp's feet, the city's architectural aesthetic had changed.
[ترجمه گوگل]زمانی که توپ ویرانگر شروع به تسطیح بلوک به بلوک در نیویورک پس از جنگ کرد و سر فرشته را به شکلی سرسام آور زیر پای کارپ قرار داد، زیبایی شناسی معماری شهر تغییر کرده بود
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که توپ منفجر کننده بعد از پایان جنگ پس از جنگ در نیویورک متوقف شد، serendipitously سر فرشته را در پای کارپ گذاشت، زیبایی شناسی معماری شهر تغییر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The automatic control of asphalt pavement paver leveling system is one of the key technologies for realizing the intelligentized control of pavers.
[ترجمه گوگل]کنترل خودکار سیستم تسطیح روسازی روسازی آسفالتی یکی از فناوری های کلیدی برای تحقق کنترل هوشمند سنگفرش ها می باشد
[ترجمه ترگمان]کنترل اتوماتیک پیاده رو آسفالت، یکی از تکنولوژی های کلیدی برای تحقق کنترل intelligentized of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Related to abstraction, the idea of leveling is to place information items into peer categories at the correct level in the hierarchy.
[ترجمه گوگل]در ارتباط با انتزاع، ایده سطح بندی قرار دادن آیتم های اطلاعاتی در دسته های همتا در سطح صحیح در سلسله مراتب است
[ترجمه ترگمان]در رابطه با انتزاع، ایده of قراردادن آیتم های اطلاعاتی در مقوله های نظیر در سطح صحیح در سلسله مراتب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Geodetic leveling should be done with staves in which the divisions are marked on a strip of invar.
[ترجمه گوگل]تسطیح ژئودتیک باید با میله هایی انجام شود که در آن تقسیمات بر روی یک نوار اینوار مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]سطحی سازی سطحی باید با staves انجام شود که در آن بخش ها بر روی نواری از invar علامت گذاری شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sampling unit was a leveling event.
[ترجمه گوگل]واحد نمونه گیری یک رویداد تسطیح بود
[ترجمه ترگمان]واحد نمونه برداری یک رویداد leveling بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With one type: JHXZ-1600 Used for leveling and reforming after welding edge for the telecom pole, street light pole, small diameter power-line steel pole .
[ترجمه گوگل]با یک نوع: JHXZ-1600 برای تسطیح و اصلاح لبه های جوشکاری برای قطب مخابرات، تیر چراغ خیابان، قطب فولادی خط برق با قطر کوچک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]با یک نوع: JHXZ - ۱۶۰۰ برای تسطیح و اصلاح پس از لبه جوش قطب مخابرات، قطب نور خیابان، و قطب فولادی به قطر کوچک مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Additives: Leveling agent, anti - scratch agent, Run - paste version of the agent.
[ترجمه گوگل]مواد افزودنی: عامل تسطیح، عامل ضد خش، نسخه Run - خمیر عامل
[ترجمه ترگمان]مواد افزودنی: عامل آنتی -، عامل anti، نسخه Run از عامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Among the properties which do not show a leveling - off are the viscosities of solutions and melts.
[ترجمه گوگل]از جمله خواصی که تسطیح نشان نمی دهد، ویسکوزیته محلول ها و مذاب ها است
[ترجمه ترگمان]در میان ویژگی هایی که نشان نمی دهند سطحی متعادل وجود دارند، viscosities راه حل هستند و ذوب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. UV on common additives have stabilizers, leveling agent, antiblowing etc.
[ترجمه گوگل]اشعه ماوراء بنفش در افزودنی های رایج دارای تثبیت کننده، عامل تراز، ضد دمیدن و غیره است
[ترجمه ترگمان]UV بر روی مواد افزودنی رایج stabilizers، عامل leveling، antiblowing و غیره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درست (صفت)
right, upright, straight, true, perfect, genuine, correct, out-and-out, accurate, exact, valid, just, authentic, even, whole, entire, trustworthy, straightforward, plumb, veracious, legitimate, conscionable, orthodox, incorrupt, indefectible, integral, leveling, well-advised

تخصصی

[زمین شناسی] ارتفاع یابی در ،در نقشه برداری تعیین سطوح نقاط مختلف یک قطعه زمین
[صنعت] تسطیح، هم سطح کردن، همتراز کردن
[نساجی] یکنواخت کنندگی - متعادل کنندگی - یکنواخت کننده

انگلیسی به انگلیسی

• total demolish or destruction of a building; changing the ground level to a flat or softly sloping surface; equalization, act of making uniform or equal

پیشنهاد کاربران

علی احمدی ( گچساران )
تسطیح مثلاً: . . . . . . منجر به بهبود بهره برداری ( عملکرد ) نیروگاه مجازی، کاهش تلفات شبکه، پیک سایی، تسطیح بار و غیره می شود.
هم رتبه یا همتراز ، یا' برابر ساز' یا 'هم سطح ساز' یا تسطیح
لولینگ توی فلسفه سورن کرکگارد معروفیت داره، یعنی یکسانی کامل، هیچ تفاوت و هیچ منحصربفردی وجود نداره، یعنی سرکوب فردیت. البته این حالت رو کرکگارد انتزاعی میدونه.
...
[مشاهده متن کامل]

نیچه مخالف لولینگ یا هم رتبه سازی است ، توی فلسفه نیچه، هدف رتیه بندی است. او سلسه مراتب رو در برابر لولینگ قرار میده. یعنی اینجا لولینگ بر عکس اون چیزیه که دوست عزیزمون گفتن سلسه مراتب
though Nietzsche upholds the order of rank against the leveling tendencies of democracy, he does not see the two as necessarily incompatible with one another

سَطرازش
( Satrāzesh )
گفته می شود این واژه حاصل آمیختن دو واژه ی �سطح� و �تَراز� می باشد که بدست انجمن بازدیسان پارسی برابر نهاده شده است.
Public leveling of expenditures
making up for large contributions to one candidate or large expenditures by a wealthy candidate, by providing some public campaign support for those without financial resources
...
[مشاهده متن کامل]

تسطیح عمومی هزینه ها
هنگامی که قصد دارند کمک های کلان به یک نامزد یا هزینه های کلان توسط یک نامزد ثروتمند، را از طریق حمایت عمومی از کارزارهای انتخاباتی برای کسانی که منابع مالی ندارند، جبران کنند

تنظیم کردن
هم سطح سازی
در کدام حالت استفاده میشود
سلسله مراتب
هم سطح کننده
سطح بندی

بپرس