lamb

/ˈlæm//læm/

معنی: ادم ساده، بره، گوشت بره
معانی دیگر: آدم مظلوم، آدم معصوم (به ویژه طفل)، آدم آرام و بی آزار، بچه گوسپند، شیشک، پوست بره (lambskin هم می گویند)، عزیز، گرامی، نور چشم، آدم ساده لوح، گولو، بی تجربه، رجوع شود به: lamb of god، بره زاییدن، چارلز لمب (نویسنده ی انگلیسی)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a young sheep, esp. one not weaned.

- The ewe bore two lambs.
[ترجمه گوگل] میش دو بره داشت
[ترجمه ترگمان] The دو lambs داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the meat of a young sheep eaten as food.

- They're having lamb for Sunday dinner.
[ترجمه گوگل] آنها برای شام یکشنبه بره می خورند
[ترجمه ترگمان] آن ها گوشت بره را برای شام یکشنبه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She eats beef but not lamb.
[ترجمه elahe] او گوشت گاو می خورد اما گوشت بره نمی خورد.
|
[ترجمه محمدطاها] او گوشت گاو می خورد گوشت بره نمی خورد.
|
[ترجمه گوگل] او گوشت گاو می خورد اما بره نه
[ترجمه ترگمان] گوشت گاو می خورد، اما نه بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a person resembling a young sheep in some quality such as gentleness or innocence, as in financial dealings.
مشابه: naif

(4) تعریف: (cap.) Jesus Christ.

- the Lamb of God
[ترجمه گوگل] بره خدا
[ترجمه ترگمان] بره خدا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: lambs, lambing, lambed
• : تعریف: to give birth to a lamb.

جمله های نمونه

1. lamb chop
گوشت با استخوان دنده ی گوسفند

2. a cade lamb
بره ی دست آموز

3. a pet lamb
یک گوسفند دست آموز

4. breast of lamb
(گوشت) سینه ی گوسفند

5. a leg of lamb
یک ران گوسفند

6. a rack of lamb
شقه ی گوشت دنده

7. a whole roasted lamb
یک بره ی درسته کباب شده

8. meek as a lamb
آرام و بی آزار مثل بره

9. she heard a lamb bleating in the garden
شنید که بره ای در باغ بع بع می کند.

10. the sacrifice of a lamb to the gods
قربانی یک گوسفند در راه خدایان

11. they spitted a whole lamb
یک گوسفند درسته را به سیخ کشیدند.

12. he danced and then pantomimed the killing of a lamb
او رقصید و سپس کشتن یک گوسفند را به طور صامت نمایش داد.

13. Put the lamb in the centre of the dish, with the vegetables and herbs around the edge.
[ترجمه گوگل]گوشت بره را در وسط ظرف قرار دهید و سبزیجات و سبزی ها را در اطراف آن قرار دهید
[ترجمه ترگمان]بره را در وسط بشقاب قرار دهید، با سبزیجات و گیاهان اطراف لبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A lamb was offered in sacrifice.
[ترجمه گوگل]یک بره به عنوان قربانی تقدیم شد
[ترجمه ترگمان]یک بره خودش را قربانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The 'b' in lamb is not pronounced.
[ترجمه گوگل]"ب" در بره تلفظ نمی شود
[ترجمه ترگمان]ب)در بره مشخص نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The people offered a lamb on the altar as a sacrifice for their sins.
[ترجمه گوگل]مردم بره ای را به عنوان قربانی گناهان خود بر قربانگاه تقدیم کردند
[ترجمه ترگمان]مردم یک بره را به عنوان قربانی کردن گناه خود به محراب پیشنهاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. She's as meek as a lamb.
[ترجمه گوگل]او مثل یک بره فروتن است
[ترجمه ترگمان]او مثل یک بره متواضع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. They sacrificed a lamb to the gods.
[ترجمه گوگل]بره ای را برای خدایان قربانی کردند
[ترجمه ترگمان]اونا یه بره رو فدای خدایان کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Allow an extra 10-15 min if you prefer lamb well done.
[ترجمه گوگل]اگر ترجیح می‌دهید گوشت بره خوب پخته شود، 10 تا 15 دقیقه بیشتر بگذارید
[ترجمه ترگمان]اگر گوشت بره را ترجیح می دهید ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بیشتر وقت بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Serve the lamb with new potatoes and green beans.
[ترجمه گوگل]بره را با سیب زمینی جدید و لوبیا سبز سرو کنید
[ترجمه ترگمان]بره را با سیب زمینی و لوبیا سبز سرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم ساده (اسم)
innocent, goof, lamb

بره (اسم)
lamb

گوشت بره (اسم)
lamb

تخصصی

[صنایع غذایی] گوشت بره : گوشت گوسفند جوان معمولا زیر یک سال.
[نساجی] بره - پشم بره

انگلیسی به انگلیسی

• one of the names for jesus christ
family name; charles lamb (1775-1834) english essayist and poet who used the pen name "elia", author of the children's book "tales from shakespeare" together with his sister mary lamb; mary lamb(1764-1847) english writer, wrote the children's book "tales from shakespeare" together with her brother charles lamb, in 1796 she suffered a breakdown and attacked and wounded their father and stabbed and killed their mother with a kitchen knife
young sheep; meat of a young sheep; naive and innocent person; gullible person, person who is easily fooled
give birth to a lamb, give birth to lambs
a lamb is a young sheep.
lamb is the flesh of a sheep or lamb eaten as food.

پیشنهاد کاربران

lamb ( n ) ( l�m ) =a young sheep
lamb
بره
🔊 دوستان دقت کنید که تلفظ درست این کلمه {لَم} می باشد ( حرف b سایلنت است )
lamb به معنای بره و sheep به معنای گوسفد هست.
و برای اشاره به گوشت گوسفند میگیم lamb مثلا:
I'll have lamb meat
( من گوشت بره میخوام داشته باشم )
روش خوش. .
بره
گوشت بره
بره زایی ( lambing )
بره زاییدن
گوشت بره
arm and leg
بره ، گوشت گوسفند یا بره.
Lamb:A meat that make from lamb or sheep.
گوشت بره/یا گوسفند
گوسفند کوچک بچه گوسفند به قول بچه ها ببعی
بره. بچه گوسفند
بچه گوسفند

بچه گوسفند
گوشت گوسفند
بره, بچه گوسفند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس