lux

/ˈləks//lux/

(فیزیک - واحد سنجش نور برابر با یک لومن در متر مربع) لاکس (مخفف آن: lx)، مخفف: لوکزامبورگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: luces, luxes
• : تعریف: a unit of illumination equal to one lumen per square meter.

جمله های نمونه

1. Lux studied his notepad, the smile sliding away.
[ترجمه گوگل]لوکس دفترچه یادداشت خود را مطالعه کرد، لبخند از بین رفت
[ترجمه ترگمان]دفترچه یادداشت دفترچه یادداشت را خواند و لبخندش محو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He watched Lux pour himself a half cup of coffee and sit down in front of the radios.
[ترجمه گوگل]او تماشا کرد که لوکس نصف فنجان قهوه برای خودش ریخت و جلوی رادیوها نشست
[ترجمه ترگمان]او Lux را تماشا کرد که برای خودش یک فنجان قهوه ریخت و جلوی رادیو نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Art Lux and Vinny Pearson, the newspapers, the party bigwigs, the whole prissy state of Minnesota.
[ترجمه گوگل]آرت لوکس و وینی پیرسون، روزنامه ها، بزرگان حزب، کل ایالت شیک مینه سوتا
[ترجمه ترگمان]Art Lux و Vinny پیرسون، روزنامه ها، the حزب، تمامی ایالت prissy سوتا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When he looked up, Lux was guiding Pat to a wooden bench across the beach.
[ترجمه گوگل]وقتی به بالا نگاه کرد، لوکس داشت پت را به سمت یک نیمکت چوبی در آن سوی ساحل راهنمایی می کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی به بالا نگاه کرد، Lux در حال هدایت پت به یک نیمکت چوبی در کنار ساحل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Insisting that all it needed was a little Lux, he put the painting on the floor and began scrubbing.
[ترجمه گوگل]او با اصرار بر اینکه تنها چیزی که نیاز دارد کمی لوکس است، نقاشی را روی زمین گذاشت و شروع به تمیز کردن کرد
[ترجمه ترگمان]سپس نقاشی را روی زمین گذاشت و شروع به نظافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lux opened a small spiral notebook.
[ترجمه گوگل]لوکس یک دفترچه مارپیچ کوچک را باز کرد
[ترجمه ترگمان]lux دفتر spiral را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their neutron lux and neutron angle-distributing of horizontal and vertical plane at the exits of collimator were compared at same input condition.
[ترجمه گوگل]لوکس نوترون و توزیع زاویه نوترون صفحه افقی و عمودی در خروجی کولیماتور در شرایط ورودی یکسان مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]سرعت نوترونی و زاویه نوترون - توزیع صفحات افقی و عمودی در خروجی کالیماتور با همان شرایط ورودی مقایسه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A lux is a measure of the illumination given by a light to a distant surface.
[ترجمه گوگل]لوکس اندازه گیری روشنایی است که توسط نور به سطحی دور داده می شود
[ترجمه ترگمان]یک روشنایی، معیاری است برای روشنایی که به وسیله نوری به سطح دوردست داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The LUX trial program is a comprehensive and robust program that comprises more than 10 trials conducted across the globe, investigating afatinib in a variety of different solid tumor types.
[ترجمه گوگل]برنامه آزمایشی LUX یک برنامه جامع و قوی است که شامل بیش از 10 کارآزمایی انجام شده در سراسر جهان است و afatinib را در انواع مختلف تومورهای جامد بررسی می کند
[ترجمه ترگمان]برنامه آزمایشی LUX یک برنامه جامع و فراگیر است که شامل بیش از ۱۰ آزمایش انجام شده در سراسر جهان و بررسی afatinib در انواع مختلف تومور می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Your, 000 - lux light however, may be nice for some of your plants.
[ترجمه گوگل]نور 000 - lux شما ممکن است برای برخی از گیاهان شما خوب باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، نور، به برخی از گیاهان شما خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you uses Lux, it will add a protective layer all over your body.
[ترجمه گوگل]اگر از Lux استفاده می کنید، یک لایه محافظ به تمام بدن شما اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]اگر از Lux استفاده می کنید، لایه محافظ روی بدن شما جمع خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A Lux Investment Network is the first industrial estate and matchmaking portal.
[ترجمه گوگل]شبکه سرمایه گذاری لوکس اولین پورتال شهرک صنعتی و همسریابی است
[ترجمه ترگمان]یک شبکه سرمایه گذاری Lux اولین پورتال صنعتی و همسریابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When the lighting level falls below about 1 lux the cones cease to act.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سطح روشنایی به کمتر از 1 لوکس می رسد، مخروط ها دیگر عمل نمی کنند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سطح نورپردازی در زیر در حدود ۱ lux قرار می گیرد، مخروط ها در عمل متوقف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What they will see is light in the form of an installation by that past master of lux deluxe, Dan Flavin.
[ترجمه گوگل]چیزی که آنها خواهند دید نوری است در قالب نصبی از استاد گذشته لوکس لوکس، دن فلاوین
[ترجمه ترگمان]چیزی که آن ها می بینند روشنایی است به شکل یک نصب با آن ارباب بزرگ و مجلل، دن Flavin
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: illumination Unit
موضوع: واحدهای محاسباتی
یکای شدت روشنایی در واحد SI است که به صورت شارنوری بر واحد سطح تعریف می شود. هر لوکس معادل یک لومن بر متر مربع است. در علوم نورسنجی ، لوکس به عنوان مقیاسی برای سنجش شدت نوری که بوسیله چشم انسان درک می شود مورد استفاده قرار می گیرد. این واحد در علوم رادیومتری معادل واحد وات بر متر مربع است، اما در لوکس هر طول موج یک ظریب وزنی دارد که طبق تابع درخشندگی محاسبه می شود. تابع درخشندگی یا منحنی حساسیت چشم یا تابع بازده نوری، یک تابع یا منحنی است که میانگین حساسیت چشم انسان ها به نور را در طول موجهای مختلف مشخص می کند.

تخصصی

[سینما] واحد شدت نور در نظام متریک
[برق و الکترونیک] لوکس واحد SI روشنایی معادل با 1im/m2 . - لوکس، واحد شدت روشنایی
[معدن] لوکس(خدمات فنی)

انگلیسی به انگلیسی

• unit of measure of illumination

پیشنهاد کاربران

واحد زمان تابش نور در نمایش مواد آرشیوی
خاص، لاکچری

بپرس