kitchen garden

/ˈkɪt͡ʃənˈɡɑːrdn̩//ˈkɪt͡ʃɪnˈɡɑːdn̩/

معنی: باغ مخصوص سبزیکاری، جالیز
معانی دیگر: باغچه ی سبزی کاری خانگی (که محصول آن در خود منزل مصرف می شود)، باغ خانگی، باه مخصوص سبزیکاری سبزی کار ی، بستان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: kitchen gardener (n.)
• : تعریف: a garden in which vegetables, and sometimes herbs and fruit, are grown for personal use.

جمله های نمونه

1. The kitchen garden was full to overflowing with fresh vegetables.
[ترجمه گوگل]باغ آشپزخانه مملو از سبزیجات تازه بود
[ترجمه ترگمان]حیاط آشپزخانه پر از سبزیجات تازه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At the risk of sounding smug, my ornamental kitchen garden gave me no such problems.
[ترجمه گوگل]با خطر از خود راضی به نظر رسیدن، باغ آشپزخانه زینتی من چنین مشکلی برایم ایجاد نکرد
[ترجمه ترگمان]با وجود ریسکی که به نظر می رسید، باغچه آراسته من هیچ مشکلی به من نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The next day they wandered out of the kitchen garden.
[ترجمه گوگل]روز بعد آنها از باغ آشپزخانه بیرون رفتند
[ترجمه ترگمان]روز بعد از حیاط آشپزخانه بیرون رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The fourth section is the Kitchen Garden with an avenue of Ballerina fruit trees, trained cherries and golden-leaved hazels.
[ترجمه گوگل]بخش چهارم، باغ آشپزخانه با خیابانی از درختان میوه بالرین، گیلاس های آموزش دیده و فندق های با برگ های طلایی است
[ترجمه ترگمان]بخش چهارم یک باغ آشپزخانه با خیابانی از درختان میوه ballerina، گیلاس ها و برگ های طلایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I got on with my kitchen garden.
[ترجمه گوگل]به کار باغ آشپزخانه ام پرداختم
[ترجمه ترگمان] من با باغچه آشپزخونه ام تماس گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rotary cultivators are ideal in the kitchen garden for digging and preparing seed beds quickly, particularly on difficult soils.
[ترجمه گوگل]کولتیواتورهای روتاری در باغ آشپزخانه برای حفر و آماده سازی سریع بستر بذر، به ویژه در خاک های سخت، ایده آل هستند
[ترجمه ترگمان]پرورش دهندگان روتاری در باغ آشپزخانه برای حفر و آماده سازی سریع بس تر بذر، به ویژه در زمین های سخت، ایده آل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was then time to dig over the kitchen garden, although we now had help.
[ترجمه گوگل]در آن زمان زمان حفاری در باغ آشپزخانه فرا رسیده بود، اگرچه ما اکنون کمک داشتیم
[ترجمه ترگمان]آن وقت وقتش بود که باغچه آشپزخانه را حفر کنم، هرچند که حالا کمک داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At the end of the kitchen garden, by the stile to the open fields, he had looked back.
[ترجمه گوگل]در انتهای باغ آشپزخانه، کنار چوبی به زمین های باز، به عقب نگاه کرده بود
[ترجمه ترگمان]در انتهای باغ، کنار نرده در مزارع باز، به پشت سر نگاه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The kitchen garden has a large conservatory with an old vine and cucumber frames straight out of Beatrix Potter.
[ترجمه گوگل]باغ آشپزخانه دارای یک گلخانه بزرگ با قاب های قدیمی تاک و خیار است که مستقیماً از بئاتریکس پاتر ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]باغ آشپزخانه یک گلخانه بزرگ با تاک کهن و قاب های خیار درست از هری پاتر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The hotel have its own kitchen garden.
[ترجمه گوگل]این هتل دارای باغ آشپزخانه مخصوص به خود است
[ترجمه ترگمان]هتل باغ خودش را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A kitchen garden, It'smells of herbs in the day, jasmine in the evening.
[ترجمه گوگل]یک باغ آشپزخانه، روزها بوی گیاهان می آید، عصرها بوی یاس می دهد
[ترجمه ترگمان]یک باغ آشپزخانه، بوی گیاهان در آن روز، یاسمن در شامگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Don't trust a goat with the kitchen garden, or a wolf with sheepfold.
[ترجمه گوگل]به یک بز با باغچه آشپزخانه و نه به گرگ با آستان گوسفند اعتماد نکنید
[ترجمه ترگمان]به یک بز با باغ آشپزخانه یا یک گرگ در آغل گوسفند اعتماد نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hotel has its own kitchen garden.
[ترجمه گوگل]این هتل دارای باغ آشپزخانه مخصوص به خود است
[ترجمه ترگمان]هتل باغ خودش را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A horse takes them on errands, and a kitchen garden helps keep them well fed.
[ترجمه گوگل]یک اسب آنها را به انجام وظایف می برد و یک باغ آشپزخانه به تغذیه آنها کمک می کند
[ترجمه ترگمان]یک اسب برای انجام دادن کارها به آن ها نیاز دارد، و یک باغچه آشپزخانه به آن ها کمک می کند که به خوبی تغذیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باغ مخصوص سبزیکاری (اسم)
kitchen garden

جالیز (اسم)
kitchen garden

انگلیسی به انگلیسی

• garden for growing vegetables and plants used in cooking
a kitchen garden is a part of a garden in which vegetables, herbs, and fruit are grown.

پیشنهاد کاربران

جالیز - زمینی که در آن صیفی جات و سبزیجات کشت میشود

بپرس