kinda

جمله های نمونه

1. I was kinda sorry to see him go.
[ترجمه علی] یه جورایی از رفتن او متاسف شدم
|
[ترجمه reza-amiri] ازدیدن رفتن او یه جورایی متاسف بودم
|
[ترجمه گوگل]از رفتنش تا حدی متاسف شدم
[ترجمه ترگمان]یه جورایی شرمنده شدم که دیدم بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'd kinda like to have a sheep farm in New Mexico.
[ترجمه کیوان] دوست دارم مزرعه پرورش گوسفند در نیومکزیکو داشته باشم
|
[ترجمه مینا] به نوعی دوست دارم یه مزرعه گوسفند تو نیو مکزیکو داشته باشم
|
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک مزرعه گوسفند در نیومکزیکو داشته باشم
[ترجمه ترگمان]یه جورایی دوست دارم یه مزرعه گوسفند تو نیو مکزیکو داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Guess we kinda know now where he stands on the issue.
[ترجمه reza-amiri] حدس می زنم ( بنظرم ) حالا مایه جورایی میدونیم موضع اودرمورد این مسئله چیه
|
[ترجمه گوگل]حدس می زنیم اکنون می دانیم که او در مورد این موضوع کجا ایستاده است
[ترجمه ترگمان]فکر کنم ما یه جورایی میدونیم که اون در کجا قرار داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My Dad was a kinda bluesy player and so I liked that.
[ترجمه گوگل]پدرم یک بازیکن آبی بود و من از آن خوشم آمد
[ترجمه ترگمان]پدرم یه جورایی بازیگر بود و منم خوشم اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I mean, listening to Duke Robillard was kinda the kiss of approval to what I was trying to do.
[ترجمه reza-amiri] میگم ( منظورم اینه ) ، گوش دادن به دوک روبییارد، یه جورایی مهرتاییدی بود برچیزی که تلاش میکردم انجام بدم
|
[ترجمه گوگل]منظورم این است که گوش دادن به دوک روبیلار به نوعی بوسه تایید کاری بود که من می خواستم انجام دهم
[ترجمه ترگمان]منظورم اینه که، گوش دادن به \"دوک Robillard\" یه جورایی بوسه از کاری بود که می خواستم انجام بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She kinda thought of him as a poet, and I think he loved her for that.
[ترجمه گوگل]او به نوعی او را به عنوان یک شاعر تصور می کرد، و من فکر می کنم او او را به خاطر این دوست داشت
[ترجمه ترگمان]او به اندازه یک شاعر به او فکر می کرد، و من فکر می کنم که او را به خاطر این دوست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I just thought it might have been kinda fun, you know, for old times' sake.
[ترجمه گوگل]من فقط فکر کردم که ممکن است به خاطر زمان های قدیم یک جور سرگرم کننده باشد
[ترجمه ترگمان]فقط فکر کردم شاید یه جورایی سرگرم کننده باشه، میدونی، به خاطر قدیما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He had a more humane kinda approach.
[ترجمه گوگل]او رویکرد انسانی تری داشت
[ترجمه ترگمان]اون یه روش انسانی تری داشت که بهش نزدیک بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's kinda dumb, isn't he?
[ترجمه گوگل]یه جورایی خنگه، نه؟
[ترجمه ترگمان]اون یه جورایی احمقه، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You'd kinda like to see Mario's snarl over there on the bench.
[ترجمه گوگل]شما دوست دارید خرخر ماریو را روی نیمکت ببینید
[ترجمه ترگمان]یه جورایی دوست داری غرش \"ماریو\" رو روی نیمکت ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kinda, but what if there was a major under sea quake where the Philippine and Eurasian plate meet.
[ترجمه گوگل]درست است، اما اگر در جایی که صفحه فیلیپین و اوراسیا به هم می رسند، زمین لرزه بزرگی در زیر دریا رخ می داد
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب اگر یک زلزله بزرگ زیر دریا وجود داشت که در آن ظروف چینی و اوراسیا به هم برخورد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Only Portland could kinda sorta slow him down, and it took three elite defenders -- Scottie Pippen, Rasheed Wallace and fellow giant Arvydas Sabonis.
[ترجمه گوگل]فقط پورتلند می‌توانست سرعت او را تا حدودی کند کند، و سه مدافع برجسته - اسکاتی پیپن، رشید والاس و همکار غول پیکر آرویداس سابونیس نیاز داشتند
[ترجمه ترگمان]فقط پورتلند می توانست او را کند کند، و این سه مدافعان ممتاز، اسکاتی پیپن، والاس پیپن و مرد غول پیکر Arvydas Sabonis را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If I concentrate really hard, the cloud kinda looks like a rabbit. Actually, now I'm seeing that rabbit, as the wind slowly morphs the cotton candy-like texture, it looks more and more like a rabbit.
[ترجمه گوگل]اگر واقعاً سخت تمرکز کنم، ابر شبیه یک خرگوش است در واقع، اکنون من آن خرگوش را می بینم، همانطور که باد به آرامی بافت پنبه مانند را تغییر می دهد، بیشتر و بیشتر شبیه خرگوش به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]اگر تمرکز داشته باشم، مثل یک خرگوش است در واقع، حالا من این خرگوش را می بینم که به آرامی در میان رشته های پنبه مثل یک خرگوش، بیشتر و بیشتر شبیه یک خرگوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's kinda sad when you don't know the meaning.
[ترجمه گوگل]وقتی معنی آن را نمی دانید کمی غم انگیز است
[ترجمه ترگمان]یه جورایی ناراحت کننده است وقتی معنی رو نمیدونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. So brace yourself -- these could get kinda ugly.
[ترجمه گوگل]پس خودتان را آماده کنید -- اینها می توانند تا حدودی زشت شوند
[ترجمه ترگمان]پس خودت رو محکم بگیر این میتونه یه جورایی زشت بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• somewhat, a bit, moderately (slang)

پیشنهاد کاربران

یه جورایی

میشه ی جورایی، بگی نگی، شاید، بفهمی نفهمی، تا اندازه ای، تقریبا، تا حدی، نسبتاََ، یخورده وچیز های دیگه ای مث اینا.
یه جوری
می شه گفت
یه جورایی
بفهمی نفهمی ( عامیانه )
( عامیانه ) تقریباً، تا اندازه ای، نسبتاً، تا حدی
تو صحبت محاوره از kinda که مخفف kind of استفاده میشه

بپرس