kilogramme


معنی: کیلو، کیلو گرم، هزار گرم

جمله های نمونه

1. This box weighs five kilogrammes.
[ترجمه گوگل]وزن این جعبه پنج کیلوگرم است
[ترجمه ترگمان]این جعبه پنج کیلوگرم وزن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How many kilogrammes of luggage can I carry with me for a flight?
[ترجمه گوگل]چند کیلوگرم چمدان می توانم برای پرواز با خود حمل کنم؟
[ترجمه ترگمان]چند کیلوگرم بار می توانم برای پرواز باخود حمل کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She sells her eggs for 12 yuan every kilogramme.
[ترجمه گوگل]او هر کیلوگرم تخم مرغ خود را به قیمت 12 یوان می فروشد
[ترجمه ترگمان]او در هر کیلوگرم ۱۲ یوان خود را می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Increase your total to the nearest full kilogramme .
[ترجمه گوگل]مجموع خود را به نزدیکترین کیلوگرم کامل افزایش دهید
[ترجمه ترگمان]جمع شما را به نزدیک ترین کیلوگرم برید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The salinity of the earth's oceans is about thirty-five parts per thousand, meaning that there are about thirty-five grammes of dissolved solids and gases in one kilogramme of water.
[ترجمه گوگل]شوری اقیانوس های زمین حدود سی و پنج قسمت در هزار است، یعنی در یک کیلوگرم آب حدود سی و پنج گرم جامدات و گازهای محلول وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شوری اقیانوس ها در حدود سی و پنج بخش است به این معنی که در حدود سی و پنج گرم از جامدات و گازهای حل شده در یک کیلوگرم آب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He said that last season burley fetched 81 US cents per kilogramme, which was in line with prices in other regional countries.
[ترجمه گوگل]او گفت که برلی فصل گذشته 81 سنت آمریکا به ازای هر کیلوگرم فروخته شد که با قیمت سایر کشورهای منطقه مطابقت داشت
[ترجمه ترگمان]او گفت که burley در فصل گذشته ۸۱ سنت دلار در هر کیلوگرم بدست آورد که در سایر کشورهای منطقه در حال افزایش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Organic Blue Mountain attracts the highest prices local growers say, with the roasted selling this year for up to US$95 per kilogramme.
[ترجمه گوگل]کوه آبی ارگانیک با بالاترین قیمت‌هایی که تولیدکنندگان محلی می‌گویند را به خود جلب می‌کند، به طوری که برشته‌شده امسال تا 95 دلار در هر کیلوگرم فروخته می‌شود
[ترجمه ترگمان]پرورش دهندگان محلی ارگانیک، بالاترین قیمت را به خود اختصاص می دهند و می گویند که امسال هر کیلوگرم به قیمت ۹۵ دلار فروخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Guan Hong from Hubei. She set three records on route to winning the final of women's46- kilogramme weightlifting.
[ترجمه گوگل]گوان هونگ از هوبی او سه رکورد در مسیر قهرمانی در فینال وزنه برداری وزن 46- کیلوگرم زنان به نام خود ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]گوان هنگ از هوبی او سه رکورد در راه برنده شدن نهایی وزنه برداری زنان و کیلوگرم وزنه برداری زنان ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Two years ago, flying goods from Nanjing or Shanghai to Europe cost up to $4 a kilogramme; today it the price is about $ 50.
[ترجمه گوگل]دو سال پیش، هزینه پرواز کالا از نانجینگ یا شانگهای به اروپا تا 4 دلار در هر کیلوگرم بود امروز قیمت آن حدود 50 دلار است
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش کالاها در حال پرواز از نانجینگ یا شانگهای به اروپا ۴ دلار در یک کیلوگرم بود؛ امروز قیمت آن حدود ۵۰ دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 200 China's Prime Minister Wen Jiabao declared: "I have a dream that every Chinese, first of all children, can afford to drink one kilogramme of milk every day. "
[ترجمه گوگل]در سال 200، نخست وزیر چین، ون جیابائو، اعلام کرد: "من رویای این را دارم که هر چینی، اول از همه کودکان، می توانند هر روز یک کیلوگرم شیر بنوشند "
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ نخست وزیر چین، ون جیابائو گفت: \" من یک رویا دارم که هر فرد چینی، که ابتدا از همه کودکان است، هر روز می تواند یک کیلوگرم شیر بنوشد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The price of streaky and hounch pork been rising consecutively in the past 10 days up to July 18 arose by 0. 1% to 30 and 21 Yuan per Jin (half kilogramme) respectively.
[ترجمه گوگل]قیمت گوشت خوک رگه‌دار و هونچ در 10 روز گذشته تا 18 ژوئیه به‌طور متوالی در حال افزایش بوده است و به ترتیب با 0 1 درصد افزایش به 30 و 21 یوان در هر جین (نیم کیلوگرم) رسید
[ترجمه ترگمان]قیمت گوشت خوک و گوشت خوک در ۱۰ روز گذشته به طور متوالی افزایش یافت و تا ۱۸ جولای ۰ افزایش یافت به ترتیب به ترتیب ۱ تا ۳۰ و ۲۱ یوان به ازای هر جین (نیم کیلوگرم)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This basis is the amount of carbon dioxide generated per kilogramme of packaging material.
[ترجمه گوگل]این مبنا مقدار دی اکسید کربن تولید شده در هر کیلوگرم مواد بسته بندی است
[ترجمه ترگمان]این پایه مقدار دی اکسید کربن تولید شده در هر کیلوگرم مواد بسته بندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But state-run China National Radio said the iodine content of edible salt in the country averages between 20-30 microgrammes per kilogramme, quoting experts saying that is too low to have any effect.
[ترجمه گوگل]اما رادیو ملی چین اعلام کرد که میزان ید نمک خوراکی در این کشور به طور متوسط ​​بین 20 تا 30 میکروگرم در کیلوگرم است و به نقل از کارشناسان می گویند که این مقدار بسیار کم است که نمی تواند تأثیری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اما رادیو ملی دولتی چین گفت که مقدار ید در نمک خوراکی در این کشور بین ۲۰ تا ۳۰ کیلوگرم در هر کیلوگرم است و به نقل از متخصصان می گویند که این مقدار بسیار پایین است که هیچ تاثیری نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کیلو (اسم)
kilo, kilogram, kilogramme

کیلو گرم (اسم)
kilogram, kilogramme

هزار گرم (اسم)
kilogram, kilogramme

انگلیسی به انگلیسی

• unit of weight equalling one thousand grams (british)

پیشنهاد کاربران

بپرس