kill off


ریشه کن کردن، تا نفر آخر کشتن، کاملا نابود کردن

جمله های نمونه

1. Hitler's original plan was to kill off all the German Jews.
[ترجمه گوگل]نقشه اولیه هیتلر این بود که همه یهودیان آلمان را بکشد
[ترجمه ترگمان]برنامه اصلی هیتلر برای کشتن همه یهودیان آلمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Frost can kill off a young plant.
[ترجمه گوگل]یخ زدگی می تواند گیاه جوان را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]سرما می تواند یک گیاه جوان را بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Unfortunately, pesticides kill off beneficial insects as well as harmful ones.
[ترجمه مبینی] متاسفانه. حشره کشها به طور کامل حشرات مفید وهمچنین مضررا ریشه کن میکنند
|
[ترجمه گوگل]متأسفانه آفت کش ها حشرات مفید و همچنین حشرات مضر را از بین می برند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه آفت کش ها، حشرات مفید و نیز مواد مضر را می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These figures kill off any lingering hopes of an early economic recovery.
[ترجمه گوگل]این ارقام امیدهای باقی مانده برای بهبود زودهنگام اقتصادی را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]این ارقام هر گونه امید همیشگی برای بهبود اقتصادی زود هنگام را از بین می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All blood products are now heat treated to kill off any infection.
[ترجمه گوگل]همه فرآورده های خونی اکنون برای از بین بردن هرگونه عفونت تحت حرارت قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تمام محصولات خونی برای کشتن هر گونه عفونتی مورد درمان قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The prophets of doom who said television would kill off the book were wrong.
[ترجمه گوگل]پیامبران عذاب که می گفتند تلویزیون کتاب را از بین می برد، اشتباه کردند
[ترجمه ترگمان]پیامبران تقدیر که می گفتند تلویزیون می تواند کتاب را بکشد، اشتباه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some drugs kill off useful bacteria in the user's body.
[ترجمه گوگل]برخی داروها باکتری های مفید بدن مصرف کننده را از بین می برند
[ترجمه ترگمان]برخی داروها باکتری های مفید را در بدن کاربر می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These figures kill off any hope that the economy is poised for recovery.
[ترجمه گوگل]این ارقام هر گونه امیدی را که اقتصاد آماده بهبود است را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]این ارقام هر گونه امیدی را که اقتصاد برای بهبود آماده کرده است، می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Antibiotics should kill off the bacteria.
[ترجمه گوگل]آنتی بیوتیک ها باید باکتری ها را از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]آنتی بیوتیک ها باید باکتری ها را بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As drugs kill off the virus most susceptible to them, they leave behind the more resistant strains.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که داروها ویروسی را که بیشتر به آنها حساس است از بین می برند، گونه های مقاوم تری را پشت سر می گذارند
[ترجمه ترگمان]همان طور که مواد مخدر این ویروس را بیشتر در معرض خطر قرار می دهند، آن ها در پشت گونه های مقاوم در برابر دارو باقی می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If it does not kill off the golden goose, it will certainly let it starve to death through neglect.
[ترجمه گوگل]اگر غاز طلایی را نکشد، مطمئناً اجازه خواهد داد که از گرسنگی در اثر غفلت بمیرد
[ترجمه ترگمان]اگر آن غاز طلایی را بکشد، به طور حتم اجازه می دهد که از غفلت جان سالم به در ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Campaigners fighting to kill off the proposed Darlington Cross Town Route have welcomed the news.
[ترجمه گوگل]کمپین هایی که برای از بین بردن مسیر پیشنهادی دارلینگتون کراس تاون مبارزه می کنند، از این خبر استقبال کرده اند
[ترجمه ترگمان]مبارزان برای کشتن جنگجویان پیشنهاد شده Darlington Town از این خبر استقبال کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Malcolm Dean on the all-out bid to kill off elephantiasis History in the breaking How do you eradicate a disease?
[ترجمه گوگل]مالکوم دین در مورد تلاش همه جانبه برای از بین بردن فیل تاریخچه در حال شکستن چگونه یک بیماری را ریشه کن می کنید؟
[ترجمه ترگمان]دین دین به همه دستور داده بود تاریخ elephantiasis elephantiasis را بکشد تو چطور یک بیماری را ریشه کن می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Beneficial predators: Insect allies that kill off pests like aphids.
[ترجمه گوگل]شکارچیان مفید: متحدان حشرات که آفاتی مانند شته ها را از بین می برند
[ترجمه ترگمان]شکارچیان Beneficial: متحدان حشرات که آفات را مثل شته ها می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They say so-called home improvements can kill off the tourist trade.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند به اصطلاح بهبود خانه می تواند تجارت توریست را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که پیشرفت خانگی می تواند تجارت گردشگری را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• destroy, put an end to

پیشنهاد کاربران

1 -
kill something off
to destroy something completely, usually over a period of time
از بین بردن کامل چیزی، معمولاً در یک دوره زمانی
The use of pesticides is killing off birds and fish.
...
[مشاهده متن کامل]

figurative/ Lack of funding is killing off small theatres.
2 -
kill off someone/something
to destroy or remove someone or something completely
نابود کردن یا حذف کامل کسی یا چیزی
Killing off predators such as grizzly bears could throw the ecosystem out of balance.
The worship of celebrities has killed off common sense in America

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/kill-off
Eadicate
قلع و قمع کردن/نمودن
eradicate
ریشه کَن کردن، به طور کامل از بین بردن، اثری از چیزی باقی نگذاشتن
از رو صحنه ی روزگار محو کردن
از رو زمین/کل دنیا پاک کردن
قتل عام کردن
از سر راه برداشته شدن
قطع کردن
ریشه کن کردن

بپرس