kazakh

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to Kazakhstan or its people, culture, language, or the like.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a native or citizen of Kazakhstan, or a descendant thereof.

(2) تعریف: the language of this country.

جمله های نمونه

1. By law, returning Kazakhs are supposed to be entitled to certain benefits, including housing and financial assistance.
[ترجمه گوگل]طبق قانون، قزاق های بازگشته باید از مزایای خاصی از جمله مسکن و کمک های مالی برخوردار شوند
[ترجمه ترگمان]براساس قانون، بازگشت قزاق ها باید مستحق مزایای خاص از جمله مسکن و کمک های مالی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Kazakh government has recognized the problem and has accepted a programme for the construction of appropriate burial sites.
[ترجمه گوگل]دولت قزاقستان این مشکل را تشخیص داده و برنامه ای را برای ساخت مکان های تدفین مناسب پذیرفته است
[ترجمه ترگمان]دولت قزاقستان این مشکل را به رسمیت شناخته است و برنامه ای را برای ساخت مکان های دفن مناسب پذیرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Kamal Ormantayev, a member of the Kazakh Academy of Sciences, was elected as chair.
[ترجمه گوگل]کمال اورمانتایف، عضو آکادمی علوم قزاقستان، به عنوان رئیس انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]کمال Ormantayev، عضو فرهنگستان علوم قزاقستان، به عنوان یک کرسی انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Kazakh officials confirmed their commitment to the agreements between CIS members.
[ترجمه گوگل]مقامات قزاقستان تعهد خود را به توافقات بین اعضای CIS تأیید کردند
[ترجمه ترگمان]مقامات قزاقستان التزام خود به توافقنامه های میان اعضای کشورهای مستقل مشترک المنافع را تایید کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In Kazakh language, we can find the loan words of Chinese, Arabic? Percian and Russian languages.
[ترجمه گوگل]در زبان قزاقستانی میتوانیم کلمات قرضی چینی، عربی را پیدا کنیم؟ زبان های پرسی و روسی
[ترجمه ترگمان]به زبان قزاق، ما می توانیم کلمات وام چینی، عربی را پیدا کنیم؟ Percian و زبان های روسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Zhai said that Kazakhstan has held the presidency of the CICA since Kazakh President Nursultan Nazarbayev initiated the establishment of the CICA at the 47th United Nations General Assembly.
[ترجمه گوگل]ژای گفت که قزاقستان از زمانی که نورسلطان نظربایف، رئیس جمهور قزاقستان، CICA را در چهل و هفتمین مجمع عمومی سازمان ملل آغاز کرد، ریاست CICA را بر عهده داشت
[ترجمه ترگمان]Zhai گفت که قزاقستان از زمانی که نورسلطان نظربایف رئیس جمهور قزاقستان تاسیس همایش تعامل و اعتمادسازی آسیا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد را آغاز کرده است، ریاست جمهوری این همایش را در دست گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One virtuoso performance is from Ku'ermanjiang Zhikeriya, a Kazakh from Xinjiang who plays the dongbula, a two-stringed guitar with a bowl-shaped body.
[ترجمه گوگل]یکی از اجراهای جذاب کوئرمانجیانگ ژیکریا، قزاق اهل سین ​​کیانگ است که گیتار دو سیم با بدنه کاسه‌ای شکل دانگبولا می‌نوازد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها از کوک ermanjiang Zhikeriya، یک قزاق اهل ژین جیانگ است که در حال بازی با dongbula، یک گیتار دو سیمی با بدن یک کاسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He whistled cheerfully, first the Kazakh love song " Beautiful Girl " and then the " Wusuli Boat Song. "
[ترجمه گوگل]او با شادی سوت زد، ابتدا آهنگ عاشقانه قزاقستانی "دختر زیبا" و سپس "آواز قایق ووسولی"
[ترجمه ترگمان]او با خوشحالی سوت کشید، ابتدا ترانه عاشقانه \"دختر زیبا\" و سپس آهنگ \"Wusuli Boat\" را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The stability of the Ukrainian hryvnia, the ill-regulated Kazakh banking system, and Hungarian borrowers' penchant for loans in Swiss francs are subjects crowding on to policymakers' desks.
[ترجمه گوگل]ثبات گریونای اوکراین، سیستم بانکی قزاقستانی که تنظیم نشده است، و تمایل وام گیرندگان مجارستانی به وام به فرانک سوئیس، موضوعاتی است که در میز سیاستگذاران شلوغ شده است
[ترجمه ترگمان]ثبات the اوکراینی، سیستم بانکی تحت نظم و قانون بانکداری قزاقستان، و تمایل وام گیرندگان مجارستان به وام به فرانک سوئیس موضوعاتی هستند که در کنار میزه ای سیاست گذاران جمع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A few days later the Kazakh authorities issued an international warrant for his arrest.
[ترجمه گوگل]چند روز بعد مقامات قزاقستان حکم بین المللی بازداشت او را صادر کردند
[ترجمه ترگمان]چند روز بعد، مقامات قزاقستان یک حکم بین المللی برای دستگیری وی صادر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Kazakh are a semi - nomadic people who raise sheep and yaks for their main food source.
[ترجمه گوگل]قزاق ها مردمی نیمه عشایری هستند که برای منبع اصلی غذای خود گوسفند و گوسفند پرورش می دهند
[ترجمه ترگمان]قزاقی یک فرد نیمه چادرنشین است که گوسفندان و yaks را برای منبع غذایی اصلی خود پرورش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 1920, the area of present-day Kazakhstan became an autonomous republic within Russia and, in 193 became the Kazakh Soviet Socialist Republic.
[ترجمه گوگل]در سال 1920، منطقه قزاقستان کنونی به یک جمهوری خودمختار در داخل روسیه تبدیل شد و در سال 193 به جمهوری سوسیالیستی شوروی قزاقستان تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲۰ این کشور تبدیل به یک جمهوری خودمختار در روسیه شد و در سال ۱۹۳ میلادی به جمهوری سوسیالیستی قزاقستان تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A comparative study on the vowel systems of kazakh language and kirgiz language shows that these two languages have quite close linguistic relationship. However, they are relatively independent.
[ترجمه گوگل]بررسی تطبیقی ​​سیستم های مصوت زبان قزاقستانی و زبان کرگیزی نشان می دهد که این دو زبان رابطه زبانی کاملاً نزدیکی دارند با این حال، آنها نسبتا مستقل هستند
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه تطبیقی در مورد سیستم های vowel زبان قزاق و زبان kirgiz نشان می دهد که این دو زبان رابطه زبانی کاملا نزدیکی دارند با این حال، آن ها نسبتا مستقل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In this letter, he had stated that ??The Kazakh Khanate is much more powerful than the other Central Asian Khanates ?.
[ترجمه گوگل]وی در این نامه گفته بود که خانات قزاق بسیار قدرتمندتر از سایر خانات آسیای میانه است
[ترجمه ترگمان]در این نامه، او گفته بود؟ آیا این خانات قزاق نسبت به دیگر کشورهای آسیای میانه قدرتمندتر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس