kart


ارابه، گاری، چهار چرخه (موتوری یا بی موتور)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, lightweight, gas-powered, four-wheeled vehicle used for racing or recreation; go-cart.

جمله های نمونه

1. Run the kart cuts image plate well or not?
[ترجمه گوگل]صفحه تصویر برش کارت به خوبی اجرا شود یا خیر؟
[ترجمه ترگمان]برنامه برش kart را به خوبی اجرا کنید یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I was helped into the three-wheeled kart, which was fitted with a sail to suit the wind speed.
[ترجمه گوگل]به من کمک کردند تا سوار کارت سه چرخ شوم که بادبانی متناسب با سرعت باد در آن تعبیه شده بود
[ترجمه ترگمان]من به سه kart wheeled کمک کردم که با بادبان برای سرعت باد مناسب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Kart was praised as a master portraitist, often working in black and white, influenced by great painters of the past.
[ترجمه گوگل]کارت به‌عنوان یک پرتره‌نگار چیره‌دست، اغلب سیاه و سفید، تحت تأثیر نقاشان بزرگ گذشته، مورد ستایش قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]کارت تک portraitist، که اغلب در کارت سیاه و سفید کار می کرد، تحت تاثیر نقاشان بزرگ گذشته قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The three-wheeled kart is directed with a steering wheel while a sheet rope, attached to the sail, controls the speed.
[ترجمه گوگل]کارت سه چرخ با یک فرمان هدایت می شود در حالی که یک طناب ورقه ای که به بادبان متصل است، سرعت را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]چرخ سه چرخ با فرمان فرمان هدایت می شود در حالی که یک طناب پارچه ای متصل به بادبان ها، سرعت را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Kart Seppel graduated as a ceramics and applied - art artist from Tallinn Art University, Estonia, in 199
[ترجمه گوگل]کارت سپل به عنوان یک هنرمند سرامیک و هنر کاربردی از دانشگاه هنر تالین، استونی، در سال 199 فارغ التحصیل شد
[ترجمه ترگمان]از دانشگاه استونی آرت، استونی، در شماره ۱۹۹ به عنوان یک هنرمند سرامیک و هنرهای کاربردی فارغ التحصیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The record-breaking electric kart, or e-kart, is called the Linde E1 and was produced specifically for the attempt.
[ترجمه گوگل]کارت‌شکنی برقی یا e-kart، Linde E1 نامیده می‌شود و به طور خاص برای این تلاش تولید شده است
[ترجمه ترگمان]The -، یا e - kart، the نامیده می شود و به طور خاص برای این تلاش تولید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Run the kart changes marathon SR telecommunication 150 mark 2 area! Speed knowing!
[ترجمه گوگل]دویدن کارت تغییرات ماراتن SR مخابرات 150 علامت 2 منطقه! سرعت دانستن!
[ترجمه ترگمان]اجرای این برنامه، دو ماراتن با فاصله ۱۵۰ امتیاز را تغییر می دهد سرعت آگاهی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He hopes his designs will be a winner at indoor kart arenas throughout the United Kingdom.
[ترجمه گوگل]او امیدوار است که طرح‌هایش در عرصه‌های کارت کارت سرپوشیده در سراسر بریتانیا برنده باشد
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است که طراحی های او در سالن های سرپوشیده kart در سراسر انگلستان برنده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Obviously my children should be able to tell the difference between Super Mario Kart and the real world.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که فرزندان من باید بتوانند تفاوت بین Super Mario Kart و دنیای واقعی را تشخیص دهند
[ترجمه ترگمان]واضح است که فرزندان من باید بتوانند تفاوت بین سوپر ماریو Kart و دنیای واقعی را بازگو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Games that were positively correlated with happier girls included Mario Kart, Wii Sports and Guitar Hero.
[ترجمه گوگل]بازی هایی که ارتباط مثبتی با دختران شادتر داشتند شامل Mario Kart، Wii Sports و Guitar Hero بودند
[ترجمه ترگمان]بازی هایی که به طور مثبت با دختران خوشحال تر همراه بودند شامل ماریو Kart، Wii Sports و قهرمان گیتار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As the producer of games like Nintendogs and Mario Kart, Konno's background is in software development.
[ترجمه گوگل]به عنوان تولید کننده بازی هایی مانند Nintendogs و Mario Kart، پیشینه Konno در توسعه نرم افزار است
[ترجمه ترگمان]به عنوان تولید کننده بازی ها مانند Nintendogs و ماریو Kart، پیشینه s در توسعه نرم افزار قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Though many are not sports items, I became more and more brave. That's why for a time I was fond of riding horse, pop kart and skiing, for they are all in relation to high speed and technique.
[ترجمه گوگل]اگرچه بسیاری از وسایل ورزشی نیستند، اما من بیشتر و بیشتر شجاع شدم به همین دلیل بود که مدتی به اسب سواری، پاپ کارت و اسکی علاقه داشتم، زیرا همه آنها با سرعت و تکنیک بالا ارتباط دارند
[ترجمه ترگمان]با اینکه بسیاری از آن ها اقلام ورزشی نیستند، من بیشتر و بیشتر شجاع شدم به همین دلیل است که من به اسب سواری علاقه داشتم، kart و اسکی کنم، چون همه آن ها در ارتباط با سرعت و تکنیک بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small racing motorcar

پیشنهاد کاربران

ماشین های توی کارتینگ
ماشین مسابقه ای بدون سقف

بپرس