kampong

/ˈkæmpɒŋ//ˈkæmpɒŋ/

(در شبه جزیره ی ماله) دهکده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small Malay village or community.

جمله های نمونه

1. Real kampongs don't have roads," said Sng Mui Hong, owner of the land of Kampong Buangkok, gesturing to the dirt path which runs through the village.
[ترجمه گوگل]کامپونگ‌های واقعی جاده ندارند
[ترجمه ترگمان]Sng mui، مالک زمین های Kampong Buangkok، به مسیر کثیفی که از روستا عبور می کند اشاره کرد و گفت: \" kampongs واقعی جاده ها ندارند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One such example is the Kampong Cham bridge in Cambodia, which connects two islands in the region and holds the distinction of being the longest bamboo bridge in the world.
[ترجمه گوگل]یکی از این نمونه ها پل کامپونگ چم در کامبوج است که دو جزیره را در این منطقه به هم متصل می کند و طولانی ترین پل بامبو در جهان است
[ترجمه ترگمان]یکی از این نمونه ها پل Kampong در کامبوج است که دو جزیره را در منطقه به هم متصل می کند و دارای بلندترین پل بامبو در جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We then headed to Kampong Cham with its impressive Mekong-spanning bridge; the river here is magnificent, brooding, massive.
[ترجمه گوگل]سپس به سمت کامپونگ چام با پل چشمگیرش که در مکونگ قرار داشت، حرکت کردیم رودخانه اینجا باشکوه، جوینده، عظیم است
[ترجمه ترگمان]سپس به سوی پل Cham رفتیم، با spanning impressive Mekong، رودخانه در اینجا بسیار باشکوه و سنگین و سنگین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The 13-year-old girl, from Ponhea Kreak district in Kampong Cham province, developed symptoms on 2 April and was hospitalized the following day.
[ترجمه گوگل]این دختر 13 ساله اهل منطقه پونهیا کریک در استان کامپونگ چام در 2 آوریل علائم بیماری را بروز داد و روز بعد در بیمارستان بستری شد
[ترجمه ترگمان]این دختر ۱۳ ساله، از ناحیه Ponhea Kreak در استان Kampong خان، در ۲ آوریل علائم بیماری را به وجود آورد و روز بعد در بیمارستان بستری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Masjid Kampong Sungai Keun Mosque in Brunei is made of white marble and gold.
[ترجمه گوگل]مسجد Kampong Sungai Keun در برونئی از سنگ مرمر سفید و طلا ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]مسجد Masjid Keun در برونئی از مرمر سفید و طلا ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you don't, he says you are from kampong.
[ترجمه گوگل]اگر نداری، می گوید اهل کامپونگ هستی
[ترجمه ترگمان]اگه این کارو نکنی، اون می گه که تو اهل kampong
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Upon arrival you will have the local kampong style breakfast.
[ترجمه گوگل]به محض ورود، صبحانه محلی به سبک کامپونگ میل کنید
[ترجمه ترگمان]پس از رسیدن صبحانه، شما صبحانه سبک kampong را خواهید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Campus, as a beautiful sunshine kampong, is full of youth and vigour, passion and dream.
[ترجمه گوگل]پردیس، به عنوان یک کامپونگ آفتابی زیبا، مملو از جوانی و نشاط، اشتیاق و رویا است
[ترجمه ترگمان]پردیس، به عنوان یک نور خورشید زیبا، مملو از جوانی و انرژی، شور و شوق و رویا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Coconut trees, banana trees, wooden hut, beach and white sand - Kampong life style.
[ترجمه گوگل]درختان نارگیل، درختان موز، کلبه چوبی، ساحل و ماسه سفید - سبک زندگی کامپونگ
[ترجمه ترگمان]درختان نارگیل، درختان موز، کلبه چوبی، ساحل چوبی و سبک زندگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. SINGAPORE (Reuters) - Chillis and limes grow in a lush garden between colorful cement houses with leaking metal roofs in Kampong Buangkok, a village with no roads or computers.
[ترجمه گوگل]سنگاپور (رویترز) - فلفل و لیموترش در باغی سرسبز بین خانه‌های سیمانی رنگارنگ با سقف‌های فلزی نشتی در کامپونگ بوانگکوک، روستایی بدون جاده یا کامپیوتر، رشد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]سنگاپور (رویترز)- Chillis و لیمو در باغی پر از طراوت بین خانه های سیمانی و رنگارنگ با چکه کردن سقف فلزی در Kampong Buangkok، روستایی با هیچ جاده یا کامپیوتر، رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was Stamford Raffles who brought him to Singapore to be installed as the Sultan and the British even built a palace for him in Kampong Glam .
[ترجمه گوگل]این استمفورد رافلز بود که او را به سنگاپور آورد تا به عنوان سلطان نصب شود و بریتانیایی ها حتی یک قصر برای او در کامپونگ گلم ساختند
[ترجمه ترگمان]این را فلز به عهده داشت که او را به سنگاپور آورده بود تا چون سلطان و بریتانیا کاخی برای او در Kampong Glam ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The case, which was fatal, occurred in a 3-year-old girl from Kampong Speu Province, west of Phnom Penh in the southern part of the country.
[ترجمه گوگل]این مورد که مرگبار بود در یک دختر 3 ساله از استان کامپونگ اسپئو در غرب پنوم پن در بخش جنوبی این کشور رخ داد
[ترجمه ترگمان]این پرونده که مرگبار بود در یک دختر ۳ ساله از استان Kampong Speu در غرب پنوم پن در بخش جنوبی کشور رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So now, Vuthy and his wife can afford a high school education and private tutoring for two of his four children, who are studying in Kampong Speu province, 30 kilometers southwest of Kiri Thmey.
[ترجمه گوگل]بنابراین اکنون، ووتی و همسرش می‌توانند برای دو نفر از چهار فرزندش که در استان کامپونگ اسپئو، 30 کیلومتری جنوب غربی Kiri Thmey در حال تحصیل هستند، تحصیلات دبیرستانی و تدریس خصوصی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، Vuthy و همسرش می توانند هزینه تحصیل دبیرستانی و آموزش خصوصی را برای دو فرزند خود که در استان Kampong Speu واقع در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی of Thmey تحصیل می کنند، تقبل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Why was there a Sultan living in Singapore and an Istana Kampong Glam?
[ترجمه گوگل]چرا سلطانی در سنگاپور زندگی می کرد و ایستانا کامپونگ گلم؟
[ترجمه ترگمان]چرا یک سلطان در سنگاپور زندگی می کرد و an Kampong Glam؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• malaysian village

پیشنهاد کاربران

بپرس