kerb

/ˈkɜːrb//kɜːb/

معنی: حاشیه پیاده رو
معانی دیگر: (انگلیس) رجوع شود به: curb، جدول

جمله های نمونه

1. The driver bumped the kerb while reversing.
[ترجمه بهنام اسحاقی] راننده وقتی داشت دنده عقب میرفت به جدول خیابان برخورد کرد.
|
[ترجمه گوگل]راننده در هنگام دنده عقب به جاده برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]راننده جدول را با دنده عقب کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The car bumped against the kerb.
[ترجمه بهنام اسحاقی] خودرو با حاشیه خیابان ( جدول ) برخورد کرد.
|
[ترجمه گوگل]ماشین به حاشیه برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل روی جدول ضرب گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The boy sat on the kerb and watched the cars go by.
[ترجمه بهنام اسحاقی] پسر بر روی جدول خیابان نشست و عبور خودرو ها را تماشا کرد.
|
[ترجمه گوگل]پسر روی حاشیه نشست و ماشین ها را تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]پسر روی جدول نشست و اتومبیل را تماشا کرد که می گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Park about nine inches clear of the kerb.
[ترجمه گوگل]حدود 9 اینچ دور از حاشیه پارک کنید
[ترجمه ترگمان]حدود ۹ اینچ از جدول فاصله داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was arrested for kerb crawling.
[ترجمه گوگل]او به دلیل خزیدن در محدوده دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]به خاطر پیاده رو به کار افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The car hit the kerb, rolled over and came to rest in a ditch.
[ترجمه گوگل]ماشین به حاشیه رسید، واژگون شد و در یک گودال استراحت کرد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به جدول برخورد کرد، غلتی زد و به داخل یک گودال آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He clipped the edge of the kerb with his front tyre.
[ترجمه گوگل]با لاستیک جلویش لبه ی پیاده رو قیچی کرد
[ترجمه ترگمان]لبه جدول را با لاستیک های جلویی خود محکم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The car pulled away from the kerb.
[ترجمه گوگل]ماشین از حاشیه دور شد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل از روی جدول کنار رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I parked at the kerb and waited.
[ترجمه گوگل]کنار خیابان پارک کردم و منتظر ماندم
[ترجمه ترگمان]کنار جدول پارک کردم و منتظر ماندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The car's tyres grazed the kerb.
[ترجمه گوگل]لاستیک های ماشین حاشیه را می چرندند
[ترجمه ترگمان]لاستیک های اتومبیل جدول پیاده رو را grazed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Make sure you park clear of the kerb.
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که دور از حاشیه پارک کرده اید
[ترجمه ترگمان] مطمئن شو که روی جدول پارک می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The car mounted the kerb and knocked over a pedestrian.
[ترجمه گوگل]خودرو سوار بر پیاده رو شد و به عابر پیاده برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل روی جدول بالا رفت و بر زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They stood on the kerb waiting to cross the road.
[ترجمه گوگل]آنها روی حاشیه ایستادند و منتظر عبور از جاده بودند
[ترجمه ترگمان]روی جدول ایستاده بودند تا از جاده عبور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She put a kerb on her spending.
[ترجمه گوگل]خرجش را محدود کرد
[ترجمه ترگمان]جدول spending را روی جدول نهاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حاشیه پیاده رو (اسم)
curb, kerb

تخصصی

[زمین شناسی] جدول حاشیه خیابان

انگلیسی به انگلیسی

• (british) raised edge of a sidewalk (also curb)
the kerb is the part of a pavement that is immediately next to the road.

پیشنهاد کاربران

curb ( North American English ) , or kerb ( Commonwealth English except Canada; see spelling differences )
the edge of a raised path nearest the road
لبه پیاده رو ( جدول )
جدول ( Curb در آمریکای شمالی و Kerb در کشورهای مشترک المنافع به جز کانادا ) ، لبه ای است که در آن پیاده رو یا جاده بلندتر و دیواره میانی با یک خیابان یا جاده دیگری برخورد می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

He slipped off the kerb and into traffic.

kerbkerb
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/kerb
جدول ( کنار خیابان ها و کوچه ها )
kerb ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: جدول
تعریف: مکعب‏مستطیل بتنی برای جداسازی سطوح سواره‏رو از پیاده‏رو و باغچه

بپرس