justiciable

/dʒəˈstɪʃiːəbəl//dʒʌsˈtɪʃɪəbl/

قابل پیگیری قضایی، قابل تعقیب در دادگاه، قابل دادرسی، قابل محاکمه، تحت محاکمه، کسیکه تابع یادرقلمرو

جمله های نمونه

1. That offence is not justiciable in a federal court.
[ترجمه Shine] این جرم در دادگاه فدرال قابل رسیدگی نیست.
|
[ترجمه گوگل]این جرم در دادگاه فدرال قابل توجیه نیست
[ترجمه ترگمان]این جرم در یک دادگاه فدرال مطرح نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The right to health is justiciable in some degree analyzing from the three angles of its nature, the limited resource and the separation of powers.
[ترجمه گوگل]حق بر سلامتی تا حدودی با تحلیل از سه جنبه ماهیت آن یعنی محدودیت منابع و تفکیک قوا قابل توجیه است
[ترجمه ترگمان]حق دسترسی به سلامت در برخی از درجات طبیعت آن، منابع محدود و تفکیک قوا justiciable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My friend says that offence is not justiciable in a federal court.
[ترجمه گوگل]دوست من می گوید که جرم در دادگاه فدرال قابل رسیدگی نیست
[ترجمه ترگمان]دوستم می گوید که جرم در یک دادگاه فدرال غیرقابل تحمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The implementation of economic, social, and cultural sights relies mainly on legislative and administrative measures, moreover, some rights are justiciable in contracting states.
[ترجمه گوگل]اجرای مناظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عمدتاً متکی به تدابیر قانونی و اداری است و همچنین برخی از حقوق در کشورهای متعاهد قابل توجیه است
[ترجمه ترگمان]کاربرد مناظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به طور عمده بر اقدامات قانونی و اجرایی تکیه دارد، به علاوه برخی از حقوق در کشورهای طرف قرارداد تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Self-conscious dialectical thinking consciousness made Ji Yun' s literature criticism justiciable, mile and understanding.
[ترجمه گوگل]آگاهی تفکر دیالکتیکی خودآگاه، نقد ادبیات جی یون را قابل توجیه، مایل و قابل درک کرد
[ترجمه ترگمان]آگاهی خود از تفکر دیالکتیکی به نقد ادبیات به justiciable، میل و تفاهم (Ji)تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pursuant tos 2 the act of making copies of works available to the public must take place in Hong Kong for it to be justiciable before the Hong Kong courts.
[ترجمه گوگل]بر اساس بند 2، عمل در دسترس قرار دادن نسخه هایی از آثار برای عموم باید در هنگ کنگ انجام شود تا در دادگاه های هنگ کنگ قابل رسیدگی باشد
[ترجمه ترگمان]در پی tos ۲، اقدام ساخت نسخه هایی از آثار موجود برای عموم مردم باید در هنگ کنگ انجام شود تا به دادگاه هنگ کنگ واریز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] (اختلاف یا دعوای) قابل رسیدگی در دادگاه

انگلیسی به انگلیسی

• able to be settled judicially, able to be tried in a court of law

پیشنهاد کاربران

بپرس