just around the corner


1- مجاور، در نزدیکی، نزدیک، 2- زود، (از نظر زمان) نزدیک، عنقریب

پیشنهاد کاربران

There is a grocery store just around the corner یک بقالی همین گوشه کنارها هست.
I live just around the corner من زندگی میکنم همین بغل ( همین حوالی )
I knew a grocery store just around the corner that I frequented here من یه بقالی بلد بودم که همش میومدم ( زیاد رفت و آمد میکردم ) اینجا.
همین دور و ورا
با توجه به متن میتونه معنی ( ( از این رو ) ) را بدهد
در این اطراف، نزدیک، در نزدیکی، نبش چهارراه، سر نبش، سر چهارراه
درست سر پیچ
همین سر پیچ

درست سرپیچ است
همین سرپیچ است
نبش میدان
نزدیک به
به زودی

او همین نزدیکی است
سر کوچه
همین بغل
همین نزدیکی ها
همین جا
همین گوشه کنارها
به همین نزدیکی
به همین زودی

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس