jumpsuit

/ˈdʒʌmpˌsuːt//ˈdʒʌmpsuːt/

روپوش (ویژه ی تکاوران و مکانیک ها و چتربازان و غیره که شلوار و بالاتنه ی آن یک تکه است)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a one-piece garment worn by parachutists.

(2) تعریف: a casual garment for men or women that is similar to this.

جمله های نمونه

1. The baby, dressed in a flowery jumpsuit, waved her rattle.
[ترجمه گوگل]کودک با لباسی گلدار، جغجغه اش را تکان داد
[ترجمه ترگمان]بچه که لباس گل دار پوشیده بود، سر تکان داد و سرش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Just wearing the Falcons' jumpsuit gives you confidence.
[ترجمه گوگل]فقط پوشیدن کت و شلوار فالکون به شما اعتماد به نفس می دهد
[ترجمه ترگمان]فقط پوشیدن لباس شاهین به شما اعتماد به نفس می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A short, energetic woman in a suede jumpsuit entered carrying an awkward canvas bag.
[ترجمه گوگل]زنی قد کوتاه و پرانرژی با لباس جیر در حالی که یک کیف پارچه ای ناجور به همراه داشت وارد شد
[ترجمه ترگمان]زن کوتاه قد و پر جنب و جوشی که با لباس جیر پوشیده شده بود وارد یک کیسه کرباسی کثیف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He sewed a jumpsuit and mittens for this super - cat who obviously loved this game.
[ترجمه گوگل]او برای این سوپر گربه که آشکارا عاشق این بازی بود، لباس و دستکش دوخت
[ترجمه ترگمان]او برای این سوپر گربه که مشخصا عاشق این بازی بود، یک لباس و دستکش می دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I was wearing a purple jumpsuit, high heeled shoes, and lots of makeup.
[ترجمه گوگل]من یک کت و شلوار بنفش پوشیده بودم، کفش های پاشنه بلند و آرایش زیادی پوشیده بودم
[ترجمه ترگمان]من یک لباس بنفش، کفش های پاشنه بلند و لوازم آرایشی زیادی به تن داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is wearing an orange prison jumpsuit and lying on a prison bunk.
[ترجمه گوگل]او یک لباس نارنجی زندان به تن دارد و روی تخت خواب دراز کشیده است
[ترجمه ترگمان]اون یه لباس نارنجی پوشیده و روی تخت زندان افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. SHOWTIME Jumpsuit Jazz Tap Ice Skate Dance Costume New!
[ترجمه گوگل]لباس رقص اسکیت روی یخ SHOWTIME جدید!
[ترجمه ترگمان]جاز: رقص جاز، رقص لباس رقص!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A jumpsuit is a one-piece garment that generally features long sleeves and full leg covering.
[ترجمه گوگل]سرهنگ لباسی یک تکه است که عموما دارای آستین بلند و پوشش کامل پا است
[ترجمه ترگمان]یک لباس یک لباس یک تکه است که به طور کلی آستین های بلند و پوشش کامل پای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the poor paunchy guy had been stuffed into a jumpsuit from which he seemed to gasp for air.
[ترجمه گوگل]اما مرد بیچاره بیچاره را در یک کت و شلوار فرو کرده بودند که به نظر می رسید از آن هوا نفس می کشید
[ترجمه ترگمان]اما مرد قوی هیکلی با لباس زیر و پوشیده شده بود که انگار نفس نفس می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But Adams also acknowledged that he ordered agents to escort McVeigh out of the courthouse in a bright orange jumpsuit.
[ترجمه گوگل]اما آدامز همچنین اذعان کرد که به ماموران دستور داده بود مک وی را با یک لباس نارنجی روشن از دادگاه اسکورت کنند
[ترجمه ترگمان]اما آدامز همچنین تایید کرد که به ماموران دستور داد تا مک وی را از دادگاه در یک لباس نارنجی روشن همراهی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Westmoreland turns away and hunches over, blood soaking through his jumpsuit.
[ترجمه گوگل]وست مورلند روی می‌چرخد و قوز می‌کند، در حالی که خون در کت و شلوارش خیس می‌شود
[ترجمه ترگمان]پوستش می چرخد و قوز می کند، و خون روی لباسش را خیس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At first glance, it may look like a mere souped-up jumpsuit.
[ترجمه گوگل]در نگاه اول، ممکن است شبیه یک کت و شلوار ساده به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]در نگاه اول، ممکنه شبیه لباس souped باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It did seem absurd to imagine Ethan wearing an orange jumpsuit and sitting in a jail cell for inflicting a harm that was mostly in her head anyway.
[ترجمه گوگل]تصور اینکه اتان یک لباس سرهمی نارنجی پوشیده و به خاطر آسیبی که بیشتر در سرش بود در یک سلول زندان نشسته بود، پوچ به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]این کار احمقانه به نظر می رسید که ایتن لباس نارنجی به تن کرده و در سلول زندان که بیشتر از همه به سرش ضربه زده بود، دست و پا می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Only men who have worn a ski suit understand how complicated it is for a woman to go to the bathroom when she's wearing a jumpsuit.
[ترجمه گوگل]فقط مردانی که کت و شلوار اسکی پوشیده اند می فهمند که رفتن به دستشویی برای یک زن در حالی که لباس سرهمی به تن دارد چقدر پیچیده است
[ترجمه ترگمان]تنها مردانی که کت و شلوار اسکی می پوشند درک می کنند چقدر برای یک زن پیچیده است که به حمام برود، در حالی که یک لباس بر تن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• full bodysuit worn by parachuters (worn during the time of parachuting); women's overalls
a jump suit is a piece of clothing in the form of a top and trousers in one continuous piece.

پیشنهاد کاربران

Elvis presley's iconic jumpsuits are a symbol of the 1970s
لباسهای سرهمی مشهور الویس پریسلی نمادی از دهه ۱۹۷۰ هستند
لباس کار سرهم
لباس سرهمی
overall
لباس خواب
لباس یکسره که در جلو یا پشت زیپ دارد

بپرس