jazzy

/ˈdʒæzi//ˈdʒæzi/

معنی: جاز مانند
معانی دیگر: دارای ویژگی های موسیقی جاز، نمایشی و سطحی، چشمگیر ولی کم مایه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: jazzier, jazziest
مشتقات: jazzily (adv.), jazziness (n.)
(1) تعریف: having the nature or form of jazz.

- The band played jazzy renditions of some traditional songs.
[ترجمه گوگل] این گروه اجرای جازی برخی از آهنگ های سنتی را اجرا کرد
[ترجمه ترگمان] گروه jazzy از برخی از آوازهای سنتی را به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (slang) fancy or showy.
مشابه: flash

- That's a jazzy shirt you've got on!
[ترجمه دکتر رجایی] عجب پیراهن توی چشمی پوشیدی!
|
[ترجمه گوگل] این یک پیراهن جازی است که شما به تن کرده اید!
[ترجمه ترگمان] عجب پیراهن نازکی داری!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. That's a jazzy tie you're wearing.
[ترجمه گوگل]این یک کراوات جازی است که شما می پوشید
[ترجمه ترگمان]یه tie جاز که پوشیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jazzy grooves and top-class rapping; this helped invent trip-hop and all manner of other dubious things.
[ترجمه گوگل]شیارهای جازی و رپ درجه یک؛ این به ابداع تریپ هاپ و همه چیزهای مشکوک دیگر کمک کرد
[ترجمه ترگمان]شیارهای Jazzy و رپ رده بالای؛ این به اختراع سفر - هاپ و همه انواع چیزهای مشکوک دیگر کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A jazzy Hawaiian shirt.
[ترجمه گوگل]یک پیراهن جازی هاوایی
[ترجمه ترگمان]یه shirt جاز Hawaiian
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A strange band, they rode a jazzy musical offshoot which often bordered on directionless experimentalism.
[ترجمه گوگل]یک گروه عجیب و غریب، آنها سوار یک شاخه موسیقی جازی شدند که اغلب با تجربیات بی جهت هم مرز بود
[ترجمه ترگمان]یک گروه عجیب و غریب که به جز experimentalism به جز experimentalism نبود، به راه خود ادامه می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This was less jazzy, but still cool and laid-back, exercising a more minimal and subtle sound.
[ترجمه گوگل]این صدای کمتر جازی بود، اما همچنان باحال و آرام بود و صدایی مینیمال و ظریف‌تر را اجرا می‌کرد
[ترجمه ترگمان]این کار کم تر جالب توجه بود، اما هنوز هم خنک و پشت سر هم بود، و یک صدای دقیق تر و ظریف را تمرین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The jazzy clarinet and saxophone solos of Norbert Stachel work well in setting the New Orleans milieu early on as well.
[ترجمه گوگل]تکنوازی کلارینت جازی و ساکسیفون نوربرت استاچل نیز در اوایل محیط نیواورلئان به خوبی کار می کند
[ترجمه ترگمان]The کلارینت و saxophone of از نور برت Stachel در تنظیم محیط جدید اورلئان به خوبی کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jazzy appeal: Recruits are wanted for the Lockwood Lions jazz band which was formed a year ago.
[ترجمه گوگل]جذابیت Jazzy: برای گروه جاز Lockwood Lions که یک سال پیش تشکیل شده بود، به دنبال استخدام هستند
[ترجمه ترگمان]درخواست تجدید نظر: افراد تحت تعقیب برای گروه جاز \"لاک وود Lions\" که یک سال پیش تشکیل شد، تحت تعقیب می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's a jazzy sports car.
[ترجمه گوگل]این یک ماشین اسپرت جازی است
[ترجمه ترگمان]یه ماشین جاز jazzy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Americans a melodic, jazzy way of producing sounds.
[ترجمه گوگل]آمریکایی ها روشی ملودیک و جاز برای تولید صداها
[ترجمه ترگمان]آمریکایی ها روش melodic و jazzy برای تولید صداها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Opposite me was a woman called Jasminder (Jazzy for short).
[ترجمه گوگل]روبروی من زنی بود به نام جاسمیندر (به اختصار جازی)
[ترجمه ترگمان]روبروی من زنی به نام Jasminder (Jazzy برای کوتاه)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At the time of this writing, the Jazzy API is still alpha software in version 0.
[ترجمه گوگل]در زمان نگارش این مقاله، API Jazzy هنوز نرم افزار آلفا در نسخه 0 است
[ترجمه ترگمان]در زمان نوشتن، API Jazzy هنوز هم نرم افزار آلفا در نسخه ۰ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Drummer Kevin Christiansen grounds the band, effortlessly changing time signatures with jazzy finesse, making it sound deceptively easy.
[ترجمه گوگل]درامر کوین کریستینسن گروه را زمین می زند، بدون زحمت امضاهای زمان را با ظرافت جازی تغییر می دهد، و باعث می شود که به طرز فریبنده ای به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]کوین کوین Christiansen، گروه موسیقی، بدون زحمت امضاهای زمان را با زیرکی jazzy تغییر می دهد و باعث می شود که به ظاهر فریب آمیز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Where he articulates the emotional arc of a rising arabesque with a jazzy staccato, she just doesn't get the point.
[ترجمه گوگل]در جایی که او قوس عاطفی یک عربسک در حال افزایش را با یک استاکاتوی جاز بیان می کند، او متوجه موضوع نمی شود
[ترجمه ترگمان]جایی که او خم شد و با a و staccato که با آن staccato شده و با آن حرف می زد، منظور او را متوجه نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The award for Best Mandarin Female Performer went to Hong Kong's Karen Mok, who showcased her jazzy and laid-back vocals on the CD Precious.
[ترجمه گوگل]جایزه بهترین مجری زن ماندارین به کارن موک از هنگ کنگ تعلق گرفت که آوازهای جاز و آرام خود را در CD Precious به نمایش گذاشت
[ترجمه ترگمان]این جایزه بهترین بازیگر زن آمریکایی است که به کارن mok از هنگ کنگ رفت، که آواز jazzy و آواز laid را روی سی دی با ارزش به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. With syncopation the impulse can come suddenly off the beat, and it gives it a little snap or jazzy aspect to the music.
[ترجمه گوگل]با syncopation، تکانه می تواند ناگهان از ضرب آهنگ خارج شود، و آن را کمی ضربه محکم و یا یک جنبه جازی به موسیقی می دهد
[ترجمه ترگمان]با این وجود، این حرکت ناگهانی باعث می شود که ناگهان از ضربه زدن بیرون بیاید، و آن را کمی تکان می دهد یا به آهنگ جاز گوش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جاز مانند (صفت)
jazzy

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to jazz music, characteristic of jazz music; lively, energetic (slang); fancy, flashy (slang)
if you describe something as jazzy, you mean that it is colourful and modern; an informal use.
music that is jazzy is in the style of jazz.

پیشنهاد کاربران

( عامیانه )
1. دختر جالب/ جذاب، /تحریک کننده.
2. زرق و برق دار/فانتزی/شیک.

بپرس