jet lag

/ˈdʒetˈlæɡ//ˈdʒetlæɡ/

جت زدگی (بی خوابی و ناراحتی ناشی از مسافرت طولانی با هواپیما)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a temporary disruption of biological rhythms as the result of traveling by jet airplane across several time zones.

جمله های نمونه

1. I'm still suffering from jet lag after my trip to Australia.
[ترجمه مسعود] من هنوز بعد از سفر هوایی به استرالیا از خواب زدگی و اشفتگی خواب رنج میبرم.
|
[ترجمه گوگل]بعد از سفرم به استرالیا هنوز هم از جت لگ رنج می برم
[ترجمه ترگمان]من هنوز هم پس از سفر به استرالیا از تاخیر جت رنج می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jet lag occurs because jet travel ignores the circadian timekeeper.
[ترجمه گوگل]تاخیر جت به این دلیل اتفاق می‌افتد که سفر با جت، زمان‌سنج شبانه‌روزی را نادیده می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]تاخیر جت به این دلیل رخ می دهد که سفر جت حضور و غیاب را نادیده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I staved off jet lag with a bath and an early night.
[ترجمه محمد حاتم وند] با یک حمام و خواب زودهنگام شب، خستگی ناشی از پرواز طولانی رو پشت سر گذاشتم.
|
[ترجمه ZZ] با حمام کردن و زود خوابیدن، توانستم هواپیما زدگی را پشت یر بگذارم
|
[ترجمه گوگل]من با حمام کردن و یک شب زود از جت لگ جلوگیری کردم
[ترجمه ترگمان]با یک حمام و یک شب خیلی زود از هواپیما پیاده شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jet lag is caused because the body clock does not readjust immediately to the time change.
[ترجمه گوگل]جت لگ به این دلیل ایجاد می شود که ساعت بدن بلافاصله با تغییر زمان تنظیم نمی شود
[ترجمه ترگمان]تاخیر جت به این دلیل است که ساعت بدن فورا با تغییر زمان سازگاری ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'm suffering from jet lag but I'll feel better after a good night's sleep.
[ترجمه گوگل]من از جت لگ رنج می برم اما بعد از یک خواب راحت احساس بهتری دارم
[ترجمه ترگمان]من از پرواز jet رنج می برم، اما بعد از خواب شبانه حالم بهتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I felt completely disorientated with the jet lag.
[ترجمه گوگل]با جت لگ کاملاً منحرف شدم
[ترجمه ترگمان]من کاملا گیج شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Of course, George may have had jet lag.
[ترجمه گوگل]البته ممکن است جورج جت لگ داشته باشد
[ترجمه ترگمان]البته، جورج هم ممکن است دچار تاخیر جت شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The jet lag induces a mild form of hallucination.
[ترجمه گوگل]جت لگ نوعی توهم خفیف را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]تاخیر جت باعث ایجاد یک شکل خفیف از توهم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Actress Lindsay Wagner revealed her recipe to combat jet lag: Epsom salts and baking soda poured into a hot bath.
[ترجمه گوگل]لیندسی واگنر، هنرپیشه، دستور العمل خود را برای مبارزه با جت لگ فاش کرد: نمک اپسوم و جوش شیرین در حمام داغ ریخته می‌شود
[ترجمه ترگمان]هنرپیشه زن \"لیندزی واگنر\" دستورالعمل خود را برای مبارزه با تاخیر جت اعلام کرد: نمک اپسوم و جوش شیرین به حمام داغ ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The symptoms of jet lag result from a temporary disruption of these rhythms.
[ترجمه گوگل]علائم جت لگ ناشی از اختلال موقتی این ریتم هاست
[ترجمه ترگمان]علایم تاخیر جت ناشی از قطع موقت این ریتم های است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The first week is hell; jet lag and a sluggish nausea I can't explain.
[ترجمه گوگل]هفته اول جهنم است جت لگ و حالت تهوع تنبلی که نمی توانم توضیح دهم
[ترجمه ترگمان]هفته اول جهنم است؛ پرواز با سرعت و یک حالت تهوع اور که نمی توانم توضیح دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's jet lag and it affects nearly everyone on long-haul flights.
[ترجمه گوگل]این جت لگ است و تقریباً همه را در پروازهای طولانی تحت تأثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این یک تاخیر جت است و تقریبا همه افراد در پروازهای طولانی را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Social jet lag is described as the difference between biological time and external requirements.
[ترجمه گوگل]جت لگ اجتماعی به عنوان تفاوت بین زمان بیولوژیکی و نیازهای خارجی توصیف می شود
[ترجمه ترگمان]تاخیر جت اجتماعی به عنوان تفاوت بین زمان زیستی و الزامات خارجی توصیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Owing to jet lag, I left so tired.
[ترجمه گوگل]به خاطر جت لگ، خیلی خسته رفتم
[ترجمه ترگمان]به خاطر تاخیر جت، من خیلی خسته شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• feeling of exhaustion and disorientation caused by travelling between time zones
feeling of physical exhaustion and disorientation caused by travelling between time zones
jetlag is a feeling of confusion and tiredness that people experience after a long journey in an aeroplane, especially when they cross time zones.

پیشنهاد کاربران

خستگی پرواز {ناشی از اختلاف ساعت}
مثال:
The only bad thing is the jet lag.
تنها بدی که هست خستگی پرواز است.
پرواززدگی.
خستگی شدیدی که فرد پس از یک پرواز طولانی در مناطق زمانی مختلف احساس میکنه. تغییرات ریتم شبانه روزی بدن انسان به هم میریزه و تنظیم خواب فرد به هم میخوره. مهم ترین دلیل پرواززدگی به هم خوردن ساعت بیولوژیک بدنه.
مثال:
she was suffering from jet lag and needed to rest
اختلالی که توی خواب به وجود میاد در اثر مسافرت. مثلا شما اگه از اینجا برین یک کشوری ک تو زمان روز ایران اونجا شبه مشکل خواب پیدا میکنین و خوابتون نامنظم میشه که بهش jet lag میگن فعلش هم get
Every time I fly, I get really bad jet lag
احساس بی خوابی سفری طولانی ( درپرواز )
jet lag ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: پرواززدگی
تعریف: وضعیتی که در سفرهای هوایی طولانی براثر گذر از چند منطقۀ زمانی ( time zons ) و در نتیجۀ اختلال در نظم طبیعی بدن برای برخی از مسافران پیش می آید
خستگی بعد پرواز
پرواززدگی یا جت لگ
خستگی ناشی از سفر های طولانی با هواپیما
خستگی ناشی از پرواز
خستگی بعد از پرواز به کشوری دیگر و به خاطر اختلاف زمان
I’m suffering from jet lag but I’ll feel better after a good night’s sleep
اختلاف زمانی
اب به اب شدن
خستگی ناشی از سردرد و بیماری

Extreme tiredness and other physical
effects felt by a person after a long flight
across several time zones.
خستگی شدید و دیگر اثرات فیزیکی ( بهم خوردن زمان خواب و بیداری ) که فرد بعد از یک پرواز طولانی در چندین منطقه زمانی احساس می کند.
extreme tiredness and other physical effects felt by a person after a long flight
across several time zones.
خستگی شدید و دیگر اثرات فیزیکی ( بهم خوردن زمان خواب و بیداری ) که فرد بعد از یک پرواز طولانی در چندین منطقه زمانی احساس می کند.
پرواز زدگی
خستگی ناشی ازپروازطولانی واختلاف ساعت
به هم خوردن ساعت خواب فیزیولوژیکی بدن بر اثر مسافرت طولانی با هواپیما
در اصطلاح به بهم خوردن زمان خواب در اثر اختلاف ساعت بین کشور مبدا و مقصد ایجاد میشود میگویند
خستگی ناشی از سفر هوایی
خستگی پا ( پزشکی )
خستگی از پرواز طولانی
احساس خستگی، فرسودگی و اختلال در خواب در اثر مسافرت طولانی با هواپیما که در نتیجه منجر به تغییر ساعت بیولوژیک بدن ( ریتم خواب و بیداری ) میگردد.
معنی:خستگی ناشی از یک جا نشستن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس