jaws

جمله های نمونه

1. his jaws were locked
آرواره هایش قفل شده بود.

2. a snake's jaws open wide
آرواره های مار خیلی باز می شود.

3. he clamped his jaws shut
او دو فک خود را محکم بست.

4. to unlock clenched jaws
فک های به هم فشرده را از هم گشودن

5. he sank into the jaws of danger
او در کام خطر فرو رفت.

6. the shark moved toward the swimmer, jaws agape
کوسه با فک های باز به سوی شناگر حرکت کرد.

7. he placed the screw between the two jaws of the pliers
او پیچ را میان دو زبانه ی گازانبر گذاشت.

8. when they saw their uncle's ghost, their jaws dropped
وقتی که روح عمویشان را دیدند دهانشان از شگفتی باز ماند.

9. The fish has strong jaws and sharp interlocking teeth.
[ترجمه گوگل]این ماهی دارای آرواره های قوی و دندان های تیز به هم پیوسته است
[ترجمه ترگمان]ماهی ها آرواره قوی و دندان های تیز به هم پیوسته دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fire fighters used the Jaws of Life to free the trapped victims.
[ترجمه گوگل]آتش نشانان از Jaws of Life برای رهایی قربانیان گرفتار استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]مبارزان آتش نشانی از آرواره ها استفاده می کردند تا قربانیان به دام افتاده را آزاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She had saved him from the jaws of death.
[ترجمه گوگل]او را از چنگال مرگ نجات داده بود
[ترجمه ترگمان]او را از چنگال مرگ نجات داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She had her jaws wired together so that she wouldn't be able to eat.
[ترجمه گوگل]آرواره هایش را به هم وصل کرده بود تا نتواند غذا بخورد
[ترجمه ترگمان]آرواره هایش را به هم وصل کرده بود تا بتواند چیزی بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was saved from the jaws of death.
[ترجمه گوگل]او از چنگال مرگ نجات یافت
[ترجمه ترگمان]از آرواره های مرگ نجات یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The slavering jaws of the guard dog stopped anyone going near.
[ترجمه گوگل]آرواره های بردگی سگ نگهبان هر کسی را که نزدیک می شد متوقف کرد
[ترجمه ترگمان]آرواره لرزان سگ نگهبان کسی را متوقف کرد که به آن نزدیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The shark snapped its jaws shut.
[ترجمه گوگل]کوسه آرواره هایش را بست
[ترجمه ترگمان]شارک آرواره هایش را به هم فشرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The dog locked its jaws on her leg and wouldn't let go.
[ترجمه گوگل]سگ آرواره هایش را روی پایش قفل کرد و رها نکرد
[ترجمه ترگمان]سگ آرواره هایش را روی پایش قفل کرد و رهایش نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] گیره - فنر ماکوی اتوماتیک - فک

انگلیسی به انگلیسی

• 1975 film directed by steven spielberg (starring richard dreyfuss and roy scheider)
something which resembles a pair of jawbones; something which opens and closes or grips in a jawlike manner

پیشنهاد کاربران

فکین
آرواره بیشتر کاربرد داره ولی فک و دهان هم میشه گفت
ارواره، فک
زبانه، دهانه، فک، دهان، کام
The then struggled frantically to pull open the jaws of the crack that held poor Merry.
آنها سپس دیوانه وار تلاش کردند تا دهانه شکاف که مری بیچاره را نگه داشته بود، باز کنند.

بپرس