irish

/ˈaɪˌrɪʃ//ˈaɪrɪʃ/

معنی: ایرلندی، ایرلندی
معانی دیگر: (وابسته به ایرلند و مردم و فرهنگ آن) ایرلندی، رجوع شود به: irish gaelic، گویش ایرلندی (از زبان انگلیسی)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to Ireland or its people, culture, language, or the like.
اسم ( noun )
(1) تعریف: (used with a pl. verb) the natives or citizens of Ireland, or the descendants thereof, collectively (usu. prec. by the).

(2) تعریف: the Celtic language of Ireland; Irish Gaelic.

جمله های نمونه

1. They began making overtures to the Irish government.
[ترجمه گوگل]آنها شروع به پیشنهاداتی برای دولت ایرلند کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها شروع به پیشنهاد دادن به دولت ایرلند کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The police think the smugglers are travelling on Irish passports.
[ترجمه گوگل]پلیس فکر می کند که قاچاقچیان با پاسپورت های ایرلندی سفر می کنند
[ترجمه ترگمان]پلیس فکر می کند که قاچاقچیان در حال سفر با گذرنامه های ایرلندی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He played an Irish melody on the harp.
[ترجمه گوگل]او یک ملودی ایرلندی را بر روی چنگ می نواخت
[ترجمه ترگمان]او یک ملودی ایرلندی را با چنگ نواخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was extradited to Britain from the Irish Republic to face explosives charges.
[ترجمه گوگل]او برای مواجهه با اتهامات مواد منفجره از جمهوری ایرلند به بریتانیا مسترد شد
[ترجمه ترگمان]او از جمهوری ایرلند به بریتانیا مسترد شد تا با اتهامات مواد منفجره روبرو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Irish Premier is paying an official visit to Britain.
[ترجمه گوگل]نخست‌وزیر ایرلند در سفری رسمی به بریتانیا می‌رود
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر ایرلند در حال پرداخت یک سفر رسمی به بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The play was based on Irish legend.
[ترجمه گوگل]این نمایشنامه بر اساس افسانه ایرلندی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]نمایشنامه مبتنی بر افسانه ایرلندی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Any possible solution to the Irish question can only come about through dialogue.
[ترجمه گوگل]هر راه حل ممکن برای مسئله ایرلند تنها از طریق گفت و گو به دست می آید
[ترجمه ترگمان]هر راه حل ممکن برای سوال ایرلندی تنها می تواند از طریق گفتگو مطرح شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Today's victory is the fifth that the Irish team has chalked up this year.
[ترجمه گوگل]پیروزی امروز پنجمین پیروزی تیم ایرلند در سال جاری است
[ترجمه ترگمان]پیروزی امروز پنجمین پیروزی تیم ایرلند در سال جاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He took a used envelope bearing an Irish postmark.
[ترجمه گوگل]او یک پاکت کارکرده با یک مهر پست ایرلندی برداشت
[ترجمه ترگمان]او یک پاکت استفاده کرد که روی مهر تمبر ایرلندی نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "Kathleen" was, as its 1892 subtitle asserted, "An Irish Drama".
[ترجمه گوگل]"کاتلین" همانطور که در زیرنویس آن در سال 1892 بیان شده بود، "یک درام ایرلندی" بود
[ترجمه ترگمان]\"کاتلین\" در سال ۱۸۹۲ تاکید کرد، \"یک درام ایرلندی\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Irish strain in him makes him like jokes.
[ترجمه گوگل]فشار ایرلندی در او او را شبیه شوخی می کند
[ترجمه ترگمان]نژاد ایرلندی در او باعث می شود که او جوک بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They are engaged in talks with the Irish government.
[ترجمه گوگل]آنها در حال مذاکره با دولت ایرلند هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها مشغول مذاکره با دولت ایرلند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Irish Free State came into being in 192
[ترجمه گوگل]دولت آزاد ایرلندی در سال 192 به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]دولت آزاد ایرلندی به ۱۹۲ سالگی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My mother is Irish through and through.
[ترجمه گوگل]مادر من به طور کامل ایرانی است
[ترجمه ترگمان]مادرم از درون و از طریق آن ایرلندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Coin-operated machines in England reject Irish money.
[ترجمه گوگل]ماشین های سکه ای در انگلیس پول ایرلندی را رد می کنند
[ترجمه ترگمان]ماشین های Coin در انگلستان پول ایرلندی را رد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ایرلندی (اسم)
irish, irishman, paddy

ایرلندی (صفت)
irish

انگلیسی به انگلیسی

• language of ireland; irish people, inhabitants of ireland
of or pertaining to ireland, of irish origin
irish means belonging or relating to the republic of ireland, or to any part of ireland.
the irish are the people who come from ireland.

پیشنهاد کاربران

ایرلندی
مثال: She has Irish ancestry.
او از اصلی ایرلندی است.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
ایرلندی ، اهل کشور ایرلند
ایرلندی
ایرلندی
اهل ایرلند

بپرس