iranian

/ɪˈrɑːniən//ɪˈreɪnɪən/

معنی: پارسی، ایرانی، اهل ایران، وابسته به ایران
معانی دیگر: وابسته به زبان و فرهنگ ایران (persian هم می گویند)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to Iran or its people, culture, or the like; Persian.

(2) تعریف: of or pertaining to the group of languages that includes Persian and Kurdish.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a native or citizen of Iran, or a descendant thereof.

(2) تعریف: a group of Indo-European languages that includes Persian and Kurdish.

جمله های نمونه

1. That was regarded as an Iranian defeat of Iraq.
[ترجمه گوگل]آن را شکست ایران از عراق می دانستند
[ترجمه ترگمان]این مساله به عنوان یک شکست ایرانیان در عراق تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sadrudin was an Iranian by birth.
[ترجمه negar.j] صدرالدین ایرانی است و در ایران بدنیا امده است
|
[ترجمه گوگل]صدرالدین اصالتاً ایرانی بود
[ترجمه ترگمان]Sadrudin ایرانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Iranian and Iraqi troops clashed on the border.
[ترجمه گوگل]نیروهای ایرانی و عراقی در مرز با هم درگیر شدند
[ترجمه ترگمان]نیروهای ایرانی و عراقی در مرز درگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An Iranian delegation visited northern Iraq to mediate between rival Kurdish groups.
[ترجمه گوگل]یک هیئت ایرانی برای میانجیگری بین گروه های رقیب کرد از شمال عراق دیدن کرد
[ترجمه ترگمان]یک هیات ایرانی از شمال عراق برای میانجیگری بین گروه های رقیب کردی دیدار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As one Iranian critic put it, MEK is "Stalinism minus the vodka. "
[ترجمه گوگل]همانطور که یک منتقد ایرانی می گوید، مجاهدین خلق «استالینیسم منهای ودکا» است
[ترجمه ترگمان]همانطور که یکی از منتقدان ایرانی آن را ایراد کرد، دی وی دی نیز \"Stalinism منفی\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A member of the Iranian Air Force prays in Tehran.
[ترجمه گوگل]نمازگزار نیروی هوایی ایران در تهران
[ترجمه ترگمان]یکی از اعضای نیروی هوایی ایران در تهران دعا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The acclaimed Iranian film-maker Jafar Panahi was sentenced to six years in prison today, and banned from directing and producing films for the next 20 years, his lawyer said.
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع جعفر پناهی گفت: جعفر پناهی فیلمساز سرشناس ایرانی امروز به شش سال حبس تعزیری و محرومیت از کارگردانی و تولید فیلم تا ۲۰ سال آینده محکوم شد
[ترجمه ترگمان]وکیل او گفت \" جعفر پناهی، کارگردان ایرانی، امروز به شش سال زندان محکوم شد و از کارگردانی و تولید فیلم برای ۲۰ سال آینده منع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Iranian officials have long maintained that their nuclear program is designed to produce energy, not weapons, and they said the facility near Qum is for peaceful purposes.
[ترجمه گوگل]مقامات ایرانی مدت‌ها مدعی بوده‌اند که برنامه هسته‌ای آنها برای تولید انرژی طراحی شده است، نه تسلیحات، و آنها گفته‌اند که تاسیسات نزدیک قم برای اهداف صلح‌آمیز است
[ترجمه ترگمان]مقامات ایرانی مدت ها است حفظ کرده اند که برنامه هسته ای آن ها برای تولید انرژی و نه سلاح طراحی شده است و گفته می شود که تاسیسات نزدیک قم برای اهداف صلح آمیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Iranian speedboats have attacked a Japanese oil ship setting the ship on fire.
[ترجمه گوگل]قایق های تندرو ایرانی به یک کشتی نفتی ژاپنی حمله کردند و کشتی را به آتش کشیدند
[ترجمه ترگمان]قایق های تندرو ایرانی به یک کشتی نفتی ژاپنی حمله کرده اند که کشتی را آتش می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Iranian government TV showed what appeared to be large crowds of Shi'ite Muslims marching in the streets of the city of Zahedan behind a funeral cortege.
[ترجمه گوگل]تلویزیون دولتی ایران نشان داد که به نظر می رسید جمعیت زیادی از مسلمانان شیعه در خیابان های شهر زاهدان در پشت هیئت تشییع جنازه راهپیمایی می کردند
[ترجمه ترگمان]تلویزیون دولتی ایران نشان داد که جمعیت زیادی از شیعیان شیعیان در خیابان های شهر زاهدان در پشت یک مراسم تشییع تظاهرات کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Both the Iranian document and the confidential IAEA response were made available to The Associated Press.
[ترجمه گوگل]هم سند ایران و هم پاسخ محرمانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در اختیار آسوشیتدپرس قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]هر دو سند ایران و پاسخ محرمانه آژانس بین المللی انرژی اتمی در اختیار آسوشیتد پرس قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Iranian Foreign Minster says the one woman among group could be released later Wednesday or Thursday.
[ترجمه گوگل]وزیر امور خارجه ایران می گوید که یک زن از این گروه ممکن است اواخر چهارشنبه یا پنجشنبه آزاد شود
[ترجمه ترگمان]وزیر امور خارجه ایران می گوید که یک زن در میان گروه می تواند پس از چهارشنبه یا پنجشنبه آزاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Iranian television showed the rocket on its desert launch pad, but did not show the actual lift-off . Few details were available about the rocket or its payload.
[ترجمه گوگل]تلویزیون ایران موشک را روی سکوی پرتاب صحرا نشان داد، اما پرتاب واقعی را نشان نداد جزئیات کمی در مورد موشک یا محموله آن در دسترس بود
[ترجمه ترگمان]تلویزیون ایران این موشک را در سکوی پرتاب desert نشان داد، اما the واقعی را نشان نداد جزئیات کمی در مورد راکت و بار مفید آن در دسترس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Embassy of Spain in the Iranian capital Tehran, an Iranian consular police briefly detained by reason is not clear.
[ترجمه گوگل]سفارت اسپانیا در تهران، پایتخت ایران، یک پلیس کنسولی ایران برای مدت کوتاهی با دلیل بازداشت شده است
[ترجمه ترگمان]سفارت اسپانیا در پایتخت ایران، تهران، یکی از مقامات کنسولگری ایران که به طور مختصر به دلایل منطقی بازداشت شده است، مشخص نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پارسی (صفت)
persian, irani, iranian

ایرانی (صفت)
persian, iranian

اهل ایران (صفت)
iranian

وابسته به ایران (صفت)
iranian

انگلیسی به انگلیسی

• language of iran
native or resident of iran, persian
of or pertaining to iran, of iranian origin

پیشنهاد کاربران

Honestly I've heard so much about Iran, a country with ancient monuments, hospitable people, diversity of ethnicity, traditions and cultures and different climate
What's the meaning? Aren’t you mr mohammad, a medical device dealer in Iran?
I'm going to Iran for charity, so I want to meet Iranian friends. would you like to be my friend
I have visited iranbefore
Reza

بپرس