inveterate

/ˌɪnˈvetərət//ɪnˈvetərət/

معنی: معتاد، ریشه کرده، دیرنه، کینهامیز
معانی دیگر: دیرین، دیرینه، کهن، قدیمی، سابقه دار، خو گرفته، ریشه دار، ژرف، سر سخت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: inveterately (adv.), inveteracy (n.)
(1) تعریف: persisting in a habit, action, feeling, or the like.
مشابه: confirmed, habitual

- She was an inveterate gossip and could never resist passing on whatever scuttlebutt she chanced to hear.
[ترجمه ahmad fallah] او یک شایعه پرداز با سابقه بود و هرگز نمی توانست در برابر نادیده گرفتن هر شایعاتی که دنبال شنیدنش بود مقاومت کند.
|
[ترجمه گوگل] او یک شایعه پراکنده بود و هرگز نمی توانست در برابر دادن هر صدایی که می توانست بشنود مقاومت کند
[ترجمه ترگمان] از قرار معلوم، او در مورد هر اتفاقی که بر حسب تصادف می دید مقاومت می کرد و هرگز نمی توانست در برابر هر چیزی که تصادفا به گوشش می رسید مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: firmly established after continuing for some time, as a chronic illness.
مشابه: chronic

جمله های نمونه

1. an inveterate enemy
دشمن دیرینه

2. his inveterate love of alcohol
عشق عمیق او به الکل

3. I am sometimes accused of being an inveterate poseur.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات به من متهم می‌شوند که یک پوزور متکبر هستم
[ترجمه ترگمان]من گاهی متهم می شوم که مرتکب گناه شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And what about us inveterate spinsters, us permanent bachelors?
[ترجمه گوگل]و ما ادم‌های بی‌تجربه، ما لیسانس‌های دائمی چطور؟
[ترجمه ترگمان]در مورد ما spinsters inveterate چی؟ ما bachelors دائمی هستیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Over the jacket she wore the inveterate shawl of cockney women.
[ترجمه گوگل]بر روی ژاکت، شال متین زنانه را پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]روی کت، شال ناشی از women زنانه را پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Academic staff are voracious readers and inveterate talkers.
[ترجمه گوگل]کارکنان آکادمیک خوانندگان حریص و سخنوران متعصب هستند
[ترجمه ترگمان]کارکنان آکادمیک، خوانندگان voracious و آدم های حراف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He is also an inveterate hater of Mrs Joe, whom he attacks secretly, inflicting injuries from which she eventually dies.
[ترجمه گوگل]او همچنین از خانم جو متنفر است که مخفیانه به او حمله می کند و جراحاتی وارد می کند که در نهایت او می میرد
[ترجمه ترگمان]او از خانم جو که به طور مخفیانه به او حمله می کند و صدماتی که در نهایت می میرد را وارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rosa, you should remember, is an inveterate joker.
[ترجمه گوگل]رزا، باید به یاد داشته باشید، یک جوکر متعهد است
[ترجمه ترگمان]رو زا، تو باید به یاد داشته باشی که یک دلقکی بیش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many inveterate smokers are never able to quit completely.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سیگاری های متعصب هرگز قادر به ترک کامل سیگار نیستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد معتاد به مصرف کنندگان هرگز نمی توانند به طور کامل کار را ترک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Deng was no automatic lover of liberty, no inveterate believer in the virtues of pluralism.
[ترجمه گوگل]دنگ به طور خودکار عاشق آزادی نبود و به فضیلت های کثرت گرایی معتقد نبود
[ترجمه ترگمان]دنگ هیچ عاشق اتوماتیک آزادی نبود، بدون هیچ مومنی که به مزایای جمع گرایی اعتقاد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Edmond Dant è s. An inveterate Bonapartist ; took an active part in the return from the Island of Elba.
[ترجمه گوگل]ادموند دانت è s یک بناپارتیست متعصب ; در بازگشت از جزیره البا مشارکت فعال داشت
[ترجمه ترگمان]ادموند دانته هست یکی از طرفداران بناپارت بود و در بازگشت از جزیره الب یک شرکت فعال داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Marcovaldo the irrepressible dreamer, Marcovaldo the inveterate schemer.
[ترجمه گوگل]مارکووالدو رویاپرداز سرکوب‌ناپذیر، مارکووالدو نقشه‌بردار بی‌طرف
[ترجمه ترگمان]آدم خیال می کند که آدم خیال می کند که در این رویا فرو می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. While he is sometimes viewed as the West's inveterate enemy, Yamani has often taken conciliatory stances.
[ترجمه گوگل]در حالی که او گاهی اوقات به عنوان دشمن سرسخت غرب در نظر گرفته می شود، یمانی اغلب مواضع آشتی جویانه ای اتخاذ کرده است
[ترجمه ترگمان]در حالی که او گاهی به عنوان دشمن دیرینه غربی شناخته می شود، اما یمنی اغلب حالت مصالحه آمیز پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She was an inveterate experimenter in these things.
[ترجمه گوگل]او یک آزمایشگر سرسخت در این چیزها بود
[ترجمه ترگمان]در این گونه موارد، بیش از حد معمول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معتاد (صفت)
accustomed, addicted, habituated, inveterate, habitual, wonted, usual

ریشه کرده (صفت)
deep-rooted, inveterate

دیرنه (صفت)
inveterate, ingrain

کینهامیز (صفت)
inveterate

انگلیسی به انگلیسی

• ingrained, deeply rooted, firmly established
you use inveterate to say that someone has been doing something for a long time and that they are not likely to stop doing it. for example, an inveterate liar is someone who has always told lies and who will probably continue to tell lies; a formal word.

پیشنهاد کاربران

inveterate: تثبیت شده
قهار - دوآتشه
تمام عیار
همیشگی ( عادت، رفتار، علایق و. . . ) ، چیزی که عادت همیشگی فرد باشه، که البته بار منفی هم داره
an inveterate liar
کسی که دروغگویی عادت همیشگی اون باشه
دیرینه _ قدیمی
دروغ
( شخص ) کهنه کار
با سابقه
سابقه دار

بپرس