inveigh

/ɪnˈveɪ//ɪnˈveɪ/

معنی: سخن سخت گفتن، با سخن حمله کردن
معانی دیگر: (با: against) به باد ناسزا گرفتن، (سخت) مورد نکوهش قرار دادن، هتاکی کردن، دشنام دادن، فحش دادن، باagainst موردحمله قرار دادن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: inveighs, inveighing, inveighed
مشتقات: inveigher (n.)
• : تعریف: to utter angry or bitter complaints or criticism; protest vigorously (usu. fol. by against.)
مشابه: rail

- At the town meeting, residents inveighed against the council's squandering of state aid.
[ترجمه گوگل] در جلسه شهر، اهالی به هدر دادن کمک های دولتی توسط شورا اعتراض کردند
[ترجمه ترگمان] در نشست شهر، ساکنان نسبت به هدر دادن کمک های دولتی این شورا را مورد انتقاد قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to inveigh against injustice
بیدادگری را به باد انتقاد گرفتن

2. A lot of his writings inveigh against luxury and riches.
[ترجمه SM] بسیاری از نوشته های او، ثروت و تجملات زیاد را مورد حمله قرار میدهد.
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از نوشته‌های او به تجمل و ثروت اعتراض دارند
[ترجمه ترگمان]نوشته های او در مورد تجمل و ثروت زیاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There were a few articles in the newspaper inveighing against bureaucracy.
[ترجمه گوگل]چند مقاله در روزنامه در اعتراض به بوروکراسی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]مقالاتی در روزنامه \"inveighing\" علیه بوروکراسی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There were politicians who inveighed against immigrants to get votes.
[ترجمه گوگل]سیاستمدارانی بودند که برای گرفتن رأی علیه مهاجران دعوا می کردند
[ترجمه ترگمان]سیاستمدارانی وجود داشتند که از مهاجران برای گرفتن رای خشمگین بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even those Hippocratic treatises which inveigh against Presocratic dogmatism are themselves just as dogmatic where their own pet theories are concerned.
[ترجمه گوگل]حتی آن رساله‌های بقراطی که علیه جزم‌گرایی پیش‌قراطی به چالش می‌کشند، خود به همان اندازه جزم‌گرایانه هستند که به نظریه‌های حیوان خانگی خودشان مربوط می‌شود
[ترجمه ترگمان]حتی those Hippocratic که در مقابل Presocratic Presocratic (Presocratic dogmatism)وجود دارد، خود به همان اندازه dogmatic هستند که نظریه های حیوانات خانگی خود را در آن مورد توجه قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After which they would inveigh against them as decadent while ordering more of the same for their next well-attended private screenings.
[ترجمه گوگل]پس از آن، آن‌ها علیه آنها به‌عنوان منحط‌کننده دعوا می‌کنند، در حالی که برای نمایش‌های خصوصی بعدی‌شان، بیشتر از آن‌ها سفارش می‌دهند
[ترجمه ترگمان]پس از آن، آن ها بر علیه آن ها به عنوان منحط رفتار می کردند، در حالی که برای خوب بعدی خود، برای نمایش خصوصی خود به همان اندازه رفتار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The poisons generated by remorse inveigh against the system, and eventually produce marked physical deterioration.
[ترجمه گوگل]سموم تولید شده توسط پشیمانی بر علیه سیستم هجوم می آورند و در نهایت زوال فیزیکی قابل توجهی ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]سموم ایجاد شده توسط پشیمانی در برابر سیستم، و در نهایت منجر به زوال فیزیکی مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The detective had, indeed, good reasons to inveigh against the bad luck which pursued him.
[ترجمه گوگل]کارآگاه، در واقع، دلایل خوبی داشت تا از بدشانسی که او را تعقیب کرده بود، تحقیق کند
[ترجمه ترگمان]در واقع، دلایل خوبی برای مخالفت با بخت بد که او را تعقیب می کرد، داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سخن سخت گفتن (فعل)
inveigh

با سخن حمله کردن (فعل)
inveigh

انگلیسی به انگلیسی

• attack with words, rant, rail; protest forcefully
if you inveigh against something, you criticize it strongly; a formal word.

پیشنهاد کاربران

با توجه به دیکشنری آکسفورد: از کسی یا چیزی به شدت انتقاد کردن
زخم زبان زدن

بپرس