intractability


معنی: خریت
معانی دیگر: سرکشی، سختی

جمله های نمونه

1. This is caused by increasing intractability, disease complications, and the premalignant nature of the disease.
[ترجمه گوگل]این به دلیل افزایش صعب العلاج، عوارض بیماری و ماهیت پیش بدخیم بیماری ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]این امر ناشی از افزایش intractability، عوارض بیماری و ماهیت premalignant این بیماری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the meanwhile, the complexity and intractability of cases are on the rise.
[ترجمه گوگل]در این میان پیچیدگی و حل نشدن پرونده ها رو به افزایش است
[ترجمه ترگمان]در همین حال، پیچیدگی و intractability موارد در حال افزایش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The unit personalities and intractability add a whole new depth to a game that may not be recognized on the surface, but for one reason or another keeps us coming back for more.
[ترجمه گوگل]شخصیت واحد و سخت‌ناپذیری، عمق کاملاً جدیدی به بازی می‌افزاید که ممکن است در ظاهر قابل تشخیص نباشد، اما به دلایلی باعث می‌شود که برای بازی‌های بیشتر بازگردیم
[ترجمه ترگمان]شخصیت واحد و intractability یک عمق کاملا جدید را به یک بازی اضافه می کنند که ممکن است بر روی سطح شناخته نشده باشد، اما به یک دلیل یا دلیل دیگری باعث می شود که ما بیشتر عقب برگردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods:35 cases of intractability psychosis were treated by CT or MRI image fusion and guided with stereotactic radio-frequency ablation multi-target in limbic system.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: 35 مورد روان‌پریشی صعب‌العلاج با استفاده از فیوژن تصویر CT یا MRI تحت درمان قرار گرفتند و با فرسایش فرکانس رادیویی استریوتاکتیک چند هدف در سیستم لیمبیک هدایت شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۳۵ مورد جنون گاوی از ترکیب تصویر CT یا MRI قرار گرفته و با فرکانس رادیویی stereotactic فرکانس رادیویی multi در دستگاه لیمبیک مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Both of their security are based on the intractability of elliptic curve discrete logarithm problem.
[ترجمه گوگل]امنیت هر دوی آنها بر اساس حل نشدن مسئله لگاریتم گسسته منحنی بیضوی است
[ترجمه ترگمان]هر دو امنیت آن ها بر مبنای توابع logarithm بیضوی منحنی بیضوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One of the intractability appeared in researches is how to restrain all kinds of artifacts quickly and efficiently.
[ترجمه گوگل]یکی از سخت‌ناپذیری‌هایی که در تحقیقات پدیدار شد، نحوه مهار سریع و کارآمد انواع مصنوعات است
[ترجمه ترگمان]یکی از دلایلی که در تحقیقات ظاهر شد این است که چگونه میتوان همه نوع آثار هنری را به سرعت و به طور موثر مهار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We can admit the intractability of depravation, and still strive for dignity.
[ترجمه گوگل]ما می‌توانیم سخت‌ناپذیری تباهی را بپذیریم و همچنان برای عزت تلاش کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم the of را بپذیریم، و هنوز برای شان و منزلت تلاش می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Chapter 9 on provable intractability, and Chapter 10 on advanced topics, including approximation algorithms, alternation, interactive proof systems, cryptography, and parallel computing.
[ترجمه گوگل]فصل 9 در مورد غیر قابل اثبات بودن، و فصل 10 در مورد موضوعات پیشرفته، از جمله الگوریتم های تقریب، تناوب، سیستم های اثبات تعاملی، رمزنگاری، و محاسبات موازی
[ترجمه ترگمان]فصل ۹ بر روی intractability قابل اثبات و فصل ۱۰ درباره موضوعات پیشرفته، از جمله الگوریتم های تقریبی، تناوب، سیستم های اثبات تعاملی، رمزنگاری و محاسبات موازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This maddening intractability has been more than compensated, however, with continuing moments of grace and occasional genius, and above all a life-affirming refusal to go gently.
[ترجمه گوگل]با این حال، این سخت‌گیری دیوانه‌کننده با تداوم لحظات لطف و نبوغ گاه به گاه، و مهم‌تر از همه امتناع تأییدکننده زندگی از رفتن به آرامی، بیش از حد جبران شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این intractability دیوانه کننده، با ادامه لحظات of و گاهی نبوغ، و بالاتر از همه یک امتناع از زندگی، جبران خسارت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Given the condition of the intractability of the elliptic curve discrete logarithm problem, the proposed scheme was proved secure against forged user attack, impersonation attack and replay attack.
[ترجمه گوگل]با توجه به شرایط غیرقابل حل بودن مسئله لگاریتم گسسته منحنی بیضوی، طرح پیشنهادی در برابر حمله کاربر جعلی، حمله جعل هویت و حمله مجدد ایمن ثابت شد
[ترجمه ترگمان]با توجه به شرایط of منحنی بیضوی و مساله لگاریتم گسسته، طرح پیشنهادی در مقابل حمله کاربران جعلی، حمله جعل هویت و حمله پاسخ به اثبات رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this thesis, we illustrate the intractability of several fundamental problems related to peer-to-peer data access in wireless ad-hoc networks, even under a rather simplified scenario.
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه، ما حل نشدنی چندین مشکل اساسی مرتبط با دسترسی به داده های همتا به همتا در شبکه های بی سیم ad-hoc، حتی تحت یک سناریوی نسبتاً ساده شده را نشان می دهیم
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه، intractability چندین مساله اساسی مرتبط با دستیابی به داده های همتا به همتا در شبکه های ad hoc را نشان می دهیم، حتی تحت سناریوی نسبتا ساده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Before yielding to despair over the intractability of political reform in India, it is worth considering the outcomes of recent elections.
[ترجمه گوگل]قبل از تسلیم شدن به ناامیدی در مورد غیرقابل حل بودن اصلاحات سیاسی در هند، شایسته است نتایج انتخابات اخیر را در نظر بگیریم
[ترجمه ترگمان]قبل از تسلیم شدن به خاطر اصلاحات سیاسی در هند، ارزش توجه به نتایج انتخابات اخیر را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The complications of duodenal ulcer that require surgical management are hemorrhage, perforation, obstruction, and intractability.
[ترجمه گوگل]عوارض زخم اثنی عشر که نیاز به مدیریت جراحی دارد عبارتند از خونریزی، سوراخ شدن، انسداد و عدم درمان
[ترجمه ترگمان]عوارض زخم duodenal که به مدیریت جراحی نیاز دارد، خونریزی، سوراخ کردن، انسداد، و intractability است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The scheme is secure under the assumption of the intractability of logarithm problems and the random oracle model.
[ترجمه گوگل]این طرح با فرض غیرقابل حل بودن مسائل لگاریتمی و مدل اوراکل تصادفی ایمن است
[ترجمه ترگمان]این طرح تحت فرض مساله لگاریتم مشکلات لگاریتم و مدل غیب گوی تصادفی امن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خریت (اسم)
contrariness, stupidity, asininity, intractability, doggedness, headstrongness, silliness, pertinacity, mulishness

انگلیسی به انگلیسی

• stubbornness, inflexibility, obstinacy; rebellion

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : intractability
✅️ صفت ( adjective ) : intractable
✅️ قید ( adverb ) : intractably
حماقت
لاینحل بودن
غیرقابل حل بودن
قابلیت تحمل

بپرس