interceptor

/ˌɪntərˈseptər//ˌɪntəˈseptə/

(شخص یا دستگاه به ویژه موشک یا هواپیما) ره گیر، راه گیر، ره گیرگر (intercepter هم می نویسند)، جدا سازنده، حائل، جلو گیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any person or thing that interrupts the movement or progress of something; anyone or anything that intercepts.

(2) تعریف: a high-speed fighter plane with a rapid climbing rate, used to defend against enemy aircraft.

جمله های نمونه

1. There have been repeated allegations that the current interceptor tests have been rigged to appear more successful than they have actually been.
[ترجمه گوگل]ادعاهای مکرر مبنی بر اینکه آزمایش‌های رهگیر فعلی تقلب شده‌اند تا موفقیت‌آمیزتر از آنچه واقعاً بوده به نظر برسند
[ترجمه ترگمان]ادعاهای مکرر مبنی بر این است که در واقع آزمایش های interceptor اخیر برای ظاهر سازی موفق تر از آنچه که در واقع بوده اند، انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The young man's car, a Jensen Interceptor was out of action at the relevant time.
[ترجمه گوگل]خودروی مرد جوان، جنسن رهگیر در زمان مربوطه از کار افتاده بود
[ترجمه ترگمان]ماشین مرد جوان، جنسن Interceptor در زمان مربوطه خارج از عمل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the interceptor missed its target in a second test in January.
[ترجمه گوگل]اما رهگیر هدف خود را در دومین آزمایش در ژانویه از دست داد
[ترجمه ترگمان]اما interceptor در دومین آزمایش در ماه ژانویه هدف خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pentagon spokesman said the interceptor was launched from Vandenberg Air Force Base in California and the fake long-range ballistic missile was sent from the Alaskan island of Kodiak .
[ترجمه گوگل]سخنگوی پنتاگون گفت: رهگیر از پایگاه نیروی هوایی وندنبرگ در کالیفرنیا پرتاب شد و موشک بالستیک دوربرد جعلی از جزیره کودیاک آلاسکا ارسال شد
[ترجمه ترگمان]سخنگوی پنتاگون گفت، هواپیمای interceptor از پایگاه نیروی هوایی Vandenberg در کالیفرنیا راه اندازی شد و موشک بالستیک برد بلند مدت از جزیره آلاسکا of ارسال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The effective resistance reduction of interceptor is mainly coming with the decrease of residual resistance.
[ترجمه گوگل]کاهش مقاومت موثر رهگیر عمدتاً با کاهش مقاومت باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]کاهش مقاومت موثر of عمدتا با کاهش مقاومت باقی مانده صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An implementation of the Trust Association Interceptor (TAI) is required for every type of security server.
[ترجمه گوگل]اجرای Trust Association Interceptor (TAI) برای هر نوع سرور امنیتی مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]پیاده سازی انجمن تراست (TAI)برای هر نوع سرور امنیتی مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Simulation results show that the interceptor could hit the target directly by means of the trajectory control system and the altitude control system.
[ترجمه گوگل]نتایج شبیه سازی نشان می دهد که رهگیر می تواند مستقیماً با استفاده از سیستم کنترل مسیر و سیستم کنترل ارتفاع به هدف ضربه بزند
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی نشان می دهد که the می تواند مستقیما به وسیله سیستم کنترل مسیر و سیستم کنترل ارتفاع به هدف برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The sales include advanced interceptor missiles, Apache helicopters and submarine - launched missiles.
[ترجمه گوگل]این فروش شامل موشک های رهگیر پیشرفته، بالگردهای آپاچی و موشک های زیردریایی می شود
[ترجمه ترگمان]این فروش شامل موشک های interceptor پیشرفته، هلیکوپترهای آپاچی و موشک های launched شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An intercept optimization approach of the exo- atmospheric interceptor is proposed by the middle and terminal flight stages.
[ترجمه گوگل]یک رویکرد بهینه‌سازی رهگیری رهگیر خارجی جو توسط مراحل پرواز میانی و پایانی پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک رویکرد بهینه سازی رهگیری از interceptor اکسو - جوی به وسیله مراحل پرواز میانی و ترمینال پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A performance-recording interceptor that recorded performance statistics for each service invocation was written to use this interception point.
[ترجمه گوگل]یک رهگیر ضبط عملکرد که آمار عملکرد را برای هر فراخوانی سرویس ثبت می کرد، برای استفاده از این نقطه رهگیری نوشته شد
[ترجمه ترگمان]یک interceptor ضبط عملکرد که آمار عملکرد برای هر یک از خدمات را ثبت کرد برای استفاده از این نقطه رهگیری نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The latest problem is a device in the interceptor missile used only in tests that is designed to gather all its telemetry data.
[ترجمه گوگل]آخرین مشکل، دستگاهی در موشک رهگیر است که فقط در آزمایشات مورد استفاده قرار می گیرد و برای جمع آوری تمام داده های تله متری آن طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]آخرین مشکل وسیله ای است که در یک موشک interceptor تنها در آزمایش هایی که برای جمع آوری همه داده های telemetry طراحی شده است، استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He turned up a file called Interceptor, which other researchers identified as a tool for eavesdropping.
[ترجمه گوگل]او فایلی به نام Interceptor را پیدا کرد که سایر محققان آن را ابزاری برای استراق سمع شناسایی کردند
[ترجمه ترگمان]او پرونده ای به نام Interceptor را ورق زد که محققان دیگر به عنوان ابزاری برای استراق سمع شناسایی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The interceptor must be added to the protocol processing chain before the standard authentication interceptors.
[ترجمه گوگل]رهگیر باید قبل از رهگیرهای احراز هویت استاندارد به زنجیره پردازش پروتکل اضافه شود
[ترجمه ترگمان]The باید قبل از تایید اعتبار استاندارد به زنجیره پردازش پروتکل افزوده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Like the standard TIE, the interceptor has a ball-shaped single-pilot cockpit suspended between a pair of bracing arms.
[ترجمه گوگل]مانند TIE استاندارد، رهگیر دارای یک کابین خلبان تک خلبان به شکل توپ است که بین یک جفت بازوی مهاربندی معلق است
[ترجمه ترگمان]the، مانند استاندارد TIE استاندارد، یک کابین خلبان تک بال به شکل توپ دارد که بین یک جفت سلاح bracing معلق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Just as it is, interceptor mechanism makes Webwork 2 simple and vivid.
[ترجمه گوگل]همانطور که هست، مکانیسم رهگیر Webwork 2 را ساده و واضح می کند
[ترجمه ترگمان]درست همانطور که هست، مکانیزم interceptor، Webwork ۲ را ساده و واضح می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] راهبر
[ریاضیات] بازدارنده، حائل

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing which intercepts, person or thing which detains; plane which intercepts enemy aircraft (military)
an interceptor is a fighter aircraft designed to intercept and attack enemy planes.

پیشنهاد کاربران

ضد هوایی
Interceptor fighter
interceptor ( علوم نظامی )
واژه مصوب: رهگیر 2
تعریف: هواگَردی سرنشین دار برای شناسایی یا درگیری با هواگَردهای دشمن
رهگیر استراتژیک
رهگیر
پدافند

بپرس