intangible asset

جمله های نمونه

1. Customer goodwill is an important intangible asset of any business.
[ترجمه رضا قزلباش] نیت خیر ( حسن نیت ) مشتری، یک دارایی نامشهود مهم هر کسب و کاری است.
|
[ترجمه گوگل]سرقفلی مشتری یک دارایی نامشهود مهم هر کسب و کاری است
[ترجمه ترگمان]حسن نیت مشتری یک دارایی نامشهود مهم هر کسب وکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The bank's accounts have just revealed that its intangible assets have shrunk alarmingly.
[ترجمه گوگل]حساب‌های این بانک به تازگی نشان داده است که دارایی‌های نامشهود آن به طرز نگران‌کننده‌ای کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]حساب های بانکی اکنون فاش کرده اند که دارایی های نامشهود آن به طور هشدار دهنده ای کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Measurement Intangible assets, such as knowledge and learning, account for a large part of a company's value.
[ترجمه گوگل]اندازه‌گیری دارایی‌های نامشهود، مانند دانش و یادگیری، بخش بزرگی از ارزش شرکت را تشکیل می‌دهند
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری دارایی های منقول مانند دانش و دانش، بخش بزرگی از ارزش شرکت را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The problem lies in how intangible assets are defined and valued.
[ترجمه گوگل]مشکل در نحوه تعریف و ارزش گذاری دارایی های نامشهود نهفته است
[ترجمه ترگمان]مشکل در این است که چگونه دارایی های ناملموس تعریف و ارزش گذاری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Castle now carries audio copyrights under intangible assets at directors' valuation instead of at cost less amortisation.
[ترجمه گوگل]Castle اکنون به جای استهلاک کمتر، حق تکثیر صوتی را تحت دارایی‌های نامشهود در ارزیابی مدیران قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]هم اکنون کاسل تحت دارایی های نامشهود در ارزیابی مدیران به جای هزینه کم تر، حق نشر صدا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The group's total intangible assets come to £ 922m, and total fixed and current assets to £2 869m.
[ترجمه گوگل]مجموع دارایی های نامشهود گروه به 922 میلیون پوند و کل دارایی های ثابت و جاری به 2869 میلیون پوند می رسد
[ترجمه ترگمان]کل دارایی های نامشهود این گروه به ۹۲۲ میلیون پوند و کل دارایی های ثابت و جاری به ۲ ۸۶۹ میلیون پوند می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Good will is an intangible asset.
[ترجمه گوگل]حسن نیت یک دارایی نامشهود است
[ترجمه ترگمان]اراده خوب یک دارایی نامشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Moreover, the paper simply discusses problems concerning intangible asset amortization and information disclosure.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این مقاله به سادگی مشکلات مربوط به استهلاک دارایی های نامشهود و افشای اطلاعات را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این مقاله به سادگی درباره مشکلات مربوط به سرمایه ناملموس دارایی های نامشهود و افشای اطلاعات بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For an expenditure to qualify as an intangible asset, there must be reasonable evidence of future benefits.
[ترجمه گوگل]برای اینکه مخارج به عنوان یک دارایی نامشهود واجد شرایط شود، باید شواهد معقولی از منافع آتی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]برای یک هزینه برای واجد شرایط بودن به عنوان یک دارایی ناملموس، باید شواهدی منطقی از مزایای آینده وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The trade mark is an intangible asset of every enterprise.
[ترجمه گوگل]علامت تجاری دارایی نامشهود هر بنگاه اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]علامت تجاری، دارایی نامشهود هر شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Corporate reputation as intangible asset leading to sustainable competence advantages is attached more importance to.
[ترجمه گوگل]شهرت شرکت به عنوان دارایی نامشهود که منجر به مزایای شایستگی پایدار می شود اهمیت بیشتری به آن داده می شود
[ترجمه ترگمان]اعتبار صنفی به عنوان دارایی ناملموس که منجر به مزیت های رقابتی پایدار می شود، اهمیت بیشتری به آن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As an important intangible asset of company, corporate reputation has a positive influence on customer behavior.
[ترجمه گوگل]شهرت شرکت به عنوان یک دارایی نامشهود مهم شرکت تأثیر مثبتی بر رفتار مشتری دارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دارایی معنوی مهم شرکت، شهرت شرکت تاثیر مثبتی بر رفتار مشتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Another intangible asset that's important, but tricky to assess during an internal analysis, is corporate reputation.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از دارایی های نامشهود که مهم است، اما ارزیابی آن در طول تجزیه و تحلیل داخلی دشوار است، شهرت شرکت است
[ترجمه ترگمان]یک دارایی ناملموس دیگر مهم است، اما برای ارزیابی در طول یک آنالیز داخلی، اعتبار شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Quantifying the value of an intangible asset is a difficult, but not impossible, task.
[ترجمه گوگل]کمی کردن ارزش دارایی نامشهود یک کار دشوار، اما غیرممکن نیست
[ترجمه ترگمان]تعیین ارزش یک دارایی ناملموس، دشوار است، اما غیر ممکن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] دارایی غیر ملموس، دارایی غیر مشهود، دارایی غیر مادی، دارایی غیر عینی، دارایی نامشهود

انگلیسی به انگلیسی

• asset which is not tangible

پیشنهاد کاربران

بپرس