insulate

/ˈɪnsəˌlet//ˈɪnsjʊleɪt/

معنی: مشتق، بصورت جزیره دراوردن، عایق کردن، روپوش دار کردن، با عایق مجزا کردن، جدا کردن، مجزا کردن
معانی دیگر: منزوی کردن، عایق بندی کردن، عایق سازی کردن، روکش کردن (سیم)، نارسانا کردن، ناگذرا کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: insulates, insulating, insulated
(1) تعریف: to cover, line, or surround with a substance that reduces or stops the transfer of heat, electricity, or sound.
مشابه: muffle

(2) تعریف: to protect, usu. by isolating.

- His parents insulated him from the evils of the world.
[ترجمه گوگل] پدر و مادرش او را از بدی های دنیا دور کردند
[ترجمه ترگمان] پدر و مادرش او را از شر جهان جدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. insulate hot water pipes
لوله های آب گرم را عایق بندی کنید.

2. insulate something (or someone) against something
(شخص یا چیزی را) از اثرات (بد) مصون نگهداشتن

3. to insulate children against violent movies
بچه ها را از فیلم های پرخشونت مصون نگاه داشتن

4. hysterical symptoms commonly serve to insulate the patient
نشانه های مرض هیستری معمولا به انزوای بیمار کمک می کند.

5. They have found a way to insulate themselves against the cost of inflation.
[ترجمه گوگل]آنها راهی پیدا کرده اند که خود را در برابر هزینه تورم ایمن کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها راهی برای دور کردن خود در برابر هزینه تورم پیدا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Asbestos can be used to insulate a cooking stove.
[ترجمه گوگل]از آزبست می توان برای عایق کاری اجاق گاز استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]Asbestos را می توان برای عایق کردن یک اجاق گاز استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You can insulate a house against heat loss by having the windows double-glazed.
[ترجمه گوگل]با دوجداره بودن پنجره ها می توانید خانه را در برابر اتلاف حرارت عایق بندی کنید
[ترجمه ترگمان]شما می تونید یه خونه رو با از دست دادن پنجره ها از بین ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Living in a high building tends to insulate us from the real life of the city.
[ترجمه امیر] زندگی در یک ساختمان مرتفع می تواند ما را از هیاهوی شهر دور نگه دارد.
|
[ترجمه گوگل]زندگی در یک ساختمان مرتفع ما را از زندگی واقعی شهر جدا می کند
[ترجمه ترگمان]زندگی در یک ساختمان بلند باعث دور شدن ما از زندگی واقعی شهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Living in a countryside tends to insulate us from the outside world.
[ترجمه گوگل]زندگی در حومه شهر ما را از دنیای بیرون جدا می کند
[ترجمه ترگمان]زندگی در ییلاقات اطراف ما را از دنیای بیرون عایق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The royal family tried to insulate him from the prying eyes of the media.
[ترجمه گوگل]خانواده سلطنتی سعی کردند او را از چشمان کنجکاو رسانه ها دور کنند
[ترجمه ترگمان]خانواده سلطنتی تلاش کردند او را از چشمان تیزبین رسانه ها دور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you have cavity walls, insulate them.
[ترجمه گوگل]اگر دیوارهای حفره ای دارید، آنها را عایق کنید
[ترجمه ترگمان]اگر دیواره ای حفره دارید، آن ها را نادیده بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Since we now insulate above loft ceilings and within flat roof structures, the air space above the insulation is cold.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که ما در حال حاضر بالای سقف های زیر شیروانی و در سازه های سقف مسطح عایق کاری می کنیم، فضای هوایی بالای عایق سرد است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ما حالا سقف بالای شیروانی و سازه های سقف صاف را عایق می کنیم، فضای هوای بالای عایق بندی سرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I meant at least to insulate the nest with some polystyrene ceiling tiles, but I was afraid of trapping the animal inside.
[ترجمه گوگل]منظورم حداقل این بود که لانه را با مقداری کاشی سقفی پلی استایرن عایق بندی کنم، اما می ترسیدم حیوان داخل آن به دام بیفتد
[ترجمه ترگمان]منظورم این بود که حداقل برای عایق کردن لانه با کاشی های سقف پلی استایرن، اما از دام انداختن حیوان در داخل آن می ترسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Can I build a box around it and insulate the box?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم دور آن جعبه بسازم و جعبه را عایق کنم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم یه جعبه درست کنم و جعبه رو روشن کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They are used by sophisticated investors to insulate themselves from losses due to sudden market shifts.
[ترجمه گوگل]آنها توسط سرمایه گذاران پیچیده استفاده می شوند تا خود را از ضررهای ناشی از تغییرات ناگهانی بازار ایمن نگه دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها توسط سرمایه گذاران پیچیده برای دور نمودن خود از زیان ناشی از تغییرات ناگهانی بازار استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مشتق (صفت)
derivative, paronymous, insulate, derived, isolated

بصورت جزیره دراوردن (فعل)
insulate, enisle

عایق کردن (فعل)
insulate

روپوش دار کردن (فعل)
insulate

با عایق مجزا کردن (فعل)
insulate

جدا کردن (فعل)
chop, cut off, disconnect, intercept, rupture, analyze, choose, part, divide, dispart, amputate, separate, unzip, detach, segregate, try, calve, select, rive, cleave, unlink, pick out, sequester, insulate, dissociate, disassociate, individuate, disunite, draw off, enisle, excide, exscind, lixiviate, uncouple, prescind, seclude, sequestrate, sever, sunder, untwist

مجزا کردن (فعل)
knock down, divide, separate, segregate, decollate, isolate, disassemble, insulate, disassociate, draw off, excide, seclude

تخصصی

[عمران و معماری] عایق کردن
[برق و الکترونیک] عایق کردن
[مهندسی گاز] عایق کردن
[نساجی] عایق کردن - روکش کردن
[ریاضیات] جدا کردن، مجزا کردن

انگلیسی به انگلیسی

• seal or close off with a material which blocks or retards the passage of heat (or electricity, sound, etc.); isolate, separate from others, segregate
if a material or substance insulates something, it keeps its temperature constant by covering it in a thick layer.
if you insulate a person from harmful things, you protect them from those things; a formal use.
if you insulate an electrical device, you cover it with rubber or plastic to prevent electricity passing through it and giving the person using it an electric shock.

پیشنهاد کاربران

ایزوله کردن
مصون کردن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : insulate
✅️ اسم ( noun ) : insulation / insulator
✅️ صفت ( adjective ) : insulating / insulated
✅️ قید ( adverb ) : _
⁦✔️⁩محافظت کردن،
مصون نگه داشتن
Insulate🚩 Britain: injunction granted against M25 protesters
BBC. co. uk@
عایق کردن
مصون ماندن
روکش ( برای کفش هم استفاده میشود )
روکش مناسبی نداشت
زهوار دررفته بود

بپرس