inside information


اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود

جمله های نمونه

1. The paper had inside information and scooped all its rivals.
[ترجمه گوگل]این روزنامه اطلاعات درونی داشت و تمام رقبای خود را زیر گرفت
[ترجمه ترگمان]این روزنامه در داخل اطلاعات بود و تمامی رقبای خود را در بر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Police believe the robbers may have had inside information.
[ترجمه گوگل]پلیس معتقد است که سارقان ممکن است اطلاعات داخلی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]پلیس بر این باور است که دزدان ممکن است در داخل اطلاعات داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Acting on inside information, the police were able to arrest the gang before the robbery occurred.
[ترجمه گوگل]پلیس با بررسی اطلاعات داخلی توانست این باند را قبل از وقوع سرقت دستگیر کند
[ترجمه ترگمان]پلیس براساس اطلاعات داخلی توانست قبل از وقوع سرقت، باند را دستگیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Individuals and corporate entities who use inside information do so to make money.
[ترجمه گوگل]افراد و نهادهای شرکتی که از اطلاعات داخلی استفاده می کنند این کار را برای کسب درآمد انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]افراد و نهاده ای شرکتی که از درون اطلاعات استفاده می کنند، این کار را می کنند تا پول به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some of these rules prohibit the misuse of inside information.
[ترجمه گوگل]برخی از این قوانین استفاده نادرست از اطلاعات داخلی را ممنوع می کند
[ترجمه ترگمان]برخی از این قوانین سو استفاده از اطلاعات را ممنوع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When Milken trades junk bonds, he has inside information.
[ترجمه گوگل]وقتی میلکن اوراق قرضه ناخواسته را معامله می کند، اطلاعات داخلی دارد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Milken پیوندهای بی ارزش را با هم مبادله می کنند، او در داخل اطلاعات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The misuse of inside information within the new conglomerate structure is singled out for specific analysis.
[ترجمه گوگل]سوء استفاده از اطلاعات داخلی در ساختار کنگلومرای جدید برای تجزیه و تحلیل خاص مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]سو استفاده از اطلاعات درون ساختار مجتمع تولیدی جدید برای تحلیل خاص انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On the day the inside information was made public, the price of the share concerned jumped to reflect it.
[ترجمه گوگل]در روزی که اطلاعات داخلی منتشر شد، قیمت سهم مورد نظر برای منعکس کردن آن افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]در روزی که اطلاعات داخلی اعلام شد، قیمت سهام مورد توجه قرار گرفت تا منعکس کننده آن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to inside information, many members of the security forces are concerned about this problem.
[ترجمه گوگل]بر اساس اطلاعات داخلی، بسیاری از نیروهای امنیتی نگران این مشکل هستند
[ترجمه ترگمان]براساس اطلاعات موجود، بسیاری از اعضای نیروهای امنیتی نگران این مشکل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But inside information is a sure way to poor house.
[ترجمه گوگل]اما اطلاعات داخلی یک راه مطمئن برای خانه فقیر است
[ترجمه ترگمان]اما درون اطلاعات یک راه مطمئنی برای خانه فقیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I have inside information of their plans.
[ترجمه گوگل]من اطلاعات داخلی از برنامه های آنها دارم
[ترجمه ترگمان]من در داخل اطلاعات نقشه های آن ها هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It certainly seems to give inside information.
[ترجمه گوگل]مطمئناً به نظر می رسد اطلاعات داخلی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که به نظر می رسد این اطلاعات به درون اطلاعات داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She had inside information about it.
[ترجمه گوگل]او اطلاعات داخلی در مورد آن داشت
[ترجمه ترگمان]او در این مورد اطلاعاتی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You shouldn't use inside information to feather your own nest.
[ترجمه گوگل]شما نباید از اطلاعات داخلی برای پر کردن لانه خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]شما نباید از داخل اطلاعات برای پر کردن nest استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• internal information; secret knowledge known only by insiders (economics)

پیشنهاد کاربران

اطلاعات سازمانی
اطلاعات درون سازمانی
اطلاعات خصوصی و محرمانه

بپرس