inheritance tax

/ˌɪnˈherətənsˈtæks//ɪnˈherɪtənstæks/

مالیات بر ارث، مالیات بر ارک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a tax levied on property that is inherited.

جمله های نمونه

1. As this is over the inheritance tax threshold, it would bring a tax bill of £800.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که این مقدار از آستانه مالیات بر ارث فراتر می رود، یک صورتحساب مالیاتی 800 پوندی به همراه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این در مورد آستانه مالیاتی ارث است، یک صورت حساب مالیاتی ۸۰۰ پوندی به همراه خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The current form of death duty is called inheritance tax.
[ترجمه گوگل]شکل فعلی وظیفه فوت، مالیات بر ارث نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]نوع کنونی عوارض مرگ، مالیات وراثت نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If there is no issue, £12000, free of inheritance tax.
[ترجمه گوگل]اگر مشکلی وجود ندارد، 12000 پوند، بدون مالیات بر ارث
[ترجمه ترگمان]اگر هیچ مساله ای وجود ندارد، ۱۲۰۰۰ پوند، بدون مالیات ارث
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An inheritance tax has replaced the capital transfer tax.
[ترجمه گوگل]مالیات بر ارث جایگزین مالیات نقل و انتقال سرمایه شده است
[ترجمه ترگمان]مالیات وراثت جایگزین مالیات بر انتقال سرمایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Abolish the present inheritance tax and make recipients pay on gifts above a certain band as income.
[ترجمه گوگل]مالیات بر ارث فعلی را لغو کنید و گیرندگان را وادار کنید تا هدایایی را که بالاتر از حد معینی به عنوان درآمد پرداخت کنند
[ترجمه ترگمان]مالیات بر ارث حاضر را کاهش داده و دریافت کنندگان را وادار به پرداخت هدایا بر روی یک گروه خاص به عنوان درآمد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He will advise you on the inheritance tax your estate might incur and ways in which this may be reduced.
[ترجمه گوگل]او در مورد مالیات بر ارثی که ممکن است دارایی شما متحمل شود و راه هایی که ممکن است این مالیات را کاهش دهد به شما توصیه می کند
[ترجمه ترگمان]او به شما در مورد مالیات ارث و دارایی که ممکن است موجب کاهش آن شود توصیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thus inheritance tax is concerned with gratuitous transactions.
[ترجمه گوگل]بنابراین مالیات بر ارث مربوط به معاملات بلاعوض است
[ترجمه ترگمان]از این رو، مالیات وراثت با تراکنش های رایگان در ارتباط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The modern form of death duties is the inheritance tax.
[ترجمه گوگل]شکل مدرن عوارض فوت، مالیات بر ارث است
[ترجمه ترگمان]نوع مدرن عوارض مرگ، مالیات وراثت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In 198 for instance, Dole supported an inheritance tax code that greatly benefited the Gallos.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در سال 198، دول از کد مالیات بر ارث پشتیبانی کرد که به نفع گالوها بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸ به عنوان مثال، دول کد مالیاتی میراثی را پشتیبانی کرد که به شدت از Gallos سود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Inheritance tax, for example, will continue to be an issue for many expatriates.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، مالیات بر ارث همچنان برای بسیاری از مهاجران یک مشکل باقی خواهد ماند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، مالیات بر وراثت برای بسیاری از مهاجران مساله ای خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Inheritance tax is charged on the value transferred by a chargeable transfer.
[ترجمه گوگل]مالیات بر ارث بر ارزشی که از طریق انتقال قابل شارژ منتقل می شود، دریافت می شود
[ترجمه ترگمان]مالیات بر وراثت به ارزش منتقل شده توسط انتقال chargeable متهم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gifts and bequests have been exempted from Inheritance Tax.
[ترجمه گوگل]هدایا و وصیت ها از مالیات بر ارث معاف شده اند
[ترجمه ترگمان]Gifts و bequests از مالیات بر ارث محروم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But with inheritance tax levied at 40 per cent on assets totalling over £23000, it's vital everyone has one.
[ترجمه گوگل]اما با توجه به مالیات بر ارث که 40 درصد از دارایی‌های بیش از 23000 پوند اخذ می‌شود، بسیار مهم است که هر کسی یکی را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اما با وصول مالیات وراثت در ۴۰ درصد دارایی به ارزش کل بیش از ۲۳۰۰۰ پوند، حیاتی است که هر کسی یک نفر را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We have income tax, inheritance tax, and others.
[ترجمه گوگل]ما مالیات بر درآمد، مالیات بر ارث و غیره داریم
[ترجمه ترگمان]ما مالیات بر درآمد، مالیات ارث و غیره داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The inheritance tax is an antiquated category of taxes.
[ترجمه گوگل]مالیات بر ارث یک دسته مالیات قدیمی است
[ترجمه ترگمان]مالیات ارث یک دسته قدیمی از مالیات ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] مالیات بر ارث

انگلیسی به انگلیسی

• tax levied on an inheritance; charge for executing a will

پیشنهاد کاربران

inheritance tax ( اقتصاد )
واژه مصوب: مالیات بر ارث
تعریف: مالیاتی که وارث یا وارثان موظف به پرداخت آن هستند
حواستون باشه که این اصطلاح رو "مالیاتِ میراث" ترجمه نکنید.

بپرس