indirect lighting

/ˌɪndəˈrektˈlaɪtɪŋ//ˌɪndɪˈrektˈlaɪtɪŋ/

نورغیرمستقیم (نوری که از دیوار یا سقف و غیره بازتاب می شود و ملایم تر است)، بازتاب شید، نور منعکس شده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: lighting not directed at the object or area to be illuminated, but rather reflected, as off a ceiling, or diffused.

جمله های نمونه

1. Richard thought I should invest in indirect lighting, maybe paint the walls peach, make it a little cozier.
[ترجمه گوگل]ریچارد فکر کرد که باید روی نورپردازی غیرمستقیم سرمایه‌گذاری کنم، شاید دیوارها را هلویی رنگ کنم، آن را کمی دنج‌تر کنم
[ترجمه ترگمان]ریچارد فکر کرد من باید در روشنایی غیر مستقیم سرمایه گذاری کنم، شاید دیوارها را رنگ بزنم، کمی cozier کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In full shade there is no direct sunlight, but there is some indirect light.
[ترجمه گوگل]در سایه کامل نور مستقیم خورشید وجود ندارد، اما مقداری نور غیر مستقیم وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در سایه کامل، نور مستقیم خورشید وجود ندارد، اما نور غیر مستقیم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A black and white room and indirect lighting helps the visual perspective for the partially sighted.
[ترجمه گوگل]یک اتاق سیاه و سفید و نور غیر مستقیم به چشم انداز بصری برای افراد کم بینا کمک می کند
[ترجمه ترگمان]یک اتاق سیاه و سفید و نورپردازی غیر مستقیم به چشم انداز بصری برای کمی نزدیک بین کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In bright or open shade, there is no direct sunlight but plenty of indirect light.
[ترجمه گوگل]در سایه روشن یا باز، نور مستقیم خورشید وجود ندارد اما نور غیرمستقیم زیادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در سایه روشن یا باز، نور مستقیم خورشید وجود ندارد اما نور غیر مستقیم زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Use Global Radiosity for indirect lighting optimized for animation.
[ترجمه گوگل]از Global Radiosity برای نور غیر مستقیم بهینه سازی شده برای انیمیشن استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]استفاده از radiosity جهانی برای نورپردازی غیر مستقیم بهینه برای انیمیشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Indirect lighting and natural lighting compliments each other to make room environment more spacious.
[ترجمه گوگل]نور غیرمستقیم و نور طبیعی همدیگر را تحسین می کنند تا محیط اتاق را جادارتر کند
[ترجمه ترگمان]نورپردازی غیر مستقیم و نورپردازی طبیعی به یکدیگر خوش آمد می گویند تا فضای اتاق را بازتر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then this is equivalent to one bounce of indirect lighting .
[ترجمه گوگل]سپس این معادل یک پرش نور غیر مستقیم است
[ترجمه ترگمان]سپس این برابر با بازتاب نور غیر مستقیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The respect is designed in lamplight, indirect lighting combining direct lighting is given priority to, in order to emphasize the lobby of the space is concise, modern and metrical sense.
[ترجمه گوگل]احترامی که در نور لامپ طراحی شده است، نورپردازی غیرمستقیم با ترکیب نور مستقیم در اولویت قرار دارد، به منظور تاکید بر لابی فضا مختصر، مدرن و متریک است
[ترجمه ترگمان]این رابطه در نور چراغ طراحی شده است، روشنایی غیر مستقیم و ترکیب نور مستقیم اولویت داده می شود تا تاکید کند که لابی فضا بسیار دقیق، مدرن و metrical است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Indirect lighting over your work area usually works best.
[ترجمه گوگل]نور غیرمستقیم روی محل کار شما معمولا بهترین کار را دارد
[ترجمه ترگمان]نور غیر مستقیم بر روی محل کار شما معمولا بهتر عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Indirect Lighting Design with decorative'Flags'made of an weave material run North - South through the five.
[ترجمه گوگل]طراحی نورپردازی غیرمستقیم با «پرچم‌های تزئینی» ساخته شده از مواد بافته شده از شمال - جنوب از طریق پنج
[ترجمه ترگمان]طراحی نورپردازی غیر مستقیم با پرچم های تزیینی ساخته شده از مواد weave شمال - جنوب از طریق پنج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This unique light is used for indirect lighting.
[ترجمه گوگل]این نور منحصر به فرد برای نورپردازی غیر مستقیم استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این نور منحصر به فرد برای نورپردازی غیر مستقیم مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The inability to enter a room that does not have indirect lighting. Blurred vision.
[ترجمه گوگل]عدم امکان ورود به اتاقی که نور غیر مستقیم ندارد تاری دید
[ترجمه ترگمان]ناتوانی در ورود به اتاقی که نور غیر مستقیم ندارد تصویر Blurred
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a result the L-shaped walls appropriated the plot's geometry while roofs opened northward to provide plenty of indirect lighting.
[ترجمه گوگل]در نتیجه دیوارهای L شکل هندسه طرح را به خود اختصاص دادند در حالی که سقف ها به سمت شمال باز می شدند تا نور غیرمستقیم زیادی را فراهم کنند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، دیواره ای L شکل هندسی طرح را به خود اختصاص دادند، در حالی که سقف ها به سمت شمال باز شدند تا نور غیر مستقیم زیادی ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Newer GPUs can reprocess the scene multiple times to approximate indirect lighting.
[ترجمه گوگل]پردازنده‌های گرافیکی جدیدتر می‌توانند صحنه را چندین بار برای تقریبی نور غیرمستقیم پردازش کنند
[ترجمه ترگمان]gpus جدیدتر می توانند چندین بار صحنه را با نور غیر مستقیم تقریبی تنظیم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] نورپردازی غیرمستقیم

انگلیسی به انگلیسی

• artificial lighting which is deflected to reduce glare

پیشنهاد کاربران

بپرس