inconceivably


بطور غیر متصور، چنانکه نتوان تصور کرد، چنانکه به عقل درنیاید

جمله های نمونه

1. The task proved inconceivably more difficult than we had imagined.
[ترجمه گوگل]این کار به طرز غیرقابل تصوری دشوارتر از آن چیزی بود که ما تصور می کردیم
[ترجمه ترگمان]این کار به طور غیرقابل تصوری سخت تر از آن چیزی بود که تصور می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was inconceivably wealthy.
[ترجمه گوگل]او به طرز غیرقابل تصوری ثروتمند بود
[ترجمه ترگمان]او واقعا ثروتمند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The ceiling, inconceivably far above our heads and leprous with chandeliers, cut off the legs at mid-thigh.
[ترجمه گوگل]سقف، به طرز غیر قابل تصوری بالای سر ما و جذامی با لوستر، پاها را از وسط ران قطع کرد
[ترجمه ترگمان]سقف بالای سر ما به طرز غیرقابل تصوری بالای سرمان و جذام آلود شده بود و پاها را در وسط ران قطع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It would have been inconceivably dangerous even if he had known how to set about doing it.
[ترجمه گوگل]حتی اگر می‌دانست چگونه این کار را انجام دهد، به طرز غیرقابل تصوری خطرناک بود
[ترجمه ترگمان]اگر می دانست چگونه این کار را انجام دهد، خیلی خطرناک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, not inconceivably, it was "parasitic" even 3000 years ago.
[ترجمه گوگل]با این حال، غیرقابل تصور، حتی 3000 سال پیش "انگلی" بود
[ترجمه ترگمان]اما به طور غیرقابل تصوری، حتی ۳۰۰۰ سال پیش \"انگلی\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is still inconceivably first-rate fun on spruced slopes.
[ترجمه گوگل]هنوز هم به طرز غیرقابل تصوری سرگرم کننده درجه یک در دامنه های صنوبر است
[ترجمه ترگمان]این مساله هنوز برای اولین بار در دامنه های spruced به طور غیرقابل تصوری سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was an inconceivably stupid thing to have done.
[ترجمه گوگل]انجام این کار غیرقابل تصور احمقانه بود
[ترجمه ترگمان]کار احمقانهای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That figure is inconceivably higher than today's war casualties, at least as they affect British troops.
[ترجمه گوگل]این رقم به طرز غیرقابل تصوری بالاتر از تلفات جنگ امروز است، حداقل از آنجایی که این تلفات بر نیروهای بریتانیایی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]این رقم به طور غیرقابل تصوری بیشتر از تلفات جنگ امروز است، حداقل به این دلیل که آن ها بر نیروهای انگلیسی تاثیر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Or, not inconceivably getting rid of him.
[ترجمه گوگل]یا به طور غیرقابل تصوری از شر او خلاص نمی شود
[ترجمه ترگمان]یا بهتر است از شر او خلاص شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this part of the book we shall consider mysteries on the grand scale - and also on the inconceivably tiny.
[ترجمه گوگل]در این بخش از کتاب، ما اسرار را در مقیاس بزرگ - و همچنین در ابعاد غیرقابل تصور کوچک بررسی خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]در این قسمت از کتاب، ما باید اسرار را در مقیاس بزرگ و همچنین به طور غیرقابل تصوری کوچک در نظر بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That presence is essentially you and at the same time inconceivably greater than you.
[ترجمه گوگل]آن حضور در اصل شما و در عین حال به طرز غیرقابل تصوری بزرگتر از شماست
[ترجمه ترگمان]این حضور در اصل شما و در عین حال inconceivably از شماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As high as the heaven is above the earth, so immeasurably and inconceivably great is the mercy of God waiting to bestow His richest blessing.
[ترجمه گوگل]به همان اندازه که آسمان بر زمین بلند است، رحمت خداوند در انتظار عطا کردن غنی ترین نعمت هایش، بی اندازه و غیرقابل تصور است
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که آسمان بالاتر از زمین است، بی اندازه بزرگ و بی نهایت بزرگ است که خداوند در انتظار دعای خیر او باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The western island group of Palawan, which even Filipinos describe as their country's last frontier, is inconceivably exotic and tropical.
[ترجمه گوگل]گروه جزایر غربی پالاوان، که حتی فیلیپینی‌ها آن را آخرین مرز کشورشان توصیف می‌کنند، به‌طور غیرقابل تصوری عجیب و غریب و گرمسیری هستند
[ترجمه ترگمان]گروه جزیره غربی of که فیلیپین، آخرین مرز کشور خود را توصیف می کنند، به طور غیرقابل تصوری عجیب و استوایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If these principled relations among brain parts hold true, then Boskops would have had not only an impressively large brain but an inconceivably large prefrontal cortex.
[ترجمه گوگل]اگر این روابط اصولی بین بخش‌های مغز درست باشد، پس بوسکوپس نه تنها یک مغز بسیار بزرگ بلکه یک قشر جلوی مغزی غیرقابل تصور بزرگ داشت
[ترجمه ترگمان]اگر این روابط اصولی در بین بخش های مغز صادق باشند، آنگاه Boskops نه تنها یک مغز بزرگ بلکه به شکل غیرقابل تصوری قشر پیش پیشانی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unimaginably, incomprehensibly; unbelievably

پیشنهاد کاربران

بپرس