incomer


واردشونده، شخصوارد، جانشین، سرزننده، فضول

جمله های نمونه

1. Shift work added to the tenuous links between incomer men and their Shetlander neighbours.
[ترجمه گوگل]شیفت کاری به پیوندهای ضعیف بین مردان درآمدی و همسایگان شتلندری آنها افزود
[ترجمه ترگمان]کار تبدیل به پیوندهای ضعیف بین incomer مرد و همسایگان their اضافه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If one does not belong one is An incomer.
[ترجمه گوگل]اگر کسی به آن تعلق نداشته باشد، درآمدی است
[ترجمه ترگمان]اگر کسی به کسی تعلق ندارد An است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Easy removal of MCB, RCD or main incomer from an assembled unit, offering simple fitting of additional or replacement components without removal of the busbar.
[ترجمه گوگل]جدا کردن آسان MCB، RCD یا دریچه اصلی از یک واحد مونتاژ شده، ارائه اتصال ساده قطعات اضافی یا جایگزین بدون حذف شینه
[ترجمه ترگمان]حذف آسان of، RCD و یا incomer اصلی از یک واحد مونتاژ شده، یک نصب ساده قطعات اضافی یا جایگزینی را بدون برداشتن of پیشنهاد دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Until recently the situation was markedly different in those localities where incomer housing is dispersed among Shetlander housing.
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر، وضعیت به طور قابل توجهی در مناطقی که مسکن درآمدی در میان مسکن های شتلندر پراکنده است، متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]تا همین اواخر، این وضعیت به طور قابل توجهی در مناطقی که مسکن incomer در بین خانه های Shetlander پراکنده شده است، تفاوت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The provision of council housing threatens the interests of many private residents, both Shetlander and incomer.
[ترجمه گوگل]تهیه مسکن شورایی منافع بسیاری از ساکنان خصوصی، اعم از شتلندر و درآمد، را تهدید می کند
[ترجمه ترگمان]تامین مسکن شورای امنیت منافع بسیاری از ساکنان خصوصی، اعم از Shetlander و incomer را تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To them, she appeared an interfering busybody, a pushy incomer meddling with their heritage.
[ترجمه گوگل]از نظر آنها، او به عنوان یک فرد مشغول مداخله گر به نظر می رسید، یک درآمد زورگیر که در میراث آنها دخالت می کرد
[ترجمه ترگمان]به نظر آن ها، او فضول، فضول و فضول بود، a در حال دخالت و دخالت در میراث آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Banks are faced with pressure from all respects: the same business, capital supplier, capital consumer, potential incomer(foreign-ventured banks), and substitutes.
[ترجمه گوگل]بانک‌ها از همه جنبه‌ها با فشار مواجه هستند: همان کسب‌وکار، تامین‌کننده سرمایه، مصرف‌کننده سرمایه، درآمد بالقوه (بانک‌های سرمایه‌دار خارجی) و جایگزین‌ها
[ترجمه ترگمان]بانک ها از همه جنبه ها تحت فشار هستند: همان کسب وکار، تامین کننده سرمایه، مصرف کننده سرمایه، incomer بالقوه (بانک های خارجی - جسارت)و جایگزین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person who enters; newcomer; intruder; one who succeeds another; immigrant (british)

پیشنهاد کاربران

مهاجر، پناهنده، گردشگر، متجاوز، تازه وارد، شخص جانشین

بپرس