in the neighborhood of


(عامیانه) 1- نزدیک (به محلی)، در مجاورت 2- در حدود، تقریبا

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) approximately.
مترادف: about, approximately, more or less, nearly
مشابه: just about, nigh

- We spent in the neighborhood of a hundred dollars.
[ترجمه امین جهانگرد] ما حول و حوش 100 دلار خرج کردیم
|
[ترجمه گوگل] ما در همسایگی صد دلار خرج کردیم
[ترجمه ترگمان] ما در محله یه صد دلار پول دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He lives somewhere in the neighborhood of the station.
[ترجمه گوگل]او جایی در همسایگی ایستگاه زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]یه جایی تو محله the زندگی میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They live in the neighborhood of the airport.
[ترجمه گوگل]آنها در همسایگی فرودگاه زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در مجاورت فرودگاه زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He paid in the neighborhood of $ 5000 for the car.
[ترجمه گوگل]او در محله 5000 دلار برای ماشین پرداخت
[ترجمه ترگمان]او در حدود ۵۰۰۰ دلار برای این خودرو پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The total was in the neighborhood of 100 pounds.
[ترجمه گوگل]مجموع در همسایگی 100 پوند بود
[ترجمه ترگمان]این رقم در حدود ۱۰۰ پوند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The painting is worth something in the neighborhood of $3000.
[ترجمه گوگل]ارزش این نقاشی چیزی در حدود 3000 دلار است
[ترجمه ترگمان]این نقاشی در ۳۰۰۰ دلار قیمت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Meanwhile, mutation operator is adopted to search in the neighborhood of local optimal solution.
[ترجمه گوگل]در همین حال، عملگر جهش برای جستجو در همسایگی راه حل بهینه محلی اتخاذ می شود
[ترجمه ترگمان]در همین حال، عملگر جهشی برای جستجو در مجاورت راه حل بهینه محلی اتخاذ می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. XL video China office is located in the neighborhood of the World Trade Centre.
[ترجمه گوگل]دفتر XL video China در همسایگی مرکز تجارت جهانی واقع شده است
[ترجمه ترگمان]این دفتر در مرکز تجارت جهانی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The price is in the neighborhood of $ 100.
[ترجمه گوگل]قیمت در همسایگی 100 دلار است
[ترجمه ترگمان]قیمت آن در حدود ۱۰۰ دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She is in the neighborhood of fifty.
[ترجمه گوگل]او در همسایگی پنجاه است
[ترجمه ترگمان]او در حوالی پنجاه سال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You'll find It'somewhere in the neighborhood of the park.
[ترجمه گوگل]آن را در جایی در همسایگی پارک خواهید یافت
[ترجمه ترگمان]جایی در محل پارک پیدا خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The losses turned out to be in the neighborhood of $ 4 trillion.
[ترجمه گوگل]این ضرر و زیان در حدود 4 تریلیون دلار بود
[ترجمه ترگمان]این تلفات در حدود ۴ تریلیون دلار بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Quantities will remain in the neighborhood of present levels.
[ترجمه گوگل]مقادیر در همسایگی سطوح فعلی باقی خواهند ماند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از آن ها در مجاورت حاضر باقی خواهند ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The objective is to obtain a temperature in the neighborhood of 50 - 60 centigrade .
[ترجمه گوگل]هدف بدست آوردن دمایی در همسایگی 50 تا 60 درجه سانتیگراد است
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار بدست آوردن دما در همسایگی ۵۰ تا ۶۰ درجه سانتیگراد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They passed extravagant long ago, cruised through exorbitant and finally settled somewhere in the neighborhood of incomprehensible.
[ترجمه گوگل]آنها مدتها پیش ولخرجی را پشت سر گذاشتند، از مسیرهای گزاف عبور کردند و سرانجام در جایی در همسایگی نامفهوم مستقر شدند
[ترجمه ترگمان]خیلی وقت پیش از آن گذشتند و در حد گزاف راه افتادند و بالاخره جایی در محله incomprehensible جا گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• somewhere near; approximately, around

پیشنهاد کاربران

بپرس