in private


به طور خصوصی، محرمانه، در خلوت

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: in the view or presence only of the person or people concerned.
مترادف: confidentially
مشابه: secretly

جمله های نمونه

1. Admonish your friends in private, praise them in public.
[ترجمه گوگل]دوستان خود را در خلوت نصیحت کنید، آنها را در ملاء عام تحسین کنید
[ترجمه ترگمان]دوستان شما را در خلوت admonish و در ملا عام ستایش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I want to say something to you in private.
[ترجمه گوگل]من می خواهم در خلوت به شما چیزی بگویم
[ترجمه ترگمان]میخوام خصوصی باه ات حرف بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He posted in private carriages to London.
[ترجمه گوگل]او در واگن های شخصی به لندن فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]او در کالسکه خصوصی لندن پست کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He asked leave to speak to her in private.
[ترجمه گوگل]از او اجازه خواست تا در خلوت با او صحبت کند
[ترجمه ترگمان]او از من خواست که خصوصی با او صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She asked to see him in private.
[ترجمه گوگل]او خواست تا او را در خلوت ببیند
[ترجمه ترگمان]از او خواست که او را در خلوت ملاقات کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jamie wants to speak to me in private.
[ترجمه گوگل]جیمی می خواهد در خلوت با من صحبت کند
[ترجمه ترگمان]جیمی می خواد خصوصی با من صحبت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The proceedings of the enquiry will take place in private.
[ترجمه گوگل]مراحل استعلام به صورت خصوصی انجام خواهد شد
[ترجمه ترگمان]روند تحقیق در بخش خصوصی صورت خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cecil can be very rude in private, though in public he is usually polite.
[ترجمه گوگل]سیسیل می‌تواند در خلوت بسیار بی‌ادب باشد، اگرچه در جمع معمولا مودب است
[ترجمه ترگمان]سیسیل می تواند در خلوت بسیار بی ادب باشد، با این حال در جامعه معمولا مودب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I asked him to desist from abusing me in private to newspaper editors.
[ترجمه گوگل]از او خواستم که از سوء استفاده خصوصی از من برای سردبیران روزنامه خودداری کند
[ترجمه ترگمان]من از او خواستم از سو استفاده از من به عنوان سردبیر روزنامه خودداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. John sat down with him in private to cards and pigeoned him.
[ترجمه گوگل]جان با او در خلوت به کارت نشست و او را کبوتر کرد
[ترجمه ترگمان]جان با او در خلوت نشسته بود و با او ورق بازی می کرد و با او حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Can I speak to you in private?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم خصوصی با شما صحبت کنم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم خصوصی باه ات صحبت کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Richard set up in private practice.
[ترجمه گوگل]ریچارد در مطب خصوصی راه اندازی شد
[ترجمه ترگمان]ریچارد به طور خصوصی دست به کار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What consenting adults do in private is their own business.
[ترجمه گوگل]کاری که بزرگسالان رضایت‌دهنده در خلوت انجام می‌دهند، کار خودشان است
[ترجمه ترگمان]آنچه که به افراد بالغ اجازه می دهد در بخش خصوصی انجام دهند، تجارت خودشان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The soldiers were billeted in private homes.
[ترجمه گوگل]سربازان در منازل شخصی اسیر شدند
[ترجمه ترگمان]سربازان در خانه های شخصی زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Is there somewhere we can discuss this in private?
[ترجمه گوگل]آیا جایی هست که بتوانیم در خصوص این موضوع صحبت کنیم؟
[ترجمه ترگمان]جایی هست که بتونیم خصوصی در موردش بحث کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• privately, secretly, confidentially, alone

پیشنهاد کاربران

backstage
به طور شخصی - در خلوت
در خفا
IN A PLACE OR SITUATION WHERE OTHER PEOPLE CANNOT WATCH OR LISTEN , خلوتی , به طوری که کسی نفهمه

بپرس