in operation


1- در حال کار کردن، دایر، به راه، مشغول تولید 2- دارای اعتبار قانونی، لازم الاجرا، به قوت خود باقی، موثر، کارا، کاری

جمله های نمونه

1. A contraflow is in operation between Junctions 6 and
[ترجمه گوگل]یک contraflow بین اتصالات 6 و
[ترجمه ترگمان]A در عملیات بین junctions ۶ و junctions قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A contraflow system is in operation on this section of the motorway.
[ترجمه گوگل]در این بخش از بزرگراه یک سیستم ضد جریان در حال اجراست
[ترجمه ترگمان]یک سیستم contraflow در این بخش از بزرگراه عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Part of the new plant is now in operation and remainder will be on stream later this month.
[ترجمه غزال سرخ] بخشی از این کارخانه در حال حاضر فعال است و باقیمانده در اواخر این ماه به جریان می افتد.
|
[ترجمه گوگل]بخشی از کارخانه جدید در حال حاضر در حال بهره برداری است و باقی مانده در اواخر این ماه راه اندازی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]بخشی از این کارخانه جدید در حال حاضر در حال اجرا است و باقی مانده در اواخر این ماه در جریان خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The current tax system has been in operation for ten years.
[ترجمه گوگل]سیستم مالیاتی فعلی ده سال است که در حال اجراست
[ترجمه ترگمان]سیستم مالیاتی کنونی به مدت ده سال در حال اجرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is this rule in operation yet?
[ترجمه گوگل]آیا این قانون هنوز در حال اجراست؟
[ترجمه ترگمان]این قانون هنوز در عمل هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their plan had some difficulties in being in operation.
[ترجمه گوگل]طرح آنها در عملیاتی شدن با مشکلاتی روبرو بود
[ترجمه ترگمان]نقشه اش این بود که در عمل مشکلاتی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Education Business Partnership has been in operation since 198
[ترجمه گوگل]مشارکت تجاری آموزش از سال 198 شروع به کار کرده است
[ترجمه ترگمان]مشارکت وزارت آموزش و پرورش از ۱۹۸ مورد در عملیات بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A contraflow is in operation at the works near Junction
[ترجمه گوگل]یک کنترافلو در محل کار نزدیک Junction در حال انجام است
[ترجمه ترگمان]contraflow در حال اجرا در محل تقاطع نزدیک Junction است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A contraflow is in operation/in force between junctions 13 and 14 on the motorway.
[ترجمه گوگل]یک جریان معکوس بین تقاطع های 13 و 14 در بزرگراه در حال کار/اجرا است
[ترجمه ترگمان]A در عملیات \/ قدرت بین junctions ۱۳ و ۱۴ در بزرگراه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The system needs to be in operation for six months before it can be assessed.
[ترجمه گوگل]این سیستم باید به مدت شش ماه فعال باشد تا بتوان آن را ارزیابی کرد
[ترجمه ترگمان]این سیستم باید شش ماه قبل از ارزیابی آن به عمل آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are three ski lifts in operation.
[ترجمه گوگل]سه تله اسکی در حال فعالیت هستند
[ترجمه ترگمان]سه آسانسور با اسکی در عملیات وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The family electricity should not overcharge in operation.
[ترجمه گوگل]برق خانواده در حین کار نباید بیش از حد شارژ شود
[ترجمه ترگمان]برق خانواده نباید در حال انجام عملیات باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Temporary traffic controls are in operation on New Road.
[ترجمه گوگل]کنترل ترافیک موقت در جاده جدید فعال است
[ترجمه ترگمان]کنترل ترافیک موقتی در حال اجرا در جاده جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Until the rail links are in operation, passengers can only travel through the tunnel by coach.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که خطوط ریلی راه‌اندازی نشود، مسافران فقط می‌توانند با اتوبوس از تونل عبور کنند
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که خطوط راه آهن در حال عملیات باشند، مسافران تنها می توانند با کالسکه از طریق تونل عبور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A school pupil boycott had also been in operation since the beginning of the year.
[ترجمه گوگل]تحریم دانش‌آموزان نیز از ابتدای سال جاری آغاز شده بود
[ترجمه ترگمان]از آغاز سال تحصیلی، یک دانش آموز مدرسه نیز در این عملیات شرکت داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in action, working, functioning
influence

پیشنهاد کاربران

دایر و برقرار بودن
فعالیت داشتن
در حال اجراست
در عمل
در جریان، جاری

بپرس