impermeability

/ɪmˌpɜːmjəˈbɪlɪtɪ//ɪmˌpɜːmjəˈbɪlɪtɪ/

معنی: نفوذ ناپذیری، نشت ناپذیری، ناتراوایی
معانی دیگر: نشت ناپذیری، نفوذ ناپذیری، ناتراوایی

جمله های نمونه

1. The paper also gives an introduction into the impermeability of water sealing layers such asc. . .
[ترجمه گوگل]این مقاله همچنین مقدمه‌ای در مورد نفوذناپذیری لایه‌های آب‌بندی مانند ASC ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله همچنین مقدمه ای را در مورد لایه های پوشش آب و مهر گیاه ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is superior to sodium silicate cement in impermeability, resistance to dilute acid and cohesive strength.
[ترجمه گوگل]از نظر نفوذ ناپذیری، مقاومت در برابر اسید رقیق و استحکام چسبندگی نسبت به سیمان سیلیکات سدیم برتری دارد
[ترجمه ترگمان]این فولاد از سیمان سیلیکات سدیم در impermeability، مقاومت در برابر اسید رقیق و قدرت منسجم برتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It possesses fine coherence, impermeability and anticorrosion.
[ترجمه گوگل]دارای انسجام خوب، نفوذناپذیری و ضد خوردگی است
[ترجمه ترگمان]این دستگاه دارای همدوسی خوب، impermeability و anticorrosion است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The material has excellent durability such as heat-resistance, impermeability and steel-protection.
[ترجمه mozhgan] این ماده دارای دوام عالی مانند مقاومت در برابر حرارت ، نفوذ ناپذیری و محافظت از فولاد است.
|
[ترجمه گوگل]این ماده دارای دوام عالی مانند مقاومت در برابر حرارت، نفوذ ناپذیری و محافظت در برابر فولاد است
[ترجمه ترگمان]مواد دارای دوام خوبی مانند مقاومت در برابر گرما، مقاومت فولاد و فولاد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Air-entraining agent increases impermeability of hybrid fiber concrete.
[ترجمه گوگل]عامل جذب کننده هوا نفوذ ناپذیری بتن الیافی هیبریدی را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]عامل Air، impermeability از بتن الیاف هیبرید را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Although it is controversial, evidence suggests that maximal water impermeability of the distal nephron requires that glucocorticoid be present.
[ترجمه گوگل]اگرچه بحث برانگیز است، شواهد نشان می دهد که حداکثر نفوذ ناپذیری نفرون دیستال در آب مستلزم وجود گلوکوکورتیکوئید است
[ترجمه ترگمان]اگرچه این موضوع بحث برانگیز است، اما شواهد نشان می دهند که حداکثر impermeability آبی of دوربرد به آن نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Matt lacquer is a quicker alternative with the advantage of impermeability.
[ترجمه گوگل]لاک مات یک جایگزین سریعتر با مزیت نفوذ ناپذیری است
[ترجمه ترگمان]مت لاک، با استفاده از impermeability، یه جایگزین سریع تر از impermeability
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They may actually conclude that openness is actually a strategy top management has devised to cover up its impermeability to influence.
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است در واقع به این نتیجه برسند که باز بودن در واقع یک استراتژی است که مدیریت ارشد برای پوشاندن نفوذ ناپذیری خود در برابر نفوذ ابداع کرده است
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است به این نتیجه برسند که باز بودن در واقع یک مدیریت ارشد استراتژی است که برای پوشش دادن impermeability به نفوذ طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rigid containers (cans) have the most favorable properties of (, such as ) protectiveness, impermeability, and ease of sterilizing.
[ترجمه گوگل]ظروف سفت و سخت (قوطی‌ها) دارای مطلوب‌ترین ویژگی‌های (مانند) محافظتی، نفوذناپذیری و سهولت استریل کردن هستند
[ترجمه ترگمان]ظروف محکم (قوطی ها)دارای بیش ترین ویژگی های (مانند)حفاظت، impermeability و سهولت of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Foam has a robust and independent foam connection, water absorption in less than 25 %. impermeability.
[ترجمه گوگل]فوم دارای اتصال فوم قوی و مستقل است، جذب آب کمتر از 25٪ نفوذ ناپذیری
[ترجمه ترگمان]فوم یک اتصال فوم آزاد و مستقل، جذب آب در کم تر از ۲۵ % دارد impermeability
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The detecting results show that concrete has no cracks and has excellent impermeability.
[ترجمه گوگل]نتایج آشکارسازی نشان می دهد که بتن ترک ندارد و نفوذ ناپذیری عالی دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج تشخیص نشان می دهد که بتن هیچ شکافی ندارد و impermeability عالی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For concrete, its compressive strength, mark of resistance to impermeability and strength prior to settlement shall comply with the requirements of design and terms of construction specification.
[ترجمه گوگل]برای بتن، مقاومت فشاری، علامت مقاومت در برابر نفوذ ناپذیری و مقاومت آن قبل از نشست باید با الزامات طراحی و شرایط مشخصات ساخت مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]برای بتون، مقاومت فشاری آن، علامت مقاومت در برابر مقاومت و مقاومت قبل از توافق باید با الزامات طراحی و شرایط مشخصات ساختمانی مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sulphoaluminate cement has better properties than Portland cement, high strength, fast hardening, impermeability, corrosive resistance, frost resistance, expansive property and so on.
[ترجمه گوگل]سیمان سولفوآلومینات دارای خواص بهتری نسبت به سیمان پرتلند، استحکام بالا، سخت شدن سریع، نفوذ ناپذیری، مقاومت در برابر خورندگی، مقاومت در برابر یخ زدگی، خاصیت انبساط و غیره است
[ترجمه ترگمان]سیمان Sulphoaluminate دارای خواص بهتری نسبت به سیمان پورتلند، استحکام بالا، سخت شدگی سریع، مقاومت خورنده، مقاومت یخ بندان، املاک وسیع و غیره می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results showed that the hard seed rate of A. cicer was high because of impermeability.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که میزان بذر سخت A cicer به دلیل نفوذ ناپذیری بالا بود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که نرخ سخت دانه A cicer به خاطر of بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نفوذ ناپذیری (اسم)
impenetrability, impermeability

نشت ناپذیری (اسم)
impermeability

ناتراوایی (اسم)
impermeability

تخصصی

[عمران و معماری] نفوذناپذیری - عدم قابلیت نفوذ
[زمین شناسی] نفوذ ناپذیری، عدم قابلیت نفوذ
[آب و خاک] نفوذ ناپذیری

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being impermeable, impassability

پیشنهاد کاربران

بپرس