ill being

/ˈɪlˈbiːɪŋ//ɪlˈbiːɪŋ/

وضع بد، بی رونقی، بدبختی، بدی، ناهنجاری

پیشنهاد کاربران

a condition of being deficient in health, happiness, or prosperity ( بیچارگی، بدبختی، بدزیستی، مشکلات سلامت روان، ناراحتی روان شناختی )
کژ زیستی
بد زیستی
کِهزیستی
اختلال، نابهنجاری

بپرس