idleness

/ˈaɪdəlnəs//ˈaɪdlnəs/

معنی: گیجی، بیهودگی، بطالت، کند ذهنی، بیکاری تنبلی
معانی دیگر: idlesse بیکاری تنبلی

جمله های نمونه

1. discipline is the antidote for idleness
انضباط چاره ی تنبلی است.

2. Idleness is the key of beggary, and the root of all evil.
[ترجمه تہمینہ] تنبلی کلیدِافلاس و ریشہ ھمہ شر است
|
[ترجمه گوگل]بطالت کلید گدایی و ریشه هر بدی است
[ترجمه ترگمان]Idleness، کلید گدایی و ریشه تمام بدی ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Idleness is the rust of mind.
[ترجمه تہمینہ] تنبلی فساد تدریجیِ ذھنی است
|
[ترجمه گوگل]بیکاری زنگار ذهن است
[ترجمه ترگمان]Idleness، زنگار ذهن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Idleness is the mother [root] of all evil [sin, vice].
[ترجمه گوگل]بطالت، مادر [ریشه] هر بدی [گناه، رذیله] است
[ترجمه ترگمان]Idleness مادر همه شیطان است [ گناه، گناه ]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Idleness turns the edge of wit.
[ترجمه تہمینہ] اهمال زنگِ زیرکی می شود
|
[ترجمه گوگل]بطالت لبه هوش را می چرخاند
[ترجمه ترگمان]Idleness لبه تیز هوش را بر می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Idleness is the root of all evil.
[ترجمه تہمینہ] بطالت ریشه همه شر است
|
[ترجمه گوگل]بیکاری ریشه همه بدی هاست
[ترجمه ترگمان]Idleness ریشه همه شیطان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Idleness is the root (or mother) of all evil (or sin or vice).
[ترجمه امیر جی کت] سستی، ریشه ( یامادر ) شیاطین و گناهان است
|
[ترجمه گوگل]بیکاری ریشه (یا مادر) همه بدی ها (یا گناهان یا بدی ها) است
[ترجمه ترگمان]Idleness ریشه (یا مادر)همه شیطان (یا گناه یا گناه)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Poverty is the reward of idleness.
[ترجمه گوگل]فقر پاداش بطالت است
[ترجمه ترگمان]فقر پاداش بیکاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Business may be troublesome, but idleness is pernicious.
[ترجمه تہمینہ] کسب و کار ممکن است دشوار باشد، اما بیکاری مضر است
|
[ترجمه گوگل]تجارت ممکن است دردسرساز باشد، اما بیکاری زیان آور است
[ترجمه ترگمان]تجارت ممکن است دردسر ساز باشد، اما تنبلی بسیار مضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Idleness is the key of beggary.
[ترجمه گوگل]بیکاری کلید گدایی است
[ترجمه ترگمان]Idleness، کلید گدایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Idleness is the rust of the mind.
[ترجمه گوگل]بیکاری زنگار ذهن است
[ترجمه ترگمان]Idleness زنگ خطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Idleness rusts the mind.
[ترجمه تہمینہ] بیکاری زنگ خوردگیِ ذھن است
|
[ترجمه گوگل]بیکاری ذهن را زنگ می زند
[ترجمه ترگمان] Idleness ذهن رو فعال می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Of idleness comes no goodness.
[ترجمه گوگل]از بطالت هیچ خیری نمی آید
[ترجمه ترگمان]تنبلی فایده ای ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Idleness makes the wit rust.
[ترجمه تہمینہ] تنبلی سببِ کند ذهنی است
|
[ترجمه گوگل]بیکاری شوخ طبعی را زنگ می زند
[ترجمه ترگمان]Idleness باعث زنگ تفریح میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Idleness enervates the will to succeed.
[ترجمه تہمینہ] بطالت ، اراده و عزم را از موفقیت محروم می کند
|
[ترجمه گوگل]بیکاری میل به موفقیت را تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]Idleness enervates را به موفقیت تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گیجی (اسم)
bewilderment, confusion, amusement, stun, stupefaction, stupor, distraction, bafflement, befuddlement, quandary, razzle-dazzle, idler, muddle, wackiness, giddiness, idleness, sopor

بیهودگی (اسم)
vanity, frivolity, inanity, fribble, idleness, inaction, inefficacy, idlesse, inefficacity

بطالت (اسم)
vanity, inanity, idleness, idlesse

کند ذهنی (اسم)
stupor, stupidity, imbecility, idler, idleness

بیکاری تنبلی (اسم)
idleness, idlesse

انگلیسی به انگلیسی

• laziness; uselessness, worthlessness, triviality; inactivity

پیشنهاد کاربران

بپرس