ideologist


ارمانشناس، ایده ئولوگ، ارمان شناس، متخصص علم تصور قانون ـ فقه : کسى که در مورد افکار و عقاید مطالعه مى کند بازرگانى : ایدئولوگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an expert in ideology.

جمله های نمونه

1. The harshest criticism came from right-wing ideologists.
[ترجمه گوگل]تندترین انتقادها از سوی ایدئولوگ های جناح راست وارد شد
[ترجمه ترگمان]سخت ترین انتقاد از ideologists جناح راست بوجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Party ideologists accused her of deviation.
[ترجمه گوگل]ایدئولوگ های حزب او را به انحراف متهم کردند
[ترجمه ترگمان]حزب ideologists او را به انحراف متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These ideologists were dedicated to formulating correct views of world problems, as a prelude to changing the world.
[ترجمه گوگل]این ایدئولوگ‌ها به تدوین دیدگاه‌های صحیح درباره مشکلات جهان، به عنوان مقدمه‌ای برای تغییر جهان، اختصاص داشتند
[ترجمه ترگمان]این ideologists به فرموله کردن دیدگاه های درست از مشکلات جهان به عنوان مقدمه ای برای تغییر جهان اختصاص داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Chen Liang is a famous ideologist and litterateur in South Song Dynasty.
[ترجمه گوگل]چن لیانگ یک ایدئولوژیست و نویسنده مشهور در سلسله سانگ سانگ است
[ترجمه ترگمان]چن Liang مشهور به ideologist و litterateur در دودمان سونگ جنوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Songshu was an important ideologist in modern history of China.
[ترجمه گوگل]سونگ شو یک ایدئولوژیست مهم در تاریخ مدرن چین بود
[ترجمه ترگمان]Songshu یک ideologist مهم در تاریخ مدرن چین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Of all ages, the ideologist of different regime and politician take this problem seriously very much.
[ترجمه گوگل]در تمام سنین، ایدئولوگ رژیم ها و سیاستمداران مختلف این مشکل را بسیار جدی می گیرند
[ترجمه ترگمان]از همه سنین، ideologist رژیم و سیاست مدار متفاوت این مشکل را بسیار جدی می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is the ascensive ideologist later people provided rich thought nourishment.
[ترجمه گوگل]این ایدئولوگ معراج است که بعداً مردم تغذیه فکری غنی ارائه کردند
[ترجمه ترگمان]این the ideologist است که بعدها مردم غنی را تغذیه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is a home of famous ideologist, politics, educationist.
[ترجمه گوگل]این خانه ایدئولوگ، سیاست و آموزش و پرورش معروف است
[ترجمه ترگمان]این خانه ideologist، سیاست، educationist مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The rewriting was supervised by the chief Nazi ideologist Alfred Rosenberg and Heinrich Himmler led the way in de-Christing Christmas.
[ترجمه گوگل]بازنویسی توسط ایدئولوگ ارشد نازی آلفرد روزنبرگ نظارت شد و هاینریش هیملر راه را در حذف کریسمس رهبری کرد
[ترجمه ترگمان]بازنویسی آن توسط the Nazi، آلفرد روزنبرگ و هاینریش Himmler رهبری شد و راه را در کریسمس - رهبری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I hate Diderot, he is an ideologist, a declaimer, and a revolutionist, a believer in God at bottom, and more bigoted than Voltaire.
[ترجمه گوگل]من از دیدرو متنفرم، او یک ایدئولوژیست، یک دکلمه زدا و یک انقلابی است، به خدا معتقد است و از ولتر متعصب تر است
[ترجمه ترگمان]من از دیدرو متنفرم، او یک ideologist، یک declaimer، و یک انقلابی، معتقد به خدا در پایین، و more از ول تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hsi is a greatest ideologist after Confucius in Chinese traditional ideology history.
[ترجمه گوگل]Hsi بعد از کنفوسیوس بزرگترین ایدئولوژیست در تاریخ ایدئولوژی سنتی چین است
[ترجمه ترگمان]Hsi یکی از بزرگ ترین ideologist پس از کنفسیوس در تاریخ سنتی ایدئولوژی چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The reformer and ideologist Zheng Guanying was the exponential.
[ترجمه گوگل]اصلاح‌طلب و ایدئولوگ ژنگ گوانیینگ، نمایی بود
[ترجمه ترگمان]The و ideologist ژنگ هم به صورت نمایی عمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Diderot, he is an ideologist, a declaimer, and a revolutionist, a believer in God at bottom, and more bigoted than Voltaire.
[ترجمه گوگل]دیدرو، او یک ایدئولوژیست، یک ادعاگرا و یک انقلابی است، معتقد به خدا در پایین، و متعصب تر از ولتر
[ترجمه ترگمان]دیدرو، وی یک ideologist، یک declaimer، و یک انقلابی، معتقد به خدا در پایین، و more از ول تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Deng Xiaoping is the ideologist with brilliant career of Chinese socialism modernization and stylist.
[ترجمه گوگل]دنگ شیائوپینگ ایدئولوژیست با سابقه درخشان مدرنیزاسیون سوسیالیسم چینی و صاحب سبک است
[ترجمه ترگمان]دنگ Xiaoping، the با سابقه درخشان مدرن سازی و طراح مد چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• student of ideology (philosophy); visionary, one who speculates or theorizes; one who adheres to a certain body of beliefs or principles

پیشنهاد کاربران

آرمانگرا
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : idealize / ideate
✅️ اسم ( noun ) : idea / ideology / ideologue / ideologist / ideal / ideation idealism / idealist / idealization
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : ideological / ideal / idealistic
✅️ قید ( adverb ) : ideologically / ideally / idealistically

بپرس