iceland

/ˈaɪslənd//ˈaɪslənd/

معنی: ایسلند، جزیره ایسلند
معانی دیگر: کشور ایسلند (پایتخت آن: رکیاویک)، زبان ایسلندی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: Icelander (n.)
• : تعریف: an island country in the North Atlantic near the Arctic Circle.

جمله های نمونه

1. Iceland is full of hot springs, beautifully coloured rocks, and other natural wonders.
[ترجمه گوگل]ایسلند پر از چشمه های آب گرم، صخره های رنگارنگ زیبا و دیگر شگفتی های طبیعی است
[ترجمه ترگمان]ایسلند پر از چشمه های آب گرم، صخره های رنگارنگ و شگفتی های طبیعی دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A young mother has flown to Iceland to unravel the mystery of her husband's disappearance.
[ترجمه گوگل]یک مادر جوان برای کشف راز ناپدید شدن شوهرش به ایسلند پرواز کرده است
[ترجمه ترگمان]یک مادر جوان به ایسلند رفته است تا راز ناپدید شدن شوهرش را درک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The trawler was fishing off the coast of Iceland.
[ترجمه گوگل]این کشتی ماهیگیری در سواحل ایسلند مشغول ماهیگیری بود
[ترجمه ترگمان]The در ساحل ایسلند ماهیگیری کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The band are in Iceland doing a video shoot.
[ترجمه گوگل]گروه در ایسلند مشغول فیلمبرداری هستند
[ترجمه ترگمان]نوار در ایسلند قرار دارد و در حال انجام یک عکس ویدئویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Iceland is getting wider at a rate of about 0. 5 cm per year.
[ترجمه گوگل]ایسلند با سرعتی در حدود 0 5 سانتی متر در سال عریض تر می شود
[ترجمه ترگمان]ایسلند با نرخ حدود ۰ \/ ۰ عریض تر می شود ۵ سانتیمتر در سال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And why did you choose Iceland for a holiday, of all places?
[ترجمه گوگل]و چرا ایسلند را برای تعطیلات انتخاب کردید، از همه جا؟
[ترجمه ترگمان]و چرا ایسلند را برای تعطیلات انتخاب کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Iceland has had a mild winter, in relative terms.
[ترجمه گوگل]ایسلند از نظر نسبی زمستان معتدلی داشته است
[ترجمه ترگمان]ایسلند یک زمستان ملایم در شرایط نسبی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pack ice around Iceland was becoming a threat to navigation.
[ترجمه گوگل]یخ های بسته در اطراف ایسلند در حال تبدیل شدن به یک تهدید برای ناوبری بود
[ترجمه ترگمان]بسته شدن یخ اطراف ایسلند تبدیل به تهدیدی برای کشتیرانی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The government said that Iceland has no plans to resume whaling.
[ترجمه گوگل]دولت گفت که ایسلند برنامه ای برای از سرگیری شکار نهنگ ندارد
[ترجمه ترگمان]دولت گفته است که ایسلند هیچ برنامه ای برای ازسر گیری شکار نهنگ ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In iceland for example some 70% of the country's energy needs are met from geothermal sources.
[ترجمه گوگل]برای مثال در ایسلند حدود 70 درصد انرژی مورد نیاز کشور از منابع زمین گرمایی تامین می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، حدود ۷۰ درصد از نیازهای انرژی کشور از منابع زمین گرمایی تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Participants come from nations as far-flung as Iceland and Japan.
[ترجمه گوگل]شرکت کنندگان از کشورهای دوردستی مانند ایسلند و ژاپن می آیند
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان از کشورهایی مانند ایسلند و ژاپن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Iceland has no immediate plans to renew commercial whaling.
[ترجمه گوگل]ایسلند هیچ برنامه فوری برای تجدید صید تجاری نهنگ ندارد
[ترجمه ترگمان]ایسلند هیچ برنامه فوری برای تمدید ماموریت وال گیری تجاری ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We flew to Europe by way of Iceland.
[ترجمه گوگل]ما از طریق ایسلند به اروپا پرواز کردیم
[ترجمه ترگمان]ما از طریق ایسلند به اروپا رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Helen: Hot springs in Iceland? What are they like?
[ترجمه گوگل]هلن: چشمه های آب گرم در ایسلند؟ آنها چگونه هستند؟
[ترجمه ترگمان]هلن: چشمه های آب گرم در ایسلند؟ آن ها چه شکلی هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ایسلند (اسم)
iceland

جزیره ایسلند (اسم)
iceland

انگلیسی به انگلیسی

• republic of iceland, large island in the atlantic ocean south of the arctic circle; independent republic made up of this island and several small islands (westernmost european state)
the republic of iceland is a country in the north atlantic. it became independent from denmark in 1944. it is a member of the council of europe and nato. vigd?s finnbogad?ttir (independent) became president in 1980. dav?d oddsson, of the independence party (ip), became prime minister in 1991. fishing is the main industry.
the republic of iceland is a country in the north atlantic. it became independent from denmark in 1944. it is a member of the council of europe and nato. vigd?s finnbogad?ttir (independent) became president in 1980. dav?d oddsson, of the independence party (ip), became prime minister in 1991. fishing is the main industry.
the republic of iceland is a country in the north atlantic. it became independent from denmark in 1944. it is a member of the council of europe and nato. vigd?s finnbogad?ttir (independent) became president in 1980. dav?d oddsson, of the independence party (ip), became prime minister in 1991. fishing is the main industry.
the republic of iceland is a country in the north atlantic. it became independent from denmark in 1944. it is a member of the council of europe and nato. vigd?s finnbogad?ttir (independent) became president in 1980. dav?d oddsson, of the independence party (ip), became prime minister in 1991. fishing is the main industry.

پیشنهاد کاربران

کشوری در قطب شمال.
حواستون باشه iceland و island رو با هم قاطی نکنید.

بپرس