ice water

/ˈaɪsˈwɒtər//aɪsˈwɔːtə/

آب یخ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a drink consisting of water and ice cubes or crushed ice.

جمله های نمونه

1. Ice water is the only thing that really quenches my thirst .
[ترجمه گوگل]آب یخ تنها چیزی است که واقعاً تشنگی مرا رفع می کند
[ترجمه ترگمان]آب یخ تنها چیزیه که quenches رو quenches
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Give me some ice water,I'm going to swelter.
[ترجمه گوگل]کمی آب یخ به من بده، من غرق می شوم
[ترجمه ترگمان]کمی آب یخ به من بده، می خواهم از گرما گرم شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This was like a splash of ice water right in my face.
[ترجمه گوگل]این مثل پاشیدن آب یخ در صورتم بود
[ترجمه ترگمان]مثل یک قطره آب یخ روی صورتم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Drain in strainer and immediately plunge beans into ice water.
[ترجمه گوگل]در صافی آبکش کنید و بلافاصله لوبیاها را در آب یخ فرو کنید
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I had a glass of ice water and I tipped the glass to give it to them.
[ترجمه گوگل]یک لیوان آب یخ داشتم و لیوان را نوک زدم تا به آنها بدهم
[ترجمه ترگمان]یک لیوان آب یخ زده بودم و لیوان را به آن ها دادم تا آن را به آن ها بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fatigue seeps like ice water into bones and joints.
[ترجمه گوگل]خستگی مانند آب یخ به استخوان ها و مفاصل نفوذ می کند
[ترجمه ترگمان]خستگی مانند آب یخ در استخوان ها و مفاصل ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By submerging a piece of rubber in ice water.
[ترجمه گوگل]با فرو بردن یک تکه لاستیک در آب یخ
[ترجمه ترگمان]با فرو بردن یک تکه لاستیک در آب یخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He looks like he could piss ice water . He appraises the newcomers with flinty eyes.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که می تواند آب یخ را خیس کند تازه واردها را با چشمان چخماق ارزیابی می کند
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد میتونه آب یخ بیاره او تازه واردان را با چشمان flinty برانداز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A pitcher of ice water sweats on a hot day.
[ترجمه گوگل]یک پارچ آب یخ در یک روز گرم عرق می کند
[ترجمه ترگمان]یک پارچ آب یخ روی یک روز گرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Like to drink Coca - Cola, beer, ice water, mineral water, whisky, brandy etc.
[ترجمه گوگل]دوست دارید کوکا کولا، آبجو، آب یخ، آب معدنی، ویسکی، براندی و غیره بنوشید
[ترجمه ترگمان]مثلا نوشابه کوکا کولا، آبجو، آب یخ، آب معدنی، ویسکی، کنیاک و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After rectal stent was slenderized in ice water, it was inserted into the strictured rectum by hand or sigmoidoscope.
[ترجمه گوگل]پس از اینکه استنت رکتوم در آب یخ باریک شد، با دست یا سیگموئیدوسکوپ در رکتوم تنگ شده قرار داده شد
[ترجمه ترگمان]پس از آن که استنت گذاری در آب یخ زده شد، به وسیله دست یا sigmoidoscope به راست روده وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ice water with lemon accompanies every meal. Many people enjoy strong coffee or tea, too. Adults may drink Greek wines, or sip ouzo, a colorless liquor.
[ترجمه گوگل]آب یخ با لیمو همراه هر وعده غذایی است بسیاری از مردم از قهوه یا چای قوی نیز لذت می برند بزرگسالان ممکن است شراب یونانی بنوشند یا اوزو که یک مشروب بی رنگ است بنوشند
[ترجمه ترگمان]آب یخ با لیمو هر وعده غذایی را همراه می کند بسیاری از مردم قهوه یا چای قوی دارند بزرگسالان ممکن است شراب یونانی بخورند یا ouzo را بخورند که مایعی بی رنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A pitcher of ice water sweat on a hot day.
[ترجمه گوگل]یک پارچ آب یخ عرق در یک روز گرم
[ترجمه ترگمان]یک پارچ آب یخ روی یک روز گرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So water but only ice water if you like it.
[ترجمه گوگل]پس آب اما اگر دوست دارید فقط آب یخ
[ترجمه ترگمان]اگر از آن خوشت بیاید آب فقط آب یخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A pitcher of ice water sweats a hot day.
[ترجمه گوگل]یک پارچ آب یخ در یک روز گرم عرق می کند
[ترجمه ترگمان]یک پارچ آب یخ یک روز گرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] یخاب، آب یخ

انگلیسی به انگلیسی

• cold water, water that is as cold as ice

پیشنهاد کاربران

بپرس