ice pack

/ˈaɪsˈpæk//aɪspæk/

کیسه ی یخ (کیسه ی پلاستیکی که از یخاب پر می کنند و برای رفع درد یا ورم به کار می برند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: see pack ice.

(2) تعریف: see ice bag.

جمله های نمونه

1. Ice packed up against the car glasses,and the visibility was just about nil.
[ترجمه گوگل]یخ روی شیشه ماشین جمع شده بود و دید تقریباً صفر بود
[ترجمه ترگمان]یخ در برابر شیشه های اتومبیل جمع شده بود و میدان دید نزدیک به صفر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hold this ice pack to your head to stop the bruising.
[ترجمه گوگل]این کیسه یخ را روی سر خود نگه دارید تا کبودی متوقف شود
[ترجمه ترگمان]این بسته یخ رو نگه دار تا کبودی رو متوقف کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They used ice packs to bring down her temperature.
[ترجمه گوگل]آنها از کیسه های یخ برای پایین آوردن دمای بدن او استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از کمپرس یخ برای پایین آوردن دمای بدنش استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Through the ice pack off Murmansk.
[ترجمه گوگل]از طریق کیسه یخ در مورمانسک
[ترجمه ترگمان]از داخل کیسه یخ زده بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The holder comprises of body, lid, drawers, ice pack, seat and hardware.
[ترجمه گوگل]نگهدارنده شامل بدنه، درب، کشوها، کیسه یخ، صندلی و سخت افزار است
[ترجمه ترگمان]نگهدارنده شامل بدنه، در، کشوها، بسته یخ، صندلی و سخت افزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was holding an ice pack to her head.
[ترجمه گوگل]کیسه یخ را روی سرش گرفته بود
[ترجمه ترگمان]او کمپرس یخ را در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A ice pack means less living space for them.
[ترجمه گوگل]کیسه یخ به معنای فضای زندگی کمتر برای آنهاست
[ترجمه ترگمان]یک بسته یخی به معنی فضای زندگی کم تر برای آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Place the ice pack over this and then wrap an elastic bandage around the ice pack to hold it in place.
[ترجمه گوگل]کیسه یخ را روی آن قرار دهید و سپس یک باند الاستیک دور کیسه یخ بپیچید تا در جای خود ثابت بماند
[ترجمه ترگمان]صفحه یخ را روی این قسمت قرار دهید و سپس یک بانداژ الاستیک را در اطراف کمپرس یخ ببندید تا آن را در جای خود نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If too much volcanic heat discharged, the crater's ice pack will melt away entirely.
[ترجمه گوگل]اگر گرمای آتشفشانی بیش از حد تخلیه شود، بسته یخی دهانه به طور کامل ذوب می شود
[ترجمه ترگمان]اگر بیش از حد داغ آتش فشانی تخلیه شود، گروه یخی حفره به طور کامل ذوب خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ship was nosing a way through the ice pack.
[ترجمه گوگل]کشتی در حال عبور از کیسه یخ بود
[ترجمه ترگمان]کشتی داشت دنبال راهی می گشت که از میان کیسه یخ عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cool the affected area with an ice pack or something similar.
[ترجمه گوگل]ناحیه آسیب دیده را با کیسه یخ یا چیزی مشابه خنک کنید
[ترجمه ترگمان]منطقه متاثر کننده را با یک بسته یخی و یا چیز مشابه خنک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He put an ice pack on the injury as a precaution.
[ترجمه گوگل]او برای احتیاط روی مصدوم کیسه یخ گذاشت
[ترجمه ترگمان]او کیسه یخ را روی زخم روی زخم گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One of Lewis's entourage applies an ice pack to a mouse over his left eye.
[ترجمه گوگل]یکی از اطرافیان لوئیس کیسه یخ را روی چشم چپش روی موش می گذارد
[ترجمه ترگمان]یکی از همراهان لوییس یک بسته یخی را روی چشم چپش به یک موش اعمال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We need an ice pack.
[ترجمه گوگل]به کیسه یخ نیاز داریم
[ترجمه ترگمان] یه کیسه یخ لازم داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• large masses of ice floating together; bag containing ice (for lowering a fever, reducing swelling, etc.)

پیشنهاد کاربران

کیسه یخ ( اسم ) : کمپرس سرد ساخته شده از تکه های یخ که در پارچه ای پیچیده شده و بر روی تورم یا کبودی فشار داده می شود تا درد را کاهش دهد.
کیسه اى معمولا از جنس لاستیک که در آن آب گرم یا یخ میریزند و خصوصا در مواقع بیمارى از آن استفاده می کنند
کیسه ی یخ

بپرس