i o


(اسطوره ی یونان) آیو (دختری که زاوش عاشق او بود و او را تبدیل به گاو ماده کرد)، مخفف: (شیمی) نشان ایونیم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in Greek mythology, a maiden whom Zeus loved, transformed into a heifer by Hera.

(2) تعریف: the third largest of the many moons of the planet Jupiter, discovered to be volcanically active in 1979.

جمله های نمونه

1. IOs represent the interest payments from a pool of home mortgages.
[ترجمه گوگل]IO ها نشان دهنده پرداخت های بهره از مجموعه ای از وام های مسکن هستند
[ترجمه ترگمان]سازمان های بین المللی، پرداخت های بهره ای را از یک مخزن وام های خانگی نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But whereas the wretched Io had to pay dearly for the distinction, Europa was exceedingly fortunate.
[ترجمه گوگل]اما در حالی که آیو بدبخت باید برای این تمایز هزینه گزافی می پرداخت، اروپا بسیار خوش شانس بود
[ترجمه ترگمان]اما در حالی که the بی نوا برای این امتیاز گران بهای گزافی می بایست بپردازد، کام لا خوشبخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Horned Io, mild of eye, now hear Prometheus prophesy.
[ترجمه گوگل]آیو شاخدار، چشم ملایم، اکنون نبوت پرومتئوس را بشنو
[ترجمه ترگمان]طوطی کوچک Io که در حال حاضر صدای Prometheus prophesy را می شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Io was not the only girl who gained geographical fame be-cause Zeus fell in love with her.
[ترجمه گوگل]آیو تنها دختری نبود که شهرت جغرافیایی به دست آورد، زیرا زئوس عاشق او شد
[ترجمه ترگمان]ایو تنها دختری نبود که شهرت جغرافیایی به دست آورد - چون زئوس عاشق او شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sources at the IoS suggest the merged news operation with the daily paper has improved the Sunday's edge.
[ترجمه گوگل]منابع در IoS نشان می دهند که عملیات خبری ادغام شده با روزنامه روزانه، حاشیه یکشنبه را بهبود بخشیده است
[ترجمه ترگمان]منابع در ios پیشنهاد می کنند که عملیات ادغام شده در روزنامه های روزانه باعث بهبود لبه روز یکشنبه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A solution 5 IO port scan button 25 solution, a complete package, a reference value, C 5
[ترجمه گوگل]راه حل 5 راه حل دکمه اسکن پورت IO 25، یک بسته کامل، یک مقدار مرجع، C 5
[ترجمه ترگمان]راه حل ۵ جستجوی درگاه IO ۲۵ راه حل، یک بسته کامل، یک مقدار مرجع، C ۵
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. RA indicates rectus abdominis; EO, external oblique; IO, internal oblique; and TA, transerse abdominis.
[ترجمه گوگل]RA نشان دهنده رکتوس شکم است EO، مایل خارجی؛ IO، مایل داخلی؛ و TA، ترانسرس شکم
[ترجمه ترگمان]RA نشان می دهد که rectus abdominis؛ EO، oblique خارجی، IO، oblique داخلی؛ و ارزیابی تاکتیکی، transerse abdominis را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When using the structure based IO method, RPG will create the initial storage for the input and output buffers, along with storage for the null indicator map.
[ترجمه گوگل]هنگام استفاده از روش IO مبتنی بر ساختار، RPG ذخیره‌سازی اولیه را برای بافرهای ورودی و خروجی به همراه ذخیره‌سازی برای نقشه نشانگر تهی ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]وقتی با استفاده از روش IO براساس روش IO، RPG اولیه را برای حافظه های میانی ورودی و خروجی همراه با ذخیره سازی برای نقشه شاخص پوچ ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The PC control software mainly consists of IO interface supporting software, protection and automatic set simulating software and multimedia display control software.
[ترجمه گوگل]نرم افزار کنترل کامپیوتر عمدتاً شامل نرم افزار پشتیبانی از رابط IO، نرم افزار شبیه سازی مجموعه های خودکار حفاظتی و نرم افزار کنترل نمایش چند رسانه ای است
[ترجمه ترگمان]نرم افزار کنترل PC عمدتا شامل رابط IO پشتیبانی، حفاظت و تنظیم اتوماتیک نرم افزار و نرم افزار کنترل نمایش چند رسانه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The IO Entities associated with those actors transitively become associated with the specified operational node.
[ترجمه گوگل]نهادهای IO مرتبط با آن بازیگران به طور گذرا با گره عملیاتی مشخص شده مرتبط می شوند
[ترجمه ترگمان]موجودیت های بین المللی مرتبط با این فعالان در ارتباط با گره عملیاتی مشخص شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tag bit may indicate communication interface or IO driver type.
[ترجمه گوگل]بیت برچسب ممکن است رابط ارتباطی یا نوع درایور IO را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]بیت برچسب می تواند رابط ارتباطات یا نوع راننده IO را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. GCF is a set of interfaces defined within the javax. microedition. io package.
[ترجمه گوگل]GCF مجموعه ای از اینترفیس ها است که در جاواکس تعریف شده اند ویرایش میکرو بسته io
[ترجمه ترگمان]GCF مجموعه ای از واسطه ای است که در داخل javax تعریف شده است microedition جلد سخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For users who want to do a bit more with their text (link, underline, italicize, HTML headers, etc. ), TXT. io offers support for the Textile markup language.
[ترجمه گوگل]برای کاربرانی که می خواهند کمی بیشتر با متن خود (لینک، زیر خط، مورب، سرصفحه HTML و غیره)، TXT کار کنند io از زبان نشانه گذاری Textile پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان]برای کاربرانی که می خواهند کمی بیشتر با متن خود کار کنند (لینک، underline، italicize، headers HTML، غیره)، TXT مشتریان از زبان نشانه گذاری نساجی پشتیبانی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Each of these IO types defines how to read and write values of the - in data types.
[ترجمه گوگل]هر یک از این انواع IO نحوه خواندن و نوشتن مقادیر - در انواع داده را تعریف می کند
[ترجمه ترگمان]هر یک از این نوع IO چگونگی خواندن و نوشتن مقادیر در انواع داده را تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As this is ASYNC IO, i will have to PEND the original IO till callback of my write request is called.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که این ASYNC IO است، باید IO اصلی را معلق کنم تا زمانی که درخواست نوشتن من فراخوانی شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این ASYNC IO است، من باید IO اصلی را تا زمانی که درخواست نوشتن من نامیده می شود، باز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: British Indian Ocean Territory
موضوع: مکان و موقعیت
مخفف کشور قلمرو اقیانوس هند بریتانیا

تخصصی

[کامپیوتر] ورودی - خروجی .
[برق و الکترونیک] input / output-ورودی / خروجی اشاره به رابطها یا رویه هایی برای ارسال اطلاعات به داخل و یا خارج رایانه . - parallel input /out put-ورودی / خروجی موازی ساده ترین و سریع ترین روش برای اتصال قطعات پردازشگر داده با حداقل مداربندی . داده ها به شکل بیتهای موازی به پهنای باس اتصال کهمعمولاً برابر با پهنای حافظه کامپیوتر، بر حسب بیت است . منتقل می شود . با وجود آن که گذرگاههای 16 بیتی رایج تر هستند . اما گذرگاه های 32 بیتی به طور همزمان ارسال چهار نویسه را انجام می دهند . - serial input/output-ورودی / خروجی سریال نوعی ارتباط که در آن اطلاعات ب صورت یک بیت در هر زمان منتقل می شوند. رایج ترین سخت افزارهای I/O سریال RS-232C و حلقه جریان هستند.
[برق و الکترونیک] ورودی / خروجی

انگلیسی به انگلیسی

• input/output, data fed into a computer or received from the computer
closest moon of the planet jupiter that has active volcanoes; (greek mythology) maiden whom zeus loved and turned into a heifer by zeus so that she escapes the anger and jealousy of his wife hera
symbol of ionium, radioactive isotope of thorium (chemistry)

پیشنهاد کاربران

بپرس