incombustible

/ˌɪnkəmˈbʌstəbl̩//ˌɪnkəmˈbʌstəbl̩/

معنی: نسوز، غیر قابل احتراق، نسوختنی
معانی دیگر: ناسوختار، ناآتشگیر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: not capable of being burned.
متضاد: combustible, flammable
اسم ( noun )
مشتقات: incombustibly (adv.), incombustibility (n.), incombustibleness (n.)
• : تعریف: a substance or object that is not capable of being burned.
متضاد: combustible

جمله های نمونه

1. Said invented incombustible light wall plate specially is suitable for internal partition panel for high-rise building.
[ترجمه گوگل]صفحه دیواری سبک غیر قابل احتراق اختراع شده به ویژه برای پانل پارتیشن داخلی ساختمان های بلند مناسب است
[ترجمه ترگمان]_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The coating has good incombustibility, namely incombustible even in a temperature as high as 1200 centigrade.
[ترجمه گوگل]این پوشش اشتعال ناپذیری خوبی دارد، یعنی حتی در دمای 1200 درجه سانتیگراد نیز غیر قابل احتراق است
[ترجمه ترگمان]این روکش incombustibility خوبی دارد به نام incombustible حتی در دمای بالای ۱۲۰۰ درجه سانتی گراد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Corrosion under high temperature and removing incombustible are important problems in heat utilization of industrial garbage.
[ترجمه گوگل]خوردگی در دمای بالا و حذف مواد غیر قابل احتراق از مشکلات مهم در استفاده از حرارت زباله های صنعتی است
[ترجمه ترگمان]خوردگی در دمای بالا و برداشتن incombustible مشکلات مهمی در استفاده حرارتی از زباله صنعتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Inhalation of H2 gas at incombustible levels during ischemia and reperfusion reduces infarct size without altering hemodynamic parameters, thereby preventing deleterious left ventricular remodeling.
[ترجمه گوگل]استنشاق گاز H2 در سطوح غیر قابل احتراق در طول ایسکمی و خونرسانی مجدد، اندازه انفارکتوس را بدون تغییر پارامترهای همودینامیک کاهش می دهد و در نتیجه از بازسازی مضر بطن چپ جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]۲ ۲ H [ ۲ ] H [ ۲ ] H [ ۲ ] H [ ۲ ] در سطح incombustible در طی ایسکمی و reperfusion، اندازه infarct را بدون تغییر پارامترهای hemodynamic کاهش می دهد، در نتیجه، جلوگیری از remodeling و deleterious بطن چپ شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Approved by china incombustible material and got a grade rating.
[ترجمه گوگل]تایید شده توسط مواد غیر قابل احتراق چین و رتبه بندی درجه را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]تایید شده توسط مواد incombustible چینی و درجه بندی درجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Grade A1 incombustible materials.
[ترجمه گوگل]مواد غیر قابل احتراق درجه A1
[ترجمه ترگمان]مواد incombustible Grade
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Prior to the air pressure test, a trial test shall be carried out using air or other nontoxic and incombustible gas.
[ترجمه گوگل]قبل از آزمایش فشار هوا، یک آزمایش آزمایشی باید با استفاده از هوا یا سایر گازهای غیر سمی و غیر قابل احتراق انجام شود
[ترجمه ترگمان]قبل از تست فشار هوا، یک تست آزمایشی باید با استفاده از هوا و یا دیگر nontoxic و گاز بی اثر انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its outsanding characteristic is that it is made of incombustible material instead of fire retarding material.
[ترجمه گوگل]ویژگی بارز آن این است که به جای مواد بازدارنده آتش از مواد غیر قابل احتراق ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]مشخصه outsanding آن این است که از مواد incombustible به جای ماده retarding ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In used oils the determination may be affected by the presence of incombustible contaminants such as lead alkyls, dust and wear metals.
[ترجمه گوگل]در روغن های استفاده شده، تعیین ممکن است تحت تأثیر وجود آلاینده های غیر قابل احتراق مانند آلکیل های سرب، گرد و غبار و فلزات سایش قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]در روغن های مورد استفاده، تعیین ممکن است تحت تاثیر وجود آلاینده های incombustible مثل سرب، گرد و غبار و فلزات فرسایش قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This Recommendation describes the protection of cables by means of incombustible materials and provides information on the classification and characteristics of the sealing materials.
[ترجمه گوگل]این توصیه حفاظت از کابل ها را با استفاده از مواد غیر قابل احتراق توصیف می کند و اطلاعاتی در مورد طبقه بندی و ویژگی های مواد آب بندی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد حفاظت از کابل ها با استفاده از مواد incombustible را توضیح می دهد و اطلاعات مربوط به طبقه بندی و مشخصات مواد آب بندی را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The combustible composition implies the volatile and fixed carbon, which is the source of generating heat. The incombustible part contains water and dust, etc.
[ترجمه گوگل]ترکیب قابل احتراق به معنای کربن فرار و ثابت است که منبع تولید گرما است قسمت غیر قابل احتراق حاوی آب و گرد و غبار و غیره است
[ترجمه ترگمان]ترکیب احتراق شامل کربن ناپایدار و ثابت است که منشا تولید گرما است بخش incombustible شامل آب و غبار و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ventilating tubes are made of galvanized steel plate, the gap between the joint of air tube and air well should be filled with incombustible materials.
[ترجمه گوگل]لوله های تهویه از ورق فولادی گالوانیزه ساخته شده اند، شکاف بین اتصال لوله هوا و چاه هوا باید با مواد غیر قابل احتراق پر شود
[ترجمه ترگمان]لوله های Ventilating از جنس فولاد گالوانیزه ساخته شده اند و فاصله بین لوله هوایی و هوا باید پر از مواد incombustible باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Continuous basalt fiber have a lot of advantages including high-temperature resistant, incombustible, heat-insulation, good chemical stability, high tensile strength and high performance-price ratio.
[ترجمه گوگل]الیاف بازالت پیوسته دارای مزایای زیادی از جمله مقاوم در برابر دمای بالا، غیر قابل احتراق، عایق حرارتی، پایداری شیمیایی خوب، استحکام کششی بالا و نسبت عملکرد به قیمت بالا می باشد
[ترجمه ترگمان]الیاف بازالت پیوسته دارای مزایای زیادی از جمله مقاومت بالا به دما، incombustible، عایق حرارتی، پایداری شیمیایی خوب، استحکام کششی بالا و نسبت قیمت بالای قیمت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The insured situation is built of brick stone concrete and is roofed with concrete, slate tile or other incombustible material.
[ترجمه گوگل]وضعیت بیمه شده از بتن سنگ آجری ساخته شده و با بتن، کاشی تخته سنگ یا سایر مواد غیر قابل احتراق مسقف شده است
[ترجمه ترگمان]وضعیت بیمه از بتن سنگ آجر ساخته شده است و سقف آن سقف بتنی، کاشی و یا سایر مواد incombustible است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نسوز (صفت)
fireproof, incombustible

غیر قابل احتراق (صفت)
incombustible

نسوختنی (صفت)
incombustible

تخصصی

[نساجی] غیرفابل اشتعال

انگلیسی به انگلیسی

• not flammable, not easily set on fire

پیشنهاد کاربران

بپرس