implications

پیشنهاد کاربران

سه کلمه شبیه به هم که من این سه تا ترجمه رو براشون پیشنهاد میکنم ( با توجه به ریشه واژگان و ریشه معادل فارسی ش ) :
۱. Implications: تبعات
۲. Consequences: عواقب
۳. Outcomes: پی آمدها
.
اگه ترجمه بهتری سراغ دارین حتما با استدلالتون برام بفرستین
نکتۀ کاربردی
تلویحات کاربردی
پیام ضمنی
کاربردهای ممکن یا احتمالی ( نتایج پژوهش )
لوازم
معانی نهفته
جنبه های نهفته
نهفته ها
نهفتگی ها
دست داشتن ( در کاری )
درگیری
پیشنهادات کاربردی
پیامدهای احتمالی
مثلا
Treatment Implications = پیامدهای احتمالی درمان
کامپیوتر:مفاهیم/پیامد
استلزام [ در ریاضیات]
[در رساله ها، مقالات و . . . ] کاربردهای احتمالی ( نتایج حاصل از پژوهش )
نتایج
نکته، کاربرد، مثلا نکاتی برای . . . یا کاربردهای یک مفهوم که مطرح شده است.
اثرات بعدی، پیامدهای بعدی
عواقب
( معنی اول این کلمه، وقتی که به شکل جمع است:implications ) : تأثیرات آتی
تبعات
پیامدها
تبعات، نتایج، عواقب
کاربردها
مفاهیم
دلایل

کاربردی
اشاره، تلویج، دلالت
پیچیدگی
پیامد
بازتاب
possible future effect of an action or information
دلایل
معنی، مفهوم، دلالت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس